- صفحه اصلی
- اخبار و مقالات
- مصاحبه اختصاصی
آخرین مقالات
- صدای تعهد از کارنکراد؛ 100 طرح موفق در مسیر تحول اقتصادی
- پیوند نوآوری و سرمایهگذاری در صنعت خودرو
- فرآیند سرمایهگذاری، اجرای طرح و تسویهحساب با سرمایهگذاران
- سند ملکی، یکی از وثایقی که از متقاضیان جذب سرمایه به روش تامین مالی جمعی دریافت میشود
- چک، یکی از وثایقی که از متقاضیان جذب سرمایه به روش تامین مالی جمعی دریافت میشود
آخرین طرحهای سرمایه گذاری
مصاحبه اختصاصی
1- معرفی مختصر از خودتان؟
من مهدی ناصری هستم، متولد ۱۳۶۴ شهر میانه از آذربایجان شرقی و در حال حاضر همسر و پدر یک دختر ۹ ساله. لیسانس و ارشد خودم رو در رشته مهندسی فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیکی از دانشگاه امیرکبیر گرفتم و بعد از چند سال تدریس در دانشگاه، میز استادی رو رها کردم و به دنیای کسبوکار وارد شدم.
من از فهمیدن راز و رمزی که دادههای زیاد و پراکنده در پشت خودشون پنهان کردند لذت میبرم. سعی میکنم بفهمم آدمها و پدیدههای کیفی چه آثاری از خودشون به صورت داده باقی گذاشتند و چطور میشه از این دادهها برای فهم اون آدمها و پدیدهها استفاده کرد. برای همین دارم روی تحلیل رفتار مشتریان کار میکنم.
2- حوزه فعالیتتان؟
من تلاش میکنم جعبهسیاه دادهها را برای تیمهای کسبوکاری باز کنم. به عنوان یک تحلیلگر دادههای کسبوکار به تیمها کمک میکنم بفهمند وضعیتشان چطور است، مشتریانشان چگونه رفتار میکنند و با توجه به بینشهای استخراج شده از دادههایشان چطور میتوانند رشد کسبوکار را در سه حوزه محصول، بازاریابی و مدل کسبوکار بهینهسازی کنند.
3- از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
در سال ۸۹ سایتی با اسم حراجر ایجاد کردم که مرجع اطلاعرسانی حراجیهای هر شهر بود. این سایت تا سال ۹۱ به فعالیت خودش ادامه داد ولی در نهایت به دلیل نداشتن یک مدل درآمد خوب بسته شد. از سال ۹۱ همزمان با تدریس در دانشگاه با جمعی از فعالین اصفهان تلاشهایی رو برای ایجاد جامعه استارتاپی اصفهان انجام دادیم و به طور همزمان چند تجربه دیگر در راهاندازی کسبوکار آنلاین داشتم که هیچکدام به نتیجه نرسید. از سال ۹۳ از عضویت در هیئت علمی دانشگاه استعفا دادم و به عنوان مدیر مارکتینگ و توسعه کسبوکار عکسپرینت در تهران مشغول به کار شدم. در تمام این سالها به عنوان عضوی از جامعه استارتاپی فعالیتهایی را در زمینه برگزاری رویداد، کارگاه آموزشی و تولید محتوی انجام دادم و با تیمهای مختلفی به بهانههای مختلف در ارتباط بودم. در سال ۹۶ از عکسپرینت خارج شده و کسبوکار کوچک خودم را برای تحلیل دادههای کسبوکار آغاز کردم. فرگشا ماحصل این فعالیت تقریبا ۲ سالهست. ما در فرگشا به استارتاپها و کسبوکارها کمک میکنیم تا با تحلیل دادههای رفتاری مشتریانشون، رشد خودشون رو بهینهسازی کنند.
4- چه استارتاپ های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
من افتخار این رو داشتم که در کنار چندین تیم استارتاپی و کسبوکارهای مختلف باشم. این همکاری بیشتر در قالب همراهی و مشاوره در حوزه تحلیل داده بوده است و بیشتر این همکاریها مرا مربیگری کردهاند. در کنار تیم خوب فیلیمو به عنوان مشاور تحلیل داده، نکات بسیاری را آموختم. با تیمهای خوبی مانند سیباپ و ویرگول کار کردهام و به تیمهای شاید کمترشناخته شدهی دیگری مانند ایرانضایعات، روبرو، تابلو، عکسباکس و... کمک کردهام تا ضمن توسعه مدل کسبوکارشون، درک درستی از رفتار مشتریان داشته باشند.
5- کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
تواضع؛ پذیرش وضعیت فعلی، ضعفها و جایگاهی که در هر موقعیتی چه در داخل کشور و چه در جهان داریم. این پذیرش به ما کمک میکنه تا با پرهیز از تظاهرها و گفتمان «امید واهی داشتن» حرکات درستتر، سنجیدهتر و اثربخشتری داشته باشیم. ما باید بپذیریم که در بسیاری از عرصهها دانش بسیار کمی داریم، از خط مقدم فناوری جهانی بسیار عقبیم، حجم بازار کوچکی داریم، بخش مهمی از نیروی متخصص خود را از دست دادهایم و مشکلات اقتصادی روز به روز عرصه را برای نوآوری تنگتر و تنگتر میکند. به نظرم اگر همهی ما به عنوان متخصص، کارآفرین، مدیر، شتابدهنده، سرمایهگذار، دولت و... به این پذیرش جمعی برسیم، بخشی مهمی از انرژی خود را بهتر از قبل صرف خواهیم کرد.
6- بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
به نظرم مفهوم خطرپذیری به خوبی در ایران جا نیفتاده است. البته در جایگاهی نیستم که بتوانم به صراحت از این ایده دفاع کنم ولی آنچه دورادور از سرمایهگذاران ایرانی دیده و شنیدهام این است که برخلاف آنچه در ظاهرا همه از خطرپذیری حرف میزنند واقعا آن را نپذیرفتهاند. قطعا این وضعیت دلایل زیادی میتواند داشته باشد که تا به حال افراد مجرب در این حوزه به کرات در مورد آن حرف زدهاند.
نظرات
نظر ثبت شده، نظر تو چیه؟