- صفحه اصلی
- اخبار و مقالات
- چطور سوگیریهای ذهنی ما را از تصمیمهای درست سرمایهگذاری دور میکنند؟
آخرین مقالات
چطور سوگیریهای ذهنی ما را از تصمیمهای درست سرمایهگذاری دور میکنند؟
در نگاه اول، سرمایهگذاری فعالیتی منطقی و مبتنی بر دادهها به نظر میرسد؛ تصمیمگیریهایی که با اتکا به تحلیل، عدد و چشماندازهای آینده صورت میگیرد. اما تجربه و علم اقتصاد رفتاری نشان دادهاند که مغز انسان، حتی در مهمترین تصمیمات اقتصادی، اغلب به دام خطاهای ذهنی میافتد؛ خطاهایی که در روانشناسی به آنها «سوگیری شناختی» گفته میشود. این سوگیریها نهتنها میتوانند مسیر تصمیمگیری ما را منحرف کنند، بلکه ممکن است ما را متقاعد کنند که همچنان در مسیر درستی قرار داریم.
در این مقاله، به سراغ هفت سوگیری ذهنی مهم میرویم که در فرآیندهای سرمایهگذاری رایجاند. هدف از این مقاله افزایش آگاهی تصمیمگیرندگان از مکانیسمهای ناخودآگاه ذهن در هنگام سرمایهگذاری است.
سوگیری لنگرگاه: وقتی ذهن به اولین عدد تکیه میکند
تصور کنید در حال بررسی یک طرح سرمایهگذاری هستید و اولین اطلاعاتی که از آن دریافت میکنید، قیمت پیشنهادی هر سهم 900 هزار تومان است. حتی اگر در ادامه دادهها و تحلیلها نشان دهند که ارزش ذاتی سهم کمتر از این عدد است، همچنان ذهنتان تمایل دارد همان ۹۰۰ هزار تومان را معیار قرار دهد. این پدیده بهعنوان «سوگیری لنگرگاه» شناخته میشود: تمایل ناخودآگاه به تکیه کردن بر نخستین اطلاعاتی که دریافت میکنیم.
لنگر اولیه میتواند عددی تصادفی یا حتی بیربط باشد، اما ذهن ما آن را تبدیل به یک مرجع میکند. در بازارهای مالی، این سوگیری موجب میشود قیمتهای اولیه، حتی اگر غیرواقعی باشند، بر تصمیمگیری تأثیر بگذارند. راه مقابله با آن، بررسی مستقل ارزشگذاریها با استفاده از دادههای بنیادی و پرهیز از اتکا به اولین شنیدههاست.
سوگیری هزینهی هدررفته: ادامه دادن، چون تا اینجا آمدهایم
سوگیری هزینهی هدررفته از آن خطاهای ذهنی است که اغلب سرمایهگذاران، بهویژه در بازارهای نوظهور، با آن درگیرند. فرض کنید در بازاری سرمایهگذاری کردهاید که بعد از چند ماه نشانههایی از عدم موفقیت نشان میدهد. بهجای خروج و کاهش ضرر، تصمیم میگیرید «برای اینکه قبلاً اینهمه هزینه کردهاید» ادامه دهید، به امید اینکه ضرر جبران شود.
این در حالی است که تصمیم سرمایهگذاری باید با نگاه به آینده و با تحلیل هزینه فایدهی جدید گرفته شود، نه صرفاً براساس منابعی که قبلاً صرف شدهاند. منابع گذشته قابل بازگشت نیستند، اما منابع آینده قابل حفظاند. یکی از نشانههای بلوغ سرمایهگذاری، توانایی کنار گذاشتن پروژههایی است که امیدی به سوددهیشان نیست، حتی اگر زمان و هزینهای صرفشان شده باشد.
سوگیری تأییدی: وقتی فقط دنبال شنیدن چیزی هستیم که دوست داریم بشنویم
ذهن ما بهشکلی ناخودآگاه دوست دارد اطلاعاتی را تأیید کند که پیشتر به آنها باور داشته است. این یعنی وقتی شما پیشفرض مثبتی نسبت به یک حوزه سرمایهگذاری دارید، به احتمال زیاد فقط دادههایی را دنبال خواهید کرد که دیدگاه شما را تأیید میکنند. هر مقالهای که خلاف باور شما باشد، یا نادیده گرفته میشود یا با شکوتردید بررسی میگردد.
این رفتار، خطرناک است، زیرا موجب میشود دیدی ناقص و غیرواقعی نسبت به سرمایهگذاری پیدا کنیم. برای غلبه بر این سوگیری، باید خود را به جستجوی فعالانهی نظرات مخالف، تحلیلهای منتقدانه و دادههای بیطرفانه وادار کنیم. آگاهی واقعی از درون اختلافنظرها و دیدگاههای متضاد شکل میگیرد.
سوگیری وضعیت موجود: مقاومت در برابر تغییر، حتی وقتی تغییر مفید است
آیا تا به حال صرفاً به این دلیل که یک مدل سرمایهگذاری برایتان آشنا بوده، از بررسی مدلهای نو مثل تأمین مالی جمعی خودداری کردهاید؟ اگر بله، شاید شما هم گرفتار «سوگیری وضعیت موجود» شدهاید.
این سوگیری، تمایلی است که ما برای حفظ شرایط فعلی، حتی در برابر فرصتهای بهتر داریم. تغییر با نااطمینانی همراه است و ذهن ما ترجیح میدهد در «منطقه امن روانی» خود باقی بماند. اما در دنیای سرمایهگذاری، ایستایی، مساوی با عقبماندگی است. بهترین راه مقابله با این خطا، ارزیابی منظم مدلهای جدید، با نگاهی تحلیلی و واقعگرایانه است، نه صرفاً مبتنی بر عادتها.
سوگیری زیانگریزی: رنج ضرر، سنگینتر از لذت سود
یکی از عمیقترین و بنیادیترین سوگیریهای ذهنی، «زیانگریزی» است؛ تمایلی ناخودآگاه که باعث میشود ما از ضرر، بیشتر از آنچه که باید، بترسیم. این سوگیری میتواند موجب شود که حتی فرصتهای کمریسک و پرسود را هم رد کنیم، فقط به خاطر ترس از زیان احتمالی. سرمایهگذار موفق، کسی است که بتواند بین ترس طبیعی از ضرر و ارزیابی واقعی ریسک، مرزی عقلانی ترسیم کند. تصمیمگیری درست همیشه مستلزم پذیرش درجهای از ریسک است، اما نه با چشمان بسته.
سوگیری در دسترس بودن: ذهن، از مسیر سادهتر عبور میکند
سوگیری در دسترس بودن زمانی رخ میدهد که افراد احتمال وقوع یک رویداد یا اعتبار یک پدیده را نه بر پایهی دادههای جامع، بلکه صرفاً بر اساس سهولت بازیابی ذهنی آن ارزیابی میکنند. اطلاعاتی که بیشتر در معرض دید یا در حافظهی کوتاهمدت قرار دارند، تأثیر بیشتری بر قضاوتها میگذارند؛ حتی اگر این اطلاعات نمونهی مناسبی از واقعیت نباشند.
در فرایندهای تصمیمگیری سرمایهگذاری، این سوگیری میتواند موجب شود که برخی ریسکها بزرگتر از واقعیت بهنظر برسند و برخی فرصتها بهدلیل کمتر دیدهشدن، نادیده گرفته شوند. این خطای شناختی باعث کاهش دقت تحلیل و تسلط احساسات لحظهای بر انتخابهای منطقی میشود.
سوگیری سریالسازی: ذهن از گذشتهی نزدیک، آینده میسازد
ذهن انسان دوست دارد برای درک بهتر واقعیت، در اتفاقات اطرافش الگو پیدا کند. این گرایش در سرمایهگذاری به شکل «سوگیری سریالسازی» ظاهر میشود: تمایل به اینکه اتفاقات اخیر را بیشازحد مهم بدانیم و آینده را بر اساس آنها پیشبینی کنیم.
مثلاً اگر در دو ماه گذشته چند طرح سرمایهپذیر در حوزه گردشگری بازدهی خوبی داشتهاند، ذهن ما بهصورت ناخودآگاه تمایل پیدا میکند که این روند را ادامهدار فرض کند؛ حتی اگر شواهدی دال بر پایان رشد آن بازار وجود داشته باشد. این سوگیری موجب میشود که تحلیلهای آماری بلندمدت یا تغییرات بنیادین بازار نادیده گرفته شود و تصمیمها تنها بر پایهی تجربیات اخیر شکل بگیرند.
برای سرمایهگذار حرفهای، شناخت این سوگیری بهویژه در دوران رونق یا رکودهای کوتاهمدت اهمیت حیاتی دارد. تصمیمگیری بر اساس دادههای میانمدت و بلندمدت و نه صرفاً رخدادهای تازه، میتواند از بسیاری از خطاهای استراتژیک جلوگیری کند.
نتیجهگیری: آگاهی، نخستین گام برای تصمیمگیری بهتر
سوگیریهای ذهنی، بخشی از ذات انساناند. اما سرمایهگذاری موفق، یعنی مدیریت همین تمایلات غریزی. وقتی میدانیم که ذهن ما ممکن است بهصورت ناخودآگاه در برابر دادههای واقعی مقاومت کند یا از تغییر بترسد، بهتر میتوانیم تصمیمهایی آگاهانه، شفاف و استراتژیک بگیریم.
سرمایهگذاری فقط علم اعداد و نمودارها نیست؛ هنر شناخت خود نیز هست.
نظرات
نظر ثبت شده، نظر تو چیه؟