اخبار و مقالات
ارزش گذاری استارتاپ ها | بخش اول: درباره ارزش گذاری استارتاپ ها بیشتر بدانیم
یک استارتاپ چیست؟
استارتاپ یک شرکت نوبنیان است که به تازگی شروع به توسعه کرده است. استارتاپ ها معمولا کوچک هستند و در ابتدا توسط تنی چند از بنیانگذاران و یا فقط یک نفر سرمایه گذاری شده و شروع به فعالیت می کنند. این شرکت ها محصول یا خدماتی را ارائه می دهند که در حال حاضر در جای دیگری در بازار عرضه نمی شوند و یا بنیانگذارانش بر این عقیده اند که به گونه ای پایین تر ارائه می شود.
سرمایه گذاری یک استارتاپ
هزینه های شرکت های استارتاپی، در مراحل ابتدایی فعالیتشان، یعنی زمانیکه آنها مشغول توسعه، آزمایش و بازاریابی ایده های خود هستند، بیشتر از درآمدشان می شود. به همین ترتیب، آنها اغلب نیاز به تامین مالی دارند. استارتاپ ها ممکن است سرمایه مورد نیاز خود را از طریق وام های سنتی کسب و کار که بانک ها یا مؤسسات اعتباری اعطا می کنند، وام های دولتی اختصاص یافته به کسب و کارهای کوچک از طرف بانک های محلی و یا کمک های مالی از طرف سازمان های غیر انتفاعی و ادارات دولتی، تامین نمایند. انکوباتورها می توانند هم سرمایه و هم مشاوره ی مورد نیاز استارتاپ ها را فراهم نمایند، درحالی که دوستان و خانواده ممکن است به آنها مبلغی را به عنوان قرض یا هدیه در نظر بگیرند. استارتاپی که بتواند پتانسیلش را اثبات کند، ممکن است بتواند سرمایه گذاری های بزرگ و ریسکی را در قبال واگذاری بخشی از مدیریت و درصدی از مالکیت شرکت جذب کند.
به عبارتی دیگر، استارتاپها نوعی سرمایه گذاری در مسیر کارآفرینی هستند که بر مبنای یک ایده جدید راه اندازی شده و به سرعت مسیر رشد خود را طی میکنند. بر اساس تعریفی که استیو پلنگ یکی از مهمترین پروفسورهای دانشگاه استنفورد ارائه داده است، یک استارتاپ سازمانی است که جهت یافتن یک مدل کسب و کار تکرار پذیر و مقیاس پذیر فعالیت خود را آغاز میکند.
البته اگر بخواهیم تعاریف در حوزه استارتاپ را بیان کنیم، ساعتها زمان لازم است زیرا اختلاف نظر در تعریف استارتاپ بسیار به چشم میخورد اما با وجود این امر یکی از اصلیترین اشتراکات در تعاریف استارتاپ وجود یک ایده خلاقانه است که در مسیر رفع نیاز بازار آغاز به کار میکند. در واقع استارتاپ با استفاده از تکنولوژیهای به روز درصدد تولید محصول یا خدمتی برمیآید که میتواند مسائل بسیاری را حل کند.
از آنجا که یک استارتاپ با هدف یافتن یک مدل کسب و کار فعالیت میکند، عمر آن زیاد طولانی نیست و عموما بعد از گذشت زمانی کوتاه به موفقیت میرسد یا پس از اتمام بودجه با شکست رو به رو میشود. یک استارتاپ برای ابتدای راه نیاز به بودجه بسیاری ندارد اما میتواند خیلی زود به دلیل موفقیتهایی که به دست آورده، مورد توجه سرمایه گذاران قرار گرفته و مسیر رشد خود را تسریع ببخشد.
تمام آنچه شما باید در مورد روشهای ارزش گذاری استارتاپها بدانید
روشهای ارزیابی استارتاپها راههایی هستند که به وسیله آن صاحبان کسب و کار میتوانند ارزش شرکت خود را در مرحله قبل از کسب درآمد به دست آورند. در واقع با این روش پیش بینی میشود که یک کسب و کار نوپا تا چه حد موفقیتآمیز خواهد بود و به نتیجه خواهد رسید.
روشهای ارزش گذاری استارتاپها چیست؟
روشهای ارزشگذاری استارتاپها، راههایی هستند که مالک یک کسب و کار استارتاپی میتواند ارزش شرکت خود را از طریق آنها به دست آورد. این روشها به این دلیل دارای اهمیت هستند که در مرحله پیش درآمد انجام میشوند؛ در واقع پیش بینیهایی که در مورد نحوه کار اتفاق میافتد، می بایست مورد ارزیابی قرار بگیرد، از همین رو چندین روش وجود دارد که میتواند به ارزشگذاری استارتاپها کمک کند. از طرف دیگر صاحبان کسب و کار میخواهند بازدهی سرمایهگذاری خود را ببینند تا بتوانند برای آینده تصمیمگیری کنند.
تفاوت بین ارزشیابی استارتاپ و ارزش گذاری کسب و کار بالغ
کسب و کارهای استارتاپی معمولا یا سود و درآمد کمی دارند یا بدون هیچ گونه درآمدی فعالیت میکنند. در واقع آنها در وضعیت بیثباتی قرار داشته و نتوانستهاند به ثبات مورد نیاز یک کسب و کار دست یابند. به همین دلیل است که ارزشیابی این نوع کسب و کارها دشواریهای بسیاری دارد زیرا نمیتوان به راحتی در مورد نحوه فعالیت آنها در آینده و موفقیت و عدم موفقیت آنها نظر داد.
اما در مورد کسب و کارهای بالغ باید بگوییم شرایط متفاوت است به این نحو که درآمد، سود، هزینه و مواردی از این دست واضح بوده و این امکان را فراهم میکند که آن شرکت بر همین مبنا ارزشگذاری شود.
چرا ارزش گذاری استارتاپ مهم است؟
هنگامی که یک سرمایه گذار در اوایل کار تلاش میکند تصمیم بگیرد که آیا باید برای یک استارتاپ سرمایه گذاری کند یا خیر، نیاز دارد تا بر اساس روشهای ارزشگذاری، استارتاپ را مورد بررسی قرار دهد. در واقع اگر یک صاحب کسب و کار از روشهایی برای نشان دادن ارزش استارتاپ خود استفاده کرده باشد و نشان دهد آن استارتاپ داری ارزش زیادی است، احتمال بیشتری وجود دارد که بتواند آن سرمایه گذار را قانع کند تا وارد عمل شده و برای کسب و کار او سرمایه گذاری کند.
کافه سرمایه کارن کراد در اینوتکس 2019
نگاهی کوتاه به کافه سرمایه کارن کراد در سال 1397
رویداد کافه سرمایه گردهمایی تخصصی شرکتها، سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی و گروهی از استارتاپهای برتر است؛ که اولین بار در فروردین ماه 97 با همکاری فرابورس ایران همزمان با نمایشگاه بورس، بانک و بیمه در فیناستارز 2018 برگزار شد. نحوه برگزاری این رویداد بدین صورت است که نماینده هر شرکت یا سرمایهگذار در میز اختصاصی خود مستقر میشوند، و تمامی استارتاپها در مدت زمانی کوتاه به صورت خصوصی خود را به آنها معرفی میکنند. در نهایت نماینده هر شرکت یا سرمایهگذار میتواند، به استارتاپ مورد علاقه خود پیشنهاد همکاری ارائه دهد.
دومین برنامه جذب سرمایه کارن کراد در هفتمین نمایشگاه فناوری و نوآوری اینوتکس، با همکاری پارک فناوری پردیس در تیر ماه 97 برگزار شد. و سومین دوره از رویدادهای کافه سرمایه همزمان با نوزدهمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهش، فناوری و فنبازار با همکاری همه جانبه پارک علم و فناوری دانشگاه تهران در دی ماه 97 برگزار شد. رویداد کافه سرمایه کارن کراد جهت تسهیل امر جذب سرمایه و ایجاد زمینه رشد برای استارتاپهای برتری که نیاز به جذب سرمایه داشتند تدارک دیده شد.
رویداد کافه سرمایه کارن کراد در آمار و ارقام
استارتاپ های ثبت نام کرده: 150+
سرمایه گذاران حاضر در رویداد: 290
استارتاپ های مورد تایید در جلسات: 77
سرمایه گذاران مایل به سرمایه گذاری در جلسات: 81
جلسات برگزار شده در سه رویداد: 400+
جلسات موفق در سه رویداد: 272
همکاران: شرکت فرابورس ایران | پارک فناوری پردیس | پارک علم و فناوری دانشگاه تهران | مرکز فن بازار ملی ایران
ثبت نام در کافه سرمایه کارن کراد، در هشتمین نمایشگاه فناوری و نوآوری اینوتکس
رویداد کافه سرمایه کارن کراد در سال 1398 همزمان با برگزاری هشتمین نمایشگاه فناوری و نوآوری اینوتکس 22-19 خرداد برگزار خواهد شد. استارتاپ ها و کارآفرینان علاقمند به شرکت در کافه سرمایه می توانند با توجه به دستورالعملی که در زیر قرار داده شده است در سامانه ثبت نام نمایند.
جهت مشاهده راهنمای ثبت نام بر روی لینک مقابل کلیک نمایید: راهنمای ثبت نام
جهت ثبت نام بر روی لینک مقابل کلیک نمایید: ثبت نام
آخرین مهلت ثبت نام: 5 اردیبهشت 1398
مکان: محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران
تفکر طراحی در کسب و کار | Design Thinking
آدم ها چرا کار می کنند؟ سؤالی ساده که پاسخ دادن به آن ساده نیست. اولین پاسخی که به ذهن بسیاری از ما می رسد «پول» است. آدم ها کار می کنند که درآمد داشته باشند. پاسخ درستی است اما خیلی ها کارهایی می کنند که آن کارها درآمد زیادی ندارند، مثلاً فعالیت های مدنی یا خیرخواهانه. خیلی ها هم هستند که ثروت زیادی دارند و به کار نیاز ندارند اما هر روز صبح شال و کلاه می کنند و مشتاقانه سرکار می روند. پس آدم ها فقط برای پول کار نمی کنند. منزلت اجتماعی و اعتبار در جامعه هــم دلیــل دیگری است که خیلی ها برای کار کردن دارند. آدم ها دوست دارند که تحسین شوند و موقعیتشان در جامعه موجب افتخار باشد. اما این هم به تنهایی کافی نیست. در کنار پول و منزلت، یک دلیل دیگرهم برای کار کردن وجود دارد که تا همین اواخر کمتر دربارۀ آن صحبت می شد. آدم ها کار می کنند چون احتمالاً از کاری که انجام می دهند «لذت» می برند. این کتاب برای کسانی است که از کار فقط به دنبال درآمد و اعتبار نیستند بلکه می خواهند از کاری که انجام می دهند لذت هم ببرند. اگر از آن دسته افرادی هستید که فقط برای پول کار می کنید یا فقط دنبال تحسین و پرستیژ هستید احتمالاً این کتاب برای شما جذاب نخواهد بود. اما اگر از کارتان لذت می برید در هر شغلی که باشید این کتاب برای شما خواندنی و لذت بخش است.
در دنیای امروز رقابت باعث افزایش هزینه و ریسک است و اینترنت و ظهور شبکهها، اندوختن انحصاری دانش را غیرممکن کردهاند. از طرفی دیدگاههای ما در مورد ریشههای خلاقیت در حال گسترش هستند و هرروز در حال یادگرفتن چیزهای جدیدی در مورد مغزمان و فهمیدن حالتهای ادراکی متفاوت هستیم. ما بهدنبال جعبه ابزاری جدید میگردیم و تفکر طراحی جعبه ابزاری برای راهحلیابی خلاق است.
طراحان فردا را به وجود میآوردند، طراحی اوج هنر ذهن است، ذهنی که طراحی میکند یعنی از هیچ، چیزی را خلق میکند که وجود ندارد، برای دستیابی به رشد باید در آینده چیزی را خلق کنیم که با زمان حال متفاوت باشد. طراح کسی است که قدرت خلق دارد و از خلق کردن لذت میبرد. تفکر طراحی تکنیک نیست، روش هم نیست بلکه مهارت ذهنی است. تفکرطراحی یا بهعبارتی مانند طراحان اندیشیدن رویکردی اساسا متفاوت به تفکرهای تحلیلی مرسوم کسبوکار است. این روش رویکردی نظاممند برای طرح مساله است که با مشتریان و توانایی خلق آیندهای بهتر برای آنها آغاز میشود و اقرار میکند که احتمالا از همان ابتدا به این هدف نایل نمیشویم.
هدف ما از بهکارگیری این رویکرد این است که بتوان بهکمک درک عمیق و بیواسطه نیازهای واقعی مشتریان و شرایط کسبوکار، راهحلهایی را توسعه داد که اقبال بیشتری برای موفقیت دارند و درصورت دست نیافتن به موفقیت با حداقل ضرر ممکن و حصول حداکثر یادگیری بتوان از ادامه آن مسیرها دست کشید. استفاده از این رویکرد و ابزارهای آن در رویارویی با شرایط ابهام و عدم قطعیت بسیار کارآمد است. اما این به معنی بیفایده بودن رویکردهای مرسوم در کسبوکار نیست این ابزار جدید میتواند در کنار جعبه ابزارهای تفکر تحلیلی قرار بگیرد تا فرد در مواجهه با مسایل مختلف امکانهای متنوعی در اختیار داشته باشد. تفکر طراحی کمک میکند نوآوریهای موفقتر و سودآورتری داشته باشیم.
طراحان و مدیران هردو نقش مهمی در فرآیند رشد و نوآوری دارند. اگر مدیر هستید این کتاب روشهای بصری را که برای ایجاد همکاریهای ارزان و انسان محور به آنها نیاز دارید به صورت گام به گام به شما نشان میدهد. اگر طراح هستید این صفحات به شما کمک میکند تا از زیباسازی و ظاهرگرایی به تمرکز بر انتخاب مساله، صورت بندی و در نهایت حل آن ارتقا پیدا کنید.
کتاب «تفکر طراحی در کسبوکار» با اشاره به نمونههای واقعی و ملموس به داستان مدیرانی میپردازد که به متفکر طراحی تبدیل شده اند. و با ابزارهای تفکر طراحی پیرامون آنها این فرایند را از ابتدا تا انتها به صورت کاربردی و فهمپذیر تشریح میکند. این کتاب به عنوان نخستین مرجع فارسی این روش مانند راهنمایی گام به گام با طرح پرسشهای کلیدی و ارایه ابزارهای کاربردی به کارآفرینان و نو آفرینان کمک میکند تا در مسیر موفقیت قرار بگیرند. کتاب تفکر طراحی در ۶ فصل «چرایی و چگونگی تفکر طراحی»، «چه وضعیتی هست؟»، «چه میشود اگر؟»، «چه چیزی شگفتآور است؟»، «چه چیزی جواب میدهد» و «هدایت رشد و نوآوری در سازمان شما»، تدوین شده است.
ایدهای جالب برای ارائه یک استارتاپ در مقابل سرمایه گذار | برگرفته از کتاب نوآفرینی (بخش دوم)
در این بخش قصد داریم مواردی را عنوان کنیم که با استفاده از آنها میتوانید نظر سرمایهگذار به خود جلب کنید:
مورد اول: بحثتان را با ذکر نقاط ضعف خود شروع کنید این گونه میتوانید مخاطب را خلع سلاح کنید
مورد دوم: شروع بحث با محدودیتها، این گونه باعث میشود باهوشتر به نظر برسید
مورد سوم: بیان ایرادات ایدهتان در ابتدای کار باعث میشود قابل اعتمادتر شوید.
مورد چهارم: از پیش گفته استفاده کنید؛ به دلیل انحرافی که در پردازش اطلاعات در افراد وجود دارد، استفاده از این روش باعث میشود که ارزیابی مطلوبتری از خود ایده در اختیار مخاطبان قرار میدهد.
در قسمت قبل برای روشن شدن مورد اول داستانی را برایتان شرح دادیم، حال می خواهیم راجع به موارد دیگر در این بخش صحبت کنیم:
مورد دوم: شروع بحث با محدودیت ها یک ایده است: باعث می شود باهوش به نظر برسید. روفوس گریسکام این را نخست در آغاز زندگی شغلی اش کشف کرد، زمانی که در صنعت نشر به کار مشغول شده بود. او متوجه شد،((هیچ چیز خجالت آورتر از نوشتن نقدی که بیش از حد مثبت باشد نیست.)) حتی اگر نقد نویسان عاشق کتابی بودند، احساس می کردند مجبورند در پایان نقدشان پاراگرافی اضافه کنند و به کاستی های آن کتاب اشاره کنند. به گفته گریسکام، آنها از این طریق می گویند، ((من ساده لوح نیستم؛ نویسنده کاملاً هم سیاه نکرد. من تیز بینم.)) وقتی او به سرمایه گذاران در مورد مشکلات ببل می گفت، نشان می داد که ایده هایش خودش را محسور نمی کند یا تلاش نمی کند سر آنها کلاه بگذارد؛ او داوری تیزبین برای کاستی های خودش است. آن قدر باهوش است که خود را آماده و برخی از مشکلاتی را که آنها تشخیص خواهند داد پیش بینی کند.
مورد سوم: بیان ایرادات ایده هایتان در ابتدای کار این است که باعث می شود قابل اعتمادتر شوید. وقتی گریسکام موانع پیش رو را در کسب و کار خود تشریح کرد، نه تنها فرد مطلعی به نظر رسید، بلکه صادق و فروتن نیز جلوه کرد. البته، اگر مخاطب از قبل نقاط ضعف را نداند، برجسته ساختن آنها می تواند نتیجه عکس بدهد؛ می تواند بهانه به دست آنها بدهد که ایده شما را ساقط کنند. اما مخاطبان گریسکام از قبل بدبین بودند، و به هرحال خوشان، طی بررسی مقتضی پیش از خرید، متوجه بسیاری از مشکلات می شدند. گریسکام توضیح می دهد: وظیفه سرمایه گذاران این است که از ایرادات شرکت سردرآوردند. من، با گفتن ایرادات مدل کسب و کار به آنها، این کار را برایشان انجام می دادم این باعث ایجاد اعتماد می شد.((همچنین، صحبت کردن صریح در مورد نقاط ضعف کسب و کار به نوبه خود باعث می شد سخنانش هنگامی که در باره نقاط قوت صحبت می کند قابل اعتماد تر باشد. گریسکام می گوید: برای فروتن بودن و بیان نقاط ضعفتان، نخست باید اعتماد به نفس داشته باشید. اگر خودم مایل باشم به آنها بگویم کسب و کارم چه ایرادی دارد، سرمایه گذاران فکر می کنند"حتماً موارد مثبت زیادی هم دارد" دیزنی آنقدر به گریسکام اعتماد کرد که بعد از این که ببل را خریدند او را وارد هیئت مدیره کردند تا برای دو سال، در مقام معاون رئیس شرکت و مدیر کل، واحد کسب و کار شرکت را اداره کند. او در آنجا نقش کلیدی در پدید آوردن استراتژی دیجیتالی ((دیزینی اینتراکتیو)) ایفا کرد. پدیده ساریک دوباره کار خودش را کرده بود.
مورد چهارم: شیوه پیش گفته این است که به دلیل انحرافی که در طرز پردازش اطلاعات در افراد وجود دارد، ارزیابی مطلوب تری از خود ایده در اختیار مخاطبان قرار می دهد. برای نشان دادن این انحراف، اغلب از مدیران می خواهم بعد از فکر کردن به ویژگی های مثبت زندیگشان، قضاوت کنند چقدر خوشبخت اند. به یک گروه از افراد تکلیف می کنم سه چیز خوب درباره زندگی هایشان بنویسند: گروه دیگر باید دوازده چیز را خوب فهرست کنند. همه انتظار دارند گروه دوازده تایی خوشحال تر باشد: هر چه موهبت بیشتری را برشمرید، احساس بهتری در مورد شرایط خود دارید. اما در بیشتر موارد، عکس این درست است. ما وقتی سه چیز خوب را فهرست می کنیم، خوشحال تر از زمانی هستیم که دوازده چیز را فهرست می کنیم.
این اتفاقی بود که وقتی گریسکام نقاط ضعف ببل را ذکر می کرد برای سرمایه گذاران رخ می داد. با اذعان به جدی ترین مشکلات شرکتش، او کار سرمایه گذاران را برای ارائه ایده های خودشان در مورد ایرادات شرکت دشوار می کرد. وقتی آنها خود را به سختی در حال فکر کردن برای تشخیص دغدغه های دیگر می یافتند. به این نتیجه می رسیدند که مشکلات ببل واقعاً هم چنان حاد نیست. گریسکام در جلسه اول ببل هنگامی که برای اولین بار درخواست جذب سرمایه اش را وارانه به آزمایش گذاشت شاهد رخ دادن این مسئله بود. (( وقتی قبل از همه عواملی را بیان کردم که می توانست شرکت را نابود کند، واکنش هیئت مدیره دقیقاً بر عکس بود: خوب این موراد چندان هم بد نیست. قانون سوم نیوتن می تواند در مورد دینامیک انسانی هم درست باشد: هر کنش واکنشی برابر و در جهت مخالف خود دارد.))
درست همانطور که ارائه کردن موارد منفی می تواند به شکل طعنه آمیزی فکر کردن به آنها را برای مخاطبان دشوار تر کند. اظهار نظر اثر بخش به این بستگی دارد که پردازش ویژگی های مثبت را آسان تر کنیم.
مصاحبه اختصاصی | محمدرضا شهنانی
معرفی مختصر از خودتان؟
محمدرضا شهنانی هستم، مشاور در زمینه های بیمه و مالیات (عملکرد و ارزش افزوده) دارای مدرک کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد حسابداری بازرگانی از دانشگاه قزوین هستم. پیش از ورود به فضای استارت آپی کشور، دارای 14 سال سابقه کار به عنوان مشاور و مدیر مالی شرکتهای خدماتی، بازرگانی و تولیدی بودم که فضای کسب و کارهای نوپا و همکاری و انتقال تجربه به جوانان کشور برایم حائز اهمیت به نظر رسید و توانستم با ورود به شرکت بامیلو فعالیت خود را آغاز نمایم.
حوزه فعالیتتان؟
پس از ورود به فضای استارت آپی، کسب و کارهای نوپا نیاز به مشاوره هایی در خصوص حق بیمه های قراردادهای پرسنلی ، حق بیمه های قراردادهای خدماتی، موضوع مالیاتهای مستقیم و مالیات بر ارزش افزوده داشتند که با توجه به ارتباط با مدیران آنها این گونه خدمات به آنها ارائه گردید.
همچنین با توجه به عدم آشنایی مدیران مربوطه این گونه کسب و کارها، پرداخت هزینه های قانونی که از حق بیمه ها و مالیات شامل شرکتها می گردد قبل از شروع عملیات مالی آنها با مراجعه حضوری و ارائه مشاوره به این کسب و کارها تا حد زیادی از پرداخت هزینه های قانونی جلوگیری به عمل می آید.
از طرفی با راه اندازی یک موسسه حسابداری مختص کسب و کارهای نوپا و استارت آپها و ارائه پکیج های مقرون به صرفه در مسائل بیمه و مالیات و مشاوره در زمینه های مربوطه تا حد قابل توجهی هزینه های استخدامی و پرسنلی بخش مالی این گونه کسب و کارها مدیریت می گردد.
از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
پس از 14 سال تجربه شخصی در زمینه امور مالی و مالیاتی که بیشتر در شرکتهای خدماتی و پیمانکاری بود با توجه به شباهت بسیار زیاد کسب و کارهای نوپا و استارت آپها با تجربه کاری بنده در سال 1394 در دانشگاه با درخواست نیاز یکی از اساتید محترم و چند جلسه مصاحبه با مدیران وقت Bamilo به استخدام آنجا در آمده و تا پایان سال 1395 با استارت آپ مذکور همکاری نمودم. همچنین قبل از اتمام همکاری با این استارت آپ در هفته نامه شنبه نیز 4 مقاله از بنده در زمینه بیمه و مالیات استارت آپ ها و لزوم آشنایی این گونه فعالیت ها منتشر گردید. قبل از ترک Bamilo با توجه به شروع فعالیت شرکت Tap30 به عنوان مشاور مالی و مالیاتی استارت آپ مذکور نیز شروع به فعالیت نمودم که این همکاری تا کنون ادامه دارد.
از طرف دیگر با توجه به لزوم آشنایی مدیران و بنیان گذاران این گونه کسب و کارها کلاس های آموزشی بیمه و مالیات استارت آپها را با همکاری اتحادیه کسب و کارهای مجازی برگزار نمودیم که حدود 50 استارت آپ مختلف در این گونه مباحث حضور جدی داشتند. همچنین در سال جاری جلسات آشنایی کسب و کارهای نوپا و استارت آپ ها با قوانین بیمه و مالیات آنها را در دو مرکز نوآوری دانشگاه خواجه نصیر و مرکز نوآوری دانشگاه امیر کبیر (فینوا) را ترتیب داده ام که با استقبال خوبی مواجه گردید.
چه استارتاپ های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
پس از بیان موفقیت ها یک موضوع حائز اهمیت است که خوب است به آن اشاره کرد. با توجه به رشد سریع استارت آپها یکی از موضوعات با اهمیت مبحث استفاده از استانداردهای حسابداری مربوطه می باشد که بنده با توجه به آشنایی با این استانداردها تجربیات موفقی را در استارت آپهای طرف همکاری داشتم.
البته دو استارت آپ مذکور و چند استارت آپ کوچک نیز که واحد حسابداری آنها زیر نظر بنده فعالیت نموده همیشه از آنها به عنوان قوی ترین تیم های مالی در خاطر بنده مانده و می ماند.
کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
به بازار کسب و کارهای نوپا و استارت آپها که می نگریم قطعا با توجه به اینکه اکثر نیروهای آنها شامل جوانان کم سن و سال و در عین حال باهوش، خلاق و ساعی می گردد عدم آگاهی به قوانین کسب و کارها و همچنین موارد قانونی و حقوقی این فعالیت هاست . از طرفی با توجه به روند عدم سود دهی این نوع کسب و کارها و به تبع آن کمتر هزینه کردن در واحدهای ستادی و پشتیبانی (که آن خود نیز از عدم آگاهی ناشی می شود) نیروی انسانی کارآمد تر و مجرب تر داخل این شرکتها خیلی کمتر از جاهای دیگر مشاهده می گردد. همچنین عدم سود دهی این گونه کسب و کارها آن هم بعد از مدت 2 سال از شروع فعالیت یکی دیگر از ایرادات مدیریت آنهاست.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
از نظر بنده چند مشکل بزرگ در بحث سرمایه گذاری خطر گذیر در اکو سیستم استارت آپی ایران وجود دارد که می توانم به شرح ذیل به طور مختصر توضیح دهم:
- عدم تزریق وجه نقد به عنوان سرمایه اولیه توسط بنیان گذاران کسب و کارهای نوپا و استارت آپها
- عدم وجود سازمانها و موسسات پشتیبانی و قانون گذار در فضای این گونه کسب و کارها
- عدم سیاست گذاری های صحیح توسط ارگان های نظارتی و دولتی
- عدم وجود دسترسی راحت به فضای کسب و کارهای بین المللی
- عدم آشنایی مدیران مربوطه با قوانین حقوقق و قانونی
مصاحبه اختصاصی | صندوق سرمایهگذاری جسورانه یکم آرمان آتی
معرفی مختصر از شرکتتان؟
صندوق سرمایهگذاری جسورانه یکم آرمان آتی با دریافت مجوز از سازمان بورس اوراق بهادار و ثبت نزد مرجع ثبت شرکتها به عنوان اولین صندوق سرمایهگذاری جسورانه (Venture Capital fund) موضوع بندهای 20 و 21 ماده 1 قانون بازار اوراق بهادار و بند ه ماده 1 قانون توسعه ابزارها و نهادها مصوب آذرماه 1388 در دی ماه سال 1395 ثبت گردید.
موسسان صندوق عبارتند از شرکت مشاور سرمایهگذاری آرمان آتی، مدیریت سرمایه ارزشآفرین کوروش از شرکتهای زیرمجموعه گروه صنعتی گلرنگ، شرکت سرمایهگذاران فناوران تکوستا (تکوست) و شرکت مدیریت پندار فناور ایده گستر (مپفا )که همگی در حوزههای فعالیت خود به نوآوری و پیشرو بودن شناخته شدهاند.
مدیر صندوق شرکت مشاوره سرمایهگذاری آرمان آتی، اندازه صندوق 100 میلیارد ریال و دوره سرمایهگذاری 2 سال از لحظه آغاز است که قابل تمدید میباشد.
حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
200 الی 700 میلیون توما. در رقم های بالاتر در صورت تایید تمایل به co-invest داریم
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
تمرکز اصلی این صندوق سرمایهگذاری بر روی صنعت فنآوری اطلاعات و ارتباطات، کسبوکارهای اینترنتی، موبایلی و نرمافزار بویژه در حوزه فناوری مالی یا فینتک (Fintech) است و در مراحل ابتدایی چرخه عمر استارتاپها (Early Stage) سرمایهگذاری میکند.
از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهمترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آنها توجه داشته باشند چیست؟
تیم قوی و پرپتانسیل و خلاق
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
ضعف در ارزیابی طرح ها به طوری که اکثر استارتاپ ها overvalue ارزش گذاری میشوند.
رویداد سرمایه گذاری کارن کراد در کنفرانس بین المللی فرصت های سرمایه گذاری ایران | Investment Summit
کنفرانس بین المللی فرصتهای سرمایهگذاری ایران
امروز در تجارت و اقتصاد بینالملل، اکثر اقتصاددانان و کارشناسان تجاری، سرمایهگذاری جسورانه را به عنوان سنگ بنای توسعه اقتصادی کشورها مطرح میسازند. این نوع سرمایهگذاری به ویژه در کشورهایی که با انبوه پسانداز و یا نقدینگی سرگـردان در اقتصادهای خود مواجهاند میتوانـد راه حل و فرصت بهینهای باشـد جهت بـرون رفت از انباشـت سرمایهها از اقتصاد سوداگر و غیرمولد نظیر خرید و فروش ارز، فلزات، مسکن و یا سپردهگذاری در بانکها و جهت دادن آنها به سوی اقتصاد مولد در راستای ایجاد تولید ملی، ایجاد اشتغال، رشد و توسعه پایدار همراه با حفظ ارزش منابع مالی و سودهای معقول.
در حال حاضر، بالغ بر 80% رشد اقتصادی کشورهای جهان ناشی از فعالیتهای اقتصادی و تجاری بنگاههای کوچک و متوسط بوده و سرمایهگذاری جسورانه از منابع مهم تامین مالی این نوع شرکتها محسوب میگردد. سرمایهگذاری ریسکپذیر یا جسورانه با مدیریت فعالانه و برنامهریزی در توسعه مدلهای راهبردی، در کسب و کار هدف و ارزش افزوده و افزایش قیمت سهام این شرکتها نقش مهمی ایفا نموده و به ویژه اینکه نقشی با اهمیت و فعال در ایجاد اشتغال نیروی جوان و متخصص و هدایت سرمایههای سرگردان به سوی طرحها و پروژههای سودآور ایفا مینماید.
هدف از برگزاری کنفرانس
ایجاد ارتباط بین سرمایهگذاران و بنگاههای سرمایهپذیر
شناسایی و دعوت از سرمایهگذاران داخلی و خارجی در حوزه V.C
شناسایی و دعوت از بنگاههای سرمایهپذیر
ارائه خدمات به بنگاههای سرمایهپذیر جهت طراحی و ارائه پروژه متناسب با ساختار، نوع فعالیت، برنامه توسعه و میزان سرمایه درخواستی
تحلیل فضا و وضعیت فعلی سرمایهگذاری جسورانه در ایران و دنیا
ارتباط این نوع سرمایهگذاری با توسعه کشور در راستای اقتصاد مقاومتی
شناسایی ساختار ایجاد و تطابق سرمایهگذاری جسورانه، ابزارهای مورد نیاز و راهبردهای تکامل و توسعه آن در ایران
شناسایی و ارائه راهبرهای مناسب جهت بهرهگیری از خدمات V.C و تامین مالی در ایران در حوزههای مختلف بنگاههای خصوصی، تعاونی، دولتی، شبه دولتی و استارتآپها
ارائه راهبردهای مذاکرات عملیاتی بین بنگاهها، کارآفرینان و ... در تعامل با سرمایهگذاران داخلی و خارجی
ارائه تجارب بینالملل موفق و انطباق تجارب با ساختار بازار ایران
ایجاد تسهیلات برای نقل و انتقالات مالی بدون محدودیت از طریق ارائه مفاهیم و راهکارهای استفاده از ارز دیجیتال یا مجازی به عنوان راهی برای جذب سرمایهگذاری خارجی و جلوگیری از تحریمهای بینالمللی
رویداد سرمایهگذاری کارن کراد
به گزارش روابط عمومی کارنکراد، دوشنبه 8 بهمن ماه 1397 رویداد سرمایهگذاری کارنکراد همزمان با برگزاری کنفرانس بین المللی فرصتهای سرمایهگذاری ایران؛ با همکاری سازمان توسعه تجارت ایران و حمایت معنوی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و با حضور حامیان کنفرانس، مدیران سامانه تامین مالی کارنکراد، مشاوران و سرمایهگذاران خبره حوزه استارتاپی همراه این سامانه، شتابدهندهها، سخنرانان و مدعوین بین المللی همراه با برنامه ارائه استارتاپهای آماده جذب سرمایهگذاری در سالن کنفرانس نمایشگاه بین المللی استان تهران برگزار شد.
ابتدا در این رویداد گروهی از سرمایهگذاران به معرفی پتانسیلهای خود پرداخته و در ادامه مدیران گروهی از استارتاپهای حوزههای فینتک، بلاک چین و حوزه IT در حضور سرمایهگذاران بینالمللی و سرمایهگذاران خبره همراه با کارنکراد و مسئولین کنفرانس به تشریح استارتاپهای خود پرداخته و به سوالات و چالشهای داوران پاسخ دادند. همچنین در حوزه سرمایهگذاری این رویداد جلساتی فی مابین استارتاپها و سرمایهگذاران بینالمللی تشکیل شد و در کنار سایر پنلهای برگزار شده در کنفرانس بینالمللی فرصتهای سرمایهگذاری ایران، کارگاه های آموزشی با محوریت سرمایه گذاری خصوصی، استارتاپ و شتابدهنده ها، تکنولوژیهای مالی (FinTech) و نقل و انتقال مالی از طریق بلوکهای رمزگذاری شده (blockchain)، طراحی و ارائه طرحهای توجیهی، معرفی بورس فرصتهای سرمایهگذاری ایران و Bankable Business Plan برگزار شد.
هدف از برگزاری این رویداد، بازدهی هرچه بهتر در کنفرانس و در ارتباط قراردادن کارآفرینان و استارتاپهای مستعد به سرمایهگذاران با تجربه داخلی و خارجی و ارکان اکوسیستم بود.
مصاحبه اختصاصی | سهیل اعرابی
معرفی مختصر از خودتان؟
سهیل اعرابی هستم، فعال در زمینه های خلاقیت، بازاریابی و بازارایی دیجیتال و البته با نیم نگاهی به پروژههای هنری! از نظر تحصیلات دانشگاهی لیسانس مهندسی مکانیک و فارغ التحصیل MBA از دانشگاه خوارزمی هستم. پیش از ورود به اکوسیستم استارتاپ ها و ایکامرس، بیش از 10 سال در زمینه هنرهای اجرایی فعالیت و سابقه مدیریتی و اجرایی داشتم که بنظرم در موضوعات خلاقیت، شناخت مخاطب و رسانه به نوعی امتیاز کاری برایم در ادامه راه شدند.
حوزه فعالیتتان؟
تفکر خلاق، بهبود عملکرد و استراتژی های بازاریابی و بازاریابی دیجیتال تخصص هایی هستند که ساعتهای کاری بیشتری از من رو به خودشون اختصاص میدهند. در واقع، مشخصا در حوزهی «بازاریابی و بازاریابی دیجیتال و توسعه کسب و کار دیجیتال» فعال هستم و از طریق تخصص هایی که ذکر شد مسئولیت های اجرایی خودم رو در شرکتهایی که همکاری دارم یا داشته ام، پیش بردم و هدایت کردم.
علاوه بر آن، به تناوب در طول این سالها این شانس خوب رو داشتم که بنابر دعوت دوستانی با استارتاپ ها یا کسب و کارهای کلاسیک و سنتی همکاری و پروژه هایی رو تجربه کنم و شاید کمکی در توسعه و راه اندازی آنها داشته باشم. تمرکز این پروژه ها بر «توسعه کسب و کار دیجیتال، ایجاد تمایز و خلاقیت در مسیر برندینگ و بازاریابی» بوده است.
این نکته رو هم دوست دارم به عنوان فعالیت های خودم ذکر کنم که شرکت در دوره ها و کارگاههای آموزشی یکی از فعالیتهای اصلی من در طول ماه یا سال هست که برای بحث یادگیری برنامه ای برایش داشته ام.
از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
فعالیت جدی من در زمینه کسب و کار از دهه هشتاد، در حوزه ی هنر تئاتر شروع شد. هم-بنیانگذار و سرپرست نخستین مجموعه مستقل-خصوصی تئاتر ایران ( گروه نمایش و تماشاخانه آو) به آدرس avtheatre.ir هستم که در سال 1388 فعالیت رسمی خودش رو اعلام کرد. به نوعی میتوان گفت «گروه آو» به عنوان یک استارتاپ پیشرو در حوزه هنر و فرهنگ بود که توانست سدهای ذهنی و حتی سیستماتیک زیادی رو در زمان خودش از میان بردارد و زمینه سازی کند. به عنوان مثال اینروزها شاهد حضور تعداد و تنوع بالای سالن های اجرای مستقل تئاتر در سطح شهر تهران و حتی برخی شهرها هستیم، یا اعتبار و مشارکت مجموعه های مستقل در جشنواره های سراسری همچون جشنواره فجر، که جالب هست بدونید کمتر از یک دهه گذشته امری خیالی و محال بنظر میرسید.
در بهار 1394 به تیم جوان و کوچک علیبابا ملحق شدم. همزمان با جدیت و تمرکز بیشتر روی فعالیت های بازاریابی در علیبابا، دانش و تسلط بیشتری در زمینه بازاریابی دیجیتال کسب کردم. به دلیل تفکر یادگیرنده و رویکرد اصولی که در تیم مدیریتی علیبابا برای رشد و توسعه فردی و حرفهای وجود داشت، این فرصت رو داشتم تا تجربه عمیق و گسترده از بازاریابی و بازاریابی دیجیتال بدست بیارم. من در علی بابا به عنوان مدیر رسانه های دیجیتال و مدیر خلاقیت مسئولیت داشتم. بنابر دلایلی و نیازهایی که در مسیر کاری خودم لازم میدیدم در سال 96 به تیم بازاریابی شرکت رنوپارس (رنو ایران) ملحق شدم. به عنوان سرپرست دیجیتال مارکتینگ رنو، تجربیات و چالشهای متفاوتی از پروژه های سازمانی و بین المللی در صنعت بزرگی همچون خودروسازی به آموخته هایم اضافه شد.
چه استارتاپ های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
ابتدا لازم میدونم توضیح و نقدی را طرح کنم. الویت من در طول این سالها مربیگری یا ساختن جایگاه و برندشخصی به عنوان منتور یا مشاور نبوده، بلکه به لحاظ اخلاقی و حرفه ای تمرکزم حرکت در مسیر موفقیت و اثربخش بودن برای سازمان و مجموعه ای بوده است که در آن مسئولیت و اشتغال داشته ام. شركت های رنو ایران، علی بابا یا جاباما از جمله ی این تیم ها هستند. صادقانه، فعلا! این باور رو دارم که بسیار بسیار سخت هست که همزمان مربی یا منتور یا مشاور برای چندین استارتاپ و سازمان بود و در عین حال مسئولیت و مدیریت سازنده و سودآور برای شرکت مشخص که شاغل هستید، داشت. به همین سبب اگر هم که نتایج موفقی در این مدت در همکاری با تیم هایی دیگر در جایگاه مربی و منتور شکل گرفته است برآیند کار گروهی و ریسک پذیری و اعتماد مدیران آن تیم ها بوده. ترجیح میدم بنابر ترجیحات شخصی نامی نبرم ولی فروش آنلاین محصولات FMCG، مجتمعهای بزرگ تفریحی-تجاری، لوازم آرایشی و خدمات مشاوره سرمایه گذاری از حوزه هایی هستند که در زمانهای اضافی و شخصی ام تجربه ی همکاری داشته ام.
کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
اگر صادقانه و بی تعارف بخواهم صحبت کنم باید بگم کمبود خیلی از اصول انسانی و کاری! اگر بخواهم خلاصه بگویم در چند مورد آن را بیان میکنم: اول، ضعفهای موجود ناشی از کمبود اخلاق حرفه ای و شخصی در فعالان این حوزه است. امری که اثرات مخربی در رشد و تربیت نیروی انسانی فعال در این اکوسیستم گذاشته و به ناگاه افرادی در جایگاه مدیر یا تصمیم گیرنده قرار گرفته اند که کمترین میزان تجربه و موفقیت در محیطهای کاری و حتی آکادمیک را داشته اند.
از سوی دیگر وضعیت بحرانی و اسفناک در زمینه آموزش و انتقال تجربیات است. کافیست بدانیم و بپرسیم که مدیران آگاه و حرفه ای، چه اندازه برای پیدا کردن و جذب یک نیروی متخصص در زمان استخدام مشکل دارند در حالیکه تمامی متثقاضیان لیست بلندی از کلاسهای آموزشی در رزومه برایتان نوشته اند.
مورد دیگر علاقه مندی فعالان و تازه واردان به اکوسیستم در پیروی و شنیدن اخبار روز دنیاست و دنبال کردن ترندهای تازه در سایر کشورها و با بکارگیری آنها که گویی شاید این فاصله را کاهش دهند و بقایشان را تضمین کنند. در حالیکه آنچه برای سودآوری و چرخیدن چرخ لازم هست قبلا اختراع شده و جای دیگریست که نیاز به کارهای اصولی و تقویت مهارتهای عملی در کسب و کار است. شاید همین خاطره و مواجه مصداقی کافی باشد که چندین مدیر استارتاپ یا بازاریابی در همین سمینارها و همایش ها دیدم که در جواب چنین پرسشهایی ناکام بودند "شاخصه ی یک استارتاپ بودن چیست؟" ، "پرسونای محصول nساله ی شما کیست؟ " ، "چرا مشتری باید محصول شما را در مقایسه با رقیب بخرد؟ ارزش برندتان چیست؟"...
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
در این مورد من یادداشتی در صفحه لینکدین خودم نوشته ام که شاید بتونید جوابش رو کاملتر در اونجا پیدا کنید با عنوان "اپیدمی قیصرها در اکوسیستم استارتاپی" که نگاهی به تعاملات فعالان اکوسیستم دارد و رفتارهای اشتباه مدیران و همینطور سرمایه گذارها که اینروزها جاری شده است. میتوانم یکی از عوامل مشکل ساز در این بحث را عدم درک و شناخت استراتژی برنده-برنده در تعاملات و مذاکرات عنوان کنم.
مصاحبه اختصاصی | صندوق سرمايهگذاری جسورانه توسعه فناوری آرمانی
معرفی مختصر از شرکتتان؟
صندوق سرمايهگذاري جسورانه توسعه فناوری آرمانی بزرگترين صندوق جسورانه بورسي است که در سامانه بورس اوراق بهادار تهران ثبت شده است. سرمایه اسمی آن 600 میلیارد ریال است که تمركز خود را بر سرمايهگذاري در بخش فناوري اطلاعات گذاشته است.
حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
با توجه به مرحله رشد استارتاپ و نظر هیات مدیره قابل مذاکره است.
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
تمركز بر سرمايهگذاري در بخش فناوري اطلاعات است.
در مقاطعي از رشد سازماني سرمايه گذاري مي كند كه ايده اوليه توليد، تبديل به محصولي قابل فروش شده و شركت سرمايه پذير داراي ساختار سازماني جهت تحقق اهداف فروش و توسعه بازار باشد.
در شركتهايي سرمايهگذاري ميكند كه داراي رشد بالقوه يا پتانسيل رشدي بالاتر از متوسط صنعت باشند.
در صنايعي سرمايهگذاري ميكند كه رشد آن ها از متوسط رشد صنايع ديگر بالاتر باشد.
صندوق سرمايهگذاري جسورانه توسعۀ فناوری آرمانی به دليل پذيرش خطر سرمايه گذاري، بازدهي بالايي را از آنها انتظار دارد به گونه اي كه دوره برگشت سرمايه گذاري صندوق بين 3 الي 7 سال باشد و صندوق بتواند طي اين مدت سرمايه خود را از شركت سرمایه پذير خارج نمايد.
روشهاي پيشبيني براي خروج از سرمايهگذاريهاي انجام شده عموماً عرضه سهام در بورس اوراق بهادار، ادغام يا فروش سهام به شركتهاي ديگر است.
از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهمترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آنها توجه داشته باشند چیست؟
- تيم مديريت و سوابق اجرايي درخشان آنان
- بازار هدف متمرکز، براي محصولات شركت و حضور موفق دراين بازار به عنوان نفر اول
- وجود برنامه مدون توسعه همراه با تخمين نيازهاي مالي، انساني و ....
- شناخت دقيق از بازار هدف
- شناخت دقيق از رقبا و شيوه مقابله با آنان
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
در شرایط کنونی سایز جذب سرمایه متناسب با میزان اشتیاق استارتاپ ها نیست. همچنین پلتفرم مناسب برای سرمایهگذاری آنها وجود ندارد و عملا بازیگران این بازار برای سرمایه گذاری محدود و کوچک هستند. طراحی یک پلتفرم سرمایهگذاری در حوزه استارتاپی مسیر سرمایه گذاری درآن را تسهیل می کند.
خودباوری در خلاقیت | Creative Confidence
زمان شما محدود است، پس با زندگی کردن زندگی کسی دیگر، آن را هدر ندهید. در تله عقاید تعصبی نیفتید که همانا زندگی با نتایج تفکر افراد دیگر است. اجازه ندهید هیاهوی نظرات دیگران، نداری درونی شما را خاموش کند. و از همه مهمتر، شهامت پیروی کردن از احساس و شهودتان را داشته باشید.
استیو جابز
با شنیدن کلمه «خلاقیت» به چه فکر میکنید؟
اگر شما هم مانند اکثر مردم باشید، ذهنتان بیدرنگ به سمت فعالیتهای هنری مانند مجسمهسازی، طراحی یا موسیقی متمایل میشود. ممکن است «خلاقانه» را معادل «هنرمندانه» بدانید. ممکن است بر این باور باشید که معماران و طراحان حقوق میگیرند تا متفکرانی خلاق باشند، اما از مدیر عاملان، حقوقدانان و پزشکان چنین انتظاری نیست. یا ممکن است فکر کنید خلاق بودن خصلتی ذاتی همانند داشتن چشمهای قهوهای است: یا با ژنهای خلاقانه متولد میشوید یا اینکه هرگز خلاق نخواهید شد.
حقیقت این است که همه ما ظرفیت بالایی در خلاقیت داریم که باید شکوفا شود. پایه اصلی خودباوری در خلاقیت، اعتقاد به توانمندیهایمان برای ایجاد تغییر در جهان پیرامون است، به معنی اینکه بپذیرید قادرید هرآنچه عزم کنید انجام دهید. باور داریم این خودباوری، یعنی ایمان به ظرفیت خلاق خودتان، قلب نوآوری است.
خودباوری در خلاقیت شبیه عضله است که با تلاش و تجربه، قویتر و نیرومندتر میشود. چه خود را از گونه انسانهای خلاق بدانید یا ندانید، خواندن این کتاب به شما امکان میدهد از ظرفیت خلاقانهای که در همه ما وجود دارد، بیشتر استفاده کنید
خلاقیت بسیار گستردهتر و فراگیرتر از چیزی است که مردم با نام فعالیتهای «هنرمندانه» میشناسند. خلاقیت عبارت از کاربرد ابتکار و تخیل برای ایجاد چیزی جدید در دنیا است. خلاقیت، آنجایی که شما فرصت ایجاد ایدهها، راهحلها و رویکردهای جدید را دارید، وارد بازی میشود و باور داریم همه افراد به این منبع دسترسی دارند.
احتمالا این جمله الهام بخش استیو جابز در دانشگاه استفورد را شنیدهاید. به راستی چگونه میتوانیم زندگی منحصربه فرد خودمان را زندگی کنیم و اثری متفاوت «از جنس خودمان» بر دنیا بگذاریم؟
چند درصد از انسانها خودشان را «همانگونه که به واقع هستند» باور کردهاند و کارهای معنادار و دلخواهشان را انجام میدهند؟ اندکی به این فکر کنید که چرا پاسخ به این سوال چندان دلگرم کننده نیست...
پژوهشهای بسیار پیرامون مقوله خلاقیت نشان میدهد ریشههای این پدیده شوم به سالهای ابتدایی زندگیمان باز میگردد و این قوای پایه و ذاتی ما (خلاقیت) به واسطه آموزش های رایج و فشارهای اجتماع، به مرور تحلیل میرود و عضلهای که میتواند در انجام کارهای حقیقتا تاثیرگذار به کار گرفته شود، رفته رفته فلج میشود و از کار میافتد.
این وضعیت، واقعا دردناک و تاسفآور است؛ اما آیا در انتهای این تونل تاریک، نوری وجود دارد؟ خوشبختانه پاسخ این سوال، مثبت است؛ اما طبیعی است نقصانی که در طول سالها در ما ایجاد شده، یک شبه و به راحتی قابل بازگشت نباشد. نمیتوان انتظار داشت پرندهای که سالها بال و پرش بسته بوده و یا فضای کافی برای پرواز نداشته است، به یکباره اوج بگیرد.
برادران کلی که شرکتی بین المللی با محوریت خلاقیت و نوآوری را اداره میکنند، فعالیت حرفهای چندین ساله خود را، برای کمک به انسانها در کسب خودباوری در خلاقیت و نهایتا خودکارآمدی در زندگی، الهام بخش یافته و هوشمندانه تلاش کردهاند تنها به بیان اهمیت و جذابیت این مفاهیم بسنده نکنند؛ بلکه کوشیدهاند از طریق مثالهای غنی و ابزارهای کاربردی، در برداشتن گامهای بعدی که پاشنه آشیل تحولهای فردی هستند نیز اثرگذار باشند.
کتاب علاوه بر دارا بودن ماهیتی گام به گام و رویکردی عملگرایانه جهت کسب خودباوری در خلاقیت برای زندگی فردی، در موفقیت مدیران و سازمانها نیز میتواند نقش بسیار موثری ایفا کند. نویسندگان کتاب، تجربه طولانی در کمک به شرکتهایی را دارند که از طریق طراحی و نوآوری، برای مشتریانشان خلق ارزش میکنند و در همین مسیر، روش نوآوری «تفکر طراحی» را نیز گسترش دادهاند که ویژگی بارز آن، انسان محور بودن است. معرفی این روش به جامعه کسب و کار ایران نیز، یکی از اهداف اصلی ترجمه این کتاب بوده است.
دومین رویداد اختصاصی سرمایه گذاران کارن کراد | I-MEET
دومین دوره از رویداد I-Meet کارنکراد با حضور سرمایهگذاران و انجمن های سنتی مطرح کشور روز چهارشنبه 1 اسفند ماه ۱۳۹۷ در دانشکده مکانیک دانشگاه تهران برگزار شد. در این رویداد که با هدف سرمایهگذاری، شبکهسازی سرمایهگذاران و آشنایی هر چه بهتر آنها با برنامههای سرمایهگذاری کارنکراد طراحی شده، نمایندگانی از اتاقهای بازرگانی، اتحادیهها، انجمنها، تشکلهای صنعتی و سرمایه گذاران فرشته حضور داشتند.
این رویداد که با همکاری دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار گردید، با سخنرانی علی عمیدی مدیر عامل کارنکراد آغاز شد. ایشان با تاکید بر اینکه این رویداد بهانهای است تا با آغاز سال نو، بر کسب و کار خود با حالی نو نظر کنیم، یکی از مهمترین اهداف کارنکراد را ایجاد ارتباط بین شبکه نوآوری و کسبوکارهای نوپا با شبکه سنتی کشور دانست. همچنین ایشان چالشهای سرمایهگذاری، شبکهسازی سرمایهگذاران، به اشتراک گذاشتن نقطه نظرات، بحث و گفتوگو در راستای سرمایهگذاری خطر پذیر را از محورهای اصلی این جلسه برشمردند.
سخنران بعدی علیرضا دلیری، معاون توسعه مدیریت و جذب سرمایه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بود. ایشان با اشاره به اینکه اقتصاد کشورهای دنیا با ورود به فناوری تغییر یافته است، گفت: "اکنون شرکتهای حوزه دیجیتال حرف اول را میزنند، پس باید بستری برای ورود علم و فناوری به اقتصاد فراهم شود. او با تاکید بر ساماندهی نیروی انسانی در حوزه استارتاپها و بخش خصوصی گفت: «نگاه ما این است که بستر فعالیت در حوزه اقتصادی برای حوزههای هایتک، فناوری و دانشبنیان فراهم شود.»
دلیری با بیان به اینکه فینتکها نسبت به سال گذشته دو تا سه برابر ارتقا یافتهاند، گفت: «این موضوع به این دلیل است که فینتکها توانستهاند خدماترسانی مالی را برای مردم فراهم کنند و با قطع یقین میتوان گفت تا پنج سال دیگر بانکداری سنتی ما جمع میشود.» او در ادامه گفت: «ما نمیتوانیم تفکر سنتی خود را ادامه دهیم و اقتصاد به جوانانی که دانش و ایده دارند نیاز دارد. ما در حوزه معاونت علم و فناوری، دولتی هستیم، اما تفکر دولتی نداریم و در این راستا در مقابل کسانی که مانع فعالیتها میشوند، میایستیم.»
پس از دلیری، فرشید گلزاده مدیرعامل پیشین فروشگاههای زنجیرهای رفاه به سخنرانی پرداختند. گلزاده در سخنرانی خود به نحوه عملکرد و برنامه مدیریت فروشگاههای زنجیرهای رفاه اشاره نمود، مدیریتی که مبتنی بر جدیدترین اصول علم مدیریت بود و در همین راستا بخشهای مختلف مجموعه رفاه را اصلاح اساسی نمودند. گلزاده در انتهای سخنرانی خود به برنامه فروشگاههای زنجیرهای رفاه برای سرمایهگذاری روی استارتاپها با همکاری مجموعه کارنکراد اشاره کرد و اظهار امیدواری کرد که این نگرش بتواند در شرکتهای بزرگ منشاء تحولات مثبت باشد. همچنین ایشان به فرهنگ سازی در راستای عملکرد بهتر سازمانها اشاره نمود و از برگزاری چنین جلساتی ابراز رضایت نمود و ایجاد توانایی جذب دانش در سازمانها را امری مهم دانست.
پس از سخنرانی، پنل «ضرورتهای سرمایهگذاری روی استارتاپها» برگزار گردید. رضا غیابی مدیر عامل شرکت فرصتآفرین به عنوان دبیر پنل، سخن خود را با با تاکید بر اهمیت فرصتهای سرمایهگذاری و شناخت بازیگران اصلی اکوسیستم آغاز کرد. همچنین وی چنین بیان نمود که برگزاری چنین رویدادهایی باعث شکلگیری کسبوکارهای موفق و به دنبال آن سرمایهگذاری موفق خواهند شد.
این پنل با حضور امیرحسین سرکندی مدیر عامل Mteam، مهرداد امانی مدیر عامل صندوق توسعه صادرات و تبادل فناوری، خشایار گرامی سرمایهگذار فرشته، شاهین محمودی مدیر عامل شرکت عظیم کالا، احسان علیزاده مدیر دفتر توسعه و فناوری دانشکده فنی دانشگاه تهران، سید سراجالدین رضویزاده مدیر عامل استارتاپ بوکینگ ویلا و محمد سالار اسدی مدیر عامل استارتاپ لکلک برگزار گردید.
خشایار گرامی، سرمایهگذار استارتاپ بوکینگ ویلا چنین بیان نمود که در سال های 2008 و 2010 آثار هنری یکی از مهمترین مواردی بود که میزان سرمایهگذاری در آن افزایش چشمگیری داشته و رشد بسیار خوبی داشت. گرچه در سال 97 رشد اقتصادی چندان مناسبی نداشتیم، امید است در سالهای آتی رشد اقتصادی پویاتری را فراهم آوریم.
سخنران بعدی پنل احسان علیزاده، مدیر دفتر توسعه فناوری دانشکده فنی دانشگاه تهران بود. وی سه هدف اصلی دانشگاه را نوآوری از تحقیقات پایه، تأمین نیروی انسانی و انتقال دانش از تحقیقات به کسبوکارها بیان نمود. ایشان مهم ترین رویکرد دانشگاه را ایجاد نوآوری جهت کاهش فاصله و حذف شکاف بین فعالیت دانشجویی و مرحله خلق نوآوری و شرکتهای دانشبنیان دانست.
امیرحسین سرکندی مدیر عامل Mteam نیز چنین بیان کرد که در بین هزاران شرکت دانش بنیان، استارتاپی که بتواند حرفهایتر برخورد کند و سود خوبی به دست آورد ماندگار است. همچنین وی از سختیهای سرمایهگذاری با اقتصاد دیجیتال سخن گفت.
مهرداد امانی رئیس صندوق توسعه صادرات و فناوری در ادامه از ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر جدیدی در حوزههای دانشبنیان، هایتک، نوآور و خلاق خبر داد که در حال حاضر آماده سرمایهگذاری هستند.
بخشی از پنل به سخنرانی استارتاپهای حاضر در رویداد اختصاص یافت. سراج الدین رضویزاده مدیر عامل استارتاپ بوکینگ ویلا، که فرآیند تامین مالی را از اوایل سال 97 آغاز کرده و با صندوقهای سرمایهگذاری متعددی وارد مذاکره شده بودند؛ یکی از اساسیترین موانع برای استارتاپها در بحث جذب سرمایه را، ضعف شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر در اعلام حوزههای علاقمندیشان برای جذب سرمایه دانست.
همچنین محمدسالار اسدی مدیرعامل استارتآپ لکلک در رابطه با رمز موفقیت در جذب سرمایه چنین بیان نمود: شناسایی نیازهای اساسی مشتریان و تقویت پتانسیل استارتاپها مهمترین عامل ابراز علاقمندی سرمایهگذاران به جذب سرمایه است، زیرا آنها به دنبال واقعیت هستند.
در این پنل که به مباحثه و تبادل نظر فعالان حوزه سرمایهگذاری، استارتاپها، دانشگاهها و شرکتهای همکار در رابطه با استارتاپ و سرمایهگذار، ضرورتهای ورود به فضای کسب و کارهای نوپا، تغییر نحوه مدیریت و تحول کسب و کارها پرداخته شد؛ آخرین بخش این پنل به گفتگو و شبکهسازی اختصاص داده شد.
گزارش کارگاه فرآیند تامین مالی برای استارتاپ ها با سخنرانی عطا افتخاری
در روز سه شنبه 16 بهمن 97، کارگاه «فرآیند تامین مالی برای استارتاپها» با سخنرانی عطا افتخاری در کارن کراد برگزار شد. در این کارگاه در خصوص چگونگی جذب سرمایه برای استارتاپها و روشهای آن صحبت شد. اگر بخواهیم نگاهی جامع به موضوع مطرح شده داشته باشیم میتوانیم به متن ذیل اشاره کنیم:
کارآفرینانی که رویای خلق یک کمپانی بزرگ را در سر می پرورانند، در طول مسیر پر پیچ و خم موفقیت، نیازمند مشارکت با سرمایه گذاران متعددی هستند. کارآفرین در مقام فروشنده بخشی از استارتاپ خود و سرمایه گذار به عنوان خریدار آن بایستی بتوانند در هر مرحله از تزریق سرمایه تعاملی صحیح و منطبق با استانداردهای علمی و روشهای کارشناسانه داشته باشند تا نهایتا توافقی برد-برد میان طرفین ایجاد گردد. تامین مالی استارتاپ به عنوان یک فرآیند پیچیده و مباحثه زا کلیدی ترین موضوعی است که در خصوص مباحث مالی یک استارتاپ مطرح می شود. بنابراین، درک درست موسسین یک استارتاپ از مفهوم تامین مالی و روشهای مختلف آن راه را برای افزایش موفقیتشان روشن تر خواهد نمود.
در ابتدای کارگاه عطا افتخاری به توضیح موارد ذیل پرداخت و در هر قسمت از شرکت کنندگان خواست که موارد مشابه را بیان کنند و در خصوص آنها بحث و گفتگو صورت گرفت:
سرمایهگذار با چه دیدی به تیم نگاه میکند، تیم ما باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا از نظر سرمایهگذار مطلوب و کارا باشد، چه تعدادی در استارتاپ سهامدار باشند خوب است؟
در ادامه کارگاه در خصوص مباحث ذیل بحث و گفتگو شد:
- در چه بازاری فعالیت داشته باشیم خوب است و باعث میشود که سرمایهگذار بر روی استارتاپمان سرمایهگذاری کند؟ آیا بازار بزرگ خوب است؟ آیا داشتن رقیب نشانه خوبی است؟
- چرخه عمر استارتاپها: استارتاپ تا کجا جای رشد دارد؟ این موضوع چقدر برای سرمایهگذار اهمیت دارد؟ استارتاپ چه زمانی باید اقدام به جذب سرمایه کند؟ در کجای این چرخه عمر؟
- انواع مختلف جذب سرمایه: شرایط پرداخت چگونه باشد؟
- معیارهای انتخاب یک سرمایهگذار خوب: به سراغ چه نوع سرمایهگذاری برویم؟ تصمیم درست چیست؟
- چگونگی تخصیص سهام: به چه سرمایهگذاری و به چه میزانی سهام بدهیم؟
جهت دریافت فایل ارائه کارگاه «فرآیند تامین مالی برای استارتاپها» بر روی لینک مقابل کلیک نمایید: دریافت فایل
ایدهای جالب برای ارائه یک استارتاپ در مقابل سرمایه گذار | برگرفته از کتاب نوآفرینی
در این بخش قصد داریم مواردی را عنوان کنیم که با استفاده از آنها میتوانید نظر سرمایهگذار به خود جلب کنید:
مورد اول: بحثتان را با ذکر نقاط ضعف خود شروع کنید این گونه میتوانید مخاطب را خلع سلاح کنید
مورد دوم: شروع بحث با محدودیتها، این گونه باعث میشود باهوشتر به نظر برسید
مورد سوم: بیان ایرادات ایدهتان در ابتدای کار باعث میشود قابل اعتمادتر شوید.
مورد چهارم: از پیش گفته استفاده کنید؛ به دلیل انحرافی که در پردازش اطلاعات در افراد وجود دارد، استفاده از این روش باعث میشود که ارزیابی مطلوبتری از خود ایده در اختیار مخاطبان قرار میدهد.
حال میخواهیم برای روشن شدن مورد اول داستانی را برایتان شرح دهیم.
اول ضعفهایتان را نشان دهید:
ریوفوس گریسکام و آلیسا وولکمن، بعد از اینکه اولین فرزندشان از راه رسید، از میزان تبلیغات نادرست و توصیههای بدی که درباره بچهداری ارائه میشد، حیرت زده شدند. آنها مجله آنلاین و شبکه وبلاگی به نام بَبِل راه انداختند تا کلیشههای غالب بچهداری را به چالش بکشند و با شوخ طبعی حقیقت سرراست را بیان کنند. در سال 2009، هنگامی که گریسکام درخواست تامین سرمایه برای بَبِل را نزد سرمایهگذاران ریسکپذیر مطرح کرد، درست خلاف کاری را کرد که به همه کارآفرینان آموخته میشود: او اسلایدی شامل فهرستی از پنج دلیل عمده برای سرمایهگذاری نکردن در کسب و کارش به آنها عرضا کرد.
این کار باید باعث میشد که درخواست تامین سرمایهاش به فنا برود. سرمایهگذاران به دنبال دلایلی میگردند که آری بگویند، و او آمده بود و حضورا فهرستی از دلایلی برای نه گفتن را تحویلشان میداد. فرض بر این است که کارآفرینان در مورد نقاط قوت شرکتهایشان صحبت کنند، نه جنبههای ضعیف آن. اما رویکرد خلاف دریافت شمی او جواب داد: آن سال بَبِل 3/3 میلیون دلار بودجه به دست آورد.
دو سال بعد، گریسکام برای فروش کسب و کارش از دیزنی بازدید کرد تا ببیند آنها علاقهای به تملک آن دارند یا خیر. برای این عرضه، منطقاً قابل تصور نبود که کار را با جنبههای منفی آغاز کند. اینکه اذعان کنید کسب و کار نوپایتان مشکلاتی را دارد یک بحث است؛ میتوانید قول بدهید که ایرادات را رفع میکنید. اما وقتی شرکت جاافتاده ای را میفروشید، کاملا انگیزه دارید که بر جنبههای امیدبخش تاکید کنید و چون به زودی از آنجا خواهید رفت، مسئولیت موارد منفی دیگر بر عهده شما نخواهد بود.
اما، در کمال تعجب، گریسکام دوباره همان کار را کرد. متن یکی از اسلایدهایش این بود: "اینک دلایلی که نباید بَبِل را بخرید."
او، کسب و کارش را در بخش خانواده دیزنی دیجیتال ارائه میکرد، توضیح داد که مشارکت کاربر، با مشاهده کمتر از 3 صفحه در هر بازدید، کمتر از میزان مورد انتظار است. بَبِل قرار بود وبسایتی برای فرزندپروری باشد، اما 40 درصد مطالب آن در مورد آدمهای مشهور است. همچنین، پشت صحنه وبسایت شدیداً نیازمند روزآمد شدن است.
سرانجام، شرکت دیزنی این شرکت را به مبلغ 40 میلیون دلار خرید. این پدیده را ساریک مینامند، که از نام لِزلی ساریک، دانشمند علوم اجتماعی، گرفته شده است.
در هر دو موقعیت گریسکام ایدههایی به افرادی ارائه میکرد که قدرتی بیشتر از او داشتند، و سعی میکرد آنها را متقاعد کند منابع خود را به او تخصیص دهند. بیشتر ما گمان میکنیم برای اقناع کننده بودن باید روی نقاط قوت خود تاکید کنیم و نقاط ضعفمان را کوچک نشان دهیم. این نوع برقراری ارتباط قوی در صورتی معنی پیدا میکند که مخاطب حمایت کننده باشد. اما وقتی ایده جدیدی برای خواست تامین مالی عرضه میکنید یا پیشنهادی برای تغییر ابراز میکنید، احتمالاً مخاطبتان بدبین است. سرمایهگذاران دنبال ایراداتی در استدلال شما میگردند؛ مدیران در پی دلایلی هستند که نشان دهد چرا پیشنهاد شما جواب نخواهد داد. در چنین شرایطی، دست کم به چهار دلیل، به کار گرفتن شکل بدون قدرت برقراری ارتباط از طریق برجسته کردن ایرادات وارد به ایدهتان، به شیوه گریسکام، عملاً اثربخشتر است.
برگرفته از کتاب نوآفرینی
انتشارات آریاناقلم
داستان جذاب و آموزنده از خلق یک استارتاپ | برگرفته از کتاب نوآفرینی
در یک شب خنک پاییزی در سال 2008، چهار دانشجو تحول در یک صنعت را کلید زدند. آنها که تا گردن زیر قرض بودند، عینکهایی شکسته داشتند یا آنها را گم کرده بودند و از این مسئله که خریدن عینک جدید چقدر برایشان هزینه خواهد داشت عصبانی بودند. یکی از آنها همان عینک شکسته را پنج سال به چشم داشت و برای کنار هم نگه داشتن فریم عینک از گیره کاغذ استفاده میکرد. حتی بعد از اینکه دو بار شماره چشمش عوض شد، باز هم پولی را خرج لنزهای گران قیمت جدید نکرد.
لاکسوتیکا غول عینکسازی، بر بیش از 80 درصد از بازار کنترل داشت. آن دانشجویان باید برای به صرفهتر کردن عینک، هیولایی را به زانو در میآوردند. آنها که به تازگی شاهد تحول بازار کفش از طریق فروش آنلاین زاپوس بودند، از خود میپرسیدند آیا میتوانند همین کار را با بازار عینک انجام دهند یا خیر.
وقتی آنها ایده خود را به طور خودمانی با دوستانشان در میان میگذاشتند، بارها و بارها هدف انتقاد تمسخرآمیز آنها قرار میگرفتند. دوستانشان اصرار داشتند که هیچکس هرگز عینکی را از اینترنت نخواهد خرید. مردم باید اول آن را امتحان میکردند. البته زاپوس چنین ایدهای را برای کفشهایش اجرایی کرده بود، اما اینکه این ایده برای عینک عملی نشده بود علتی داشت. بارها این حرف را میشنیدید: "اگر ایده خوبی بود، کسی تا به حال این کار را انجام داده بود."
هیچ کدام از این دانشجویان پیشینهای در تجارت الکترونیک و فناوری مربوط نداشت، چه رسد به خرده فروشی محصولات مد یا پوشاک. به رغم اینکه به آنها گفته بودند این ایده مسخره است، آنها پیشنهادهای پر درآمد مالی را رد کردند تا خودشان شرکتی را راهاندازی کنند. قرار بود عینکهایی را که به طور معمول در مغازه 500 دلار فروخته میشد به مبلغ 95 دلار و آنلاین بفروشند و با هر خرید، عینکی را هم به شخصی در جهان سوم هدیه کنند.
این کسب و کار به وب سایتی فعال متکی بود. بدون چنین وب سایتی غیر ممکن بود که مشتریان محصولاتشان را مشاهده کنند یا بخرند. بعد از تقلای زیاد برای درست کردن وب سایت، آنها سرانجام توانستند در ساعت 4 صبح روز قبل از راهاندازی در فوریه 2010 آن را آنلاین کنند. نام شرکت را واربی پاکر گذاشتند، که ترکیبی بود از نام دو شخصیت داستانی پدید آمده توسط جک کرواک رمان نویس، که به شخصیتهایش انگیزه داد خود را از بند فشارهای اجتماعی خلاص و ماجرای خود را خلق کنند. آنها این روحیه طغیانگر را تحسین میکردند و آن را در فرهنگ کسب و کار خویش ادغام کردند و این کار جواب داد.
این دانشجویان انتظار داشتند هر روز یک یا دو عینک بفروشند. اما وقتی مجله جی کیو آنها را «عینک فروشی نت فیلیکس» نامید، در کمتر از یک ماه به هدف خود برای سال اولشان دست یافتند، و آن قدر محصولاتشان به سرعت به فروش رفت که مجبور شدند بیست هزار مشتری را در لیست انتظار قرار دهند. 9 ماه طول کشید که آنها آن قدر موجودی داشته باشند که بتوانند پاسخگوی آن سطح از تقاضا باشند.
با سرعت به جلو میرویم و به سال 2015 میرسیم، وقتی مجله فست کمپانی فهرستی از نوآفرینترین شرکتهای جهان را منتشر کرد. واربی پارکر نه فقط در این فهرست بود، بلکه در صدر آن قرار داشت. سه برنده قبلی در این فهرست غولهای خلاقیت گوگل، نایکی و اپل بودند، که هرکدام بیش از پنجاه هزار نفر کارمند داشتند. شرکت نوپا و جان سخت واربی پارکر که عضو جدید فهرست بود، فقط پانصد نفر کارمند داشت. طی پنج سال این چهار دوست یکی از مد روزترین برندهای این سیاره را ساختند و بیش از یک میلیون عینک به افراد نیازمند هدیه کردند. این شرکت به 100 میلیون درآمد سالانه رسید و بیش از 1 میلیارد دلار ارزشگذاری شد.
برگرفته از کتاب نوآفرینی
انتشارات آریاناقلم
مصاحبه اختصاصی | شتابدهنده هاردتک
معرفی مختصر از شرکتتان؟
شتابدهنده هاردتک به عنوان نخستین شتابدهنده تخصصی حوزه سختافزار و اینترنت اشیاء در ایران تصمیم به جداسازی فرآیندهای مالی و خدماتی خود در قالب دو شخصیت حقوقی مجزا جهت سرمایهگذاری و شتابدهی تیمهای نوآور دارد. هاردتک علاوه بر امکانات زیرساختی ( ناظر بر نیازمندی های استارتآپ های سخت افزاری و اینترنت اشیا) و سرمایه اولیه با تشکیل ساختار منظمی از مدیریت و مشاورین مجرب و با طراحی برنامه شتابدهی ۹ تا ۱۲ ماهه توانسته در راهبری تیم ها به صورت موثری عمل نموده و نقش آفرینی کند.
با توجه به رسالت و تمرکز هاردتک بر روی استارت¬آپ های سخت افزاری و اینترنت اشیا، به همین منظور در دوره¬ی شتابدهی خود با جذب تیم هایی در حوزه های سلامت، سبک زندگی، ربوتیک و ابزارهای متصل علاوه بر تکمیل سبد کسب و کارهای خود، تمرکز خود را حفظ نموده است. در طول سایکل اول با سرمایه گذاری بر روی ۴ استارتاپ در این حوزه ها و ارائه خدمات مورد نیاز آنها علاوه بر تایید و تکمیل طراحی خود، توانست نقش به سزایی در سامان دادن این حوزه ایفا کند. با رشد ۸ تا ۱۰ برابری ارزش گذاری این استارتاپ ها، علاوه بر منتفع شدن سرمایه گذاران دوره قبل، جذابیت این حوزه بیش از پیش نمایان گشت.
حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
حدود دو میلیارد و پانصد ریال بر روی هر تیم در مرحله سید (Seed)
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
بله. بیشتر در حوزه اینترنت اشیا و سخت افزار های الکترونیکی
از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهمترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آنها توجه داشته باشند چیست؟
همانگونه که جناب استیو بلنک اشاره میکند، توجه مستمر به مشتری و پیشبرد بخش تکنیکال با توجه مناسب به بازار و نیازهای مشتری
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
از منظر ساختاری و نهادی ناپخته بودن اکوسیستم کارآفرینی کشور به نحوی که در بنچمارکینگ از کشورهای غربی برخی سازوکارها به وجود آمده است اما بسیاری از فرآیندها ناقص الگوبرداری شده است لذا در کل اکوسیستم کارآمدی در کوتاه مدت نداشتهایم.
از منظر تیمی نیز مشکل اصلی اکوسیستم کمبود تیم خبره هم از ساحت بیزینسی و هم از ساحت فهم کار تیمی خود مساله بزرگی است.
مصاحبه اختصاصی | عطا افتخاری
معرفی مختصر از خودتان؟
عطا افتخاری
دانشآموخته MBA دانشگاه شریف با گرایش مالی
در حال حاضر مدیر سرمایهگذاری صندوق جسورانه رویش لوتوس (تامین سرمایه لوتوس پارسیان)، عضو هیئت مدیره استارتاپ بیمهبازار و نائب رئیس هیئت مدیره استارتاپ دراپز هستم.
تاکنون مشاور سرمایهگذاری، ارزشگذاری، جذب سرمایه و قرارداد سهامداران استارتاپها و سرمایهگذاران متعددی بوده ام. سابقه تدریس در سازمان فناوری اطلاعات، دانشگاه شریف، کیمیا، کافه کارآفرینی و برگزاری کارگاههای آموزشی متعددی در حوزه ارزشگذاری، تامین مالی، ایده آفرینی را نیز در رزومه خود دارم.
حوزه فعالیتتان؟
- تامین مالی کارآفرینی (تامین مالی استارتاپها)
- سرمایه گذاری در نوآوری (سرمایهگذاری جسورانه)
- همکاری با سرمایهگذار
- طراحی استراتژی جذب سرمایه برای استارتاپها
- طراحی استراتژی سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران جسورانه
- مدلسازی مالی کسبوکارهای فناورانه (استارتاپها)
- ارزشگذاری کسب و کارهای فناورانه (استارتاپها)
- ساختاردهی همکاری و معامله میان سرمایهگذار و سرمایهپذیر
- تامین مالی سهامی
- عقد قرارداد سهامداران (مسائل حقوقی در قرارداد سهامداران)
- تعیین و تدوین شاخصهای کلیدی عملکرد استارتاپها
از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
از ابتدای سال ۹۴
چه استارتاپ های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
ترب، ابرآروان، تیشینه، دادپرداز، پذیرش ۲۴، جادوبی، ماشیننو، مویرگ، پارسکدرز، دکترتو، خوگر
کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
- نبود توازن و تعادل دانش و تجربه میان ذینفعان اکوسیستم (سرمایهپذیر، سرمایهگذار، نهادهای متولی و ...)
- نبود روشهای جدید تامین مالی اکوسیستم کارافرینی (وامهای قابل تبدیل به سهام، تامین مالی جمعسپاری و ...)
- عدم توازن عرضه و تقاضای سرمایه
- پایین بودن سطح استاندارد تیمهای استارتاپی
- پایین بودن سطح استاندارد سرمایهگذاران در فرآیند راستی آزمایی
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
طبق مطالعهای که بنده به همراه همکاران خود در خصوص اصلیترین مشکلات اکوسیستم استارتاپی ایران داشتم، این موضوع از دید استارتاپها و سرمایهگذاران متفاوت بود. از نگاه موسسین استارتاپها اصلیترین مشکل اکوسیستم کارافرینی ایران، نبود سرمایهگذار واقعی (نبود سرمایه کافی) است. از نگاه سرمایهگذاران (مدیران سرمایهگذاری شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه) اصلیترین مشکل اکوسیستم کارآفرینی ایران پایین بودن سطح کیفیت و مهارت تیمهای استارتاپی و ضعف مدیریتی استارتاپها است.
هنر دستیابی | The Achievement Habit
یا انجام بده یا انجام نده؛ سعی ام را می کنم معنا ندارد.
جورج لوکاس
همه ما در زندگی اوقاتی را میگذرانیم که در حل مسائلمان با بنبست روبهرو می شویم، بر سر دوراهی قرار میگیریم، تصمیمگیری برایمان سخت میشود و نمیدانیم کدام مسیر را انتخاب کنیم. بسیاری از ما طعم تلخ بیتصمیمی، کلافگی و سردرگمی را چشیدهایم. در این اوقات، ناکارآمدی رویکردهای سنتی حل مسئله که می گویند: «قبل از اقدام باید همه جوانب را بررسی کرد» و عمدتاً آن را در محیط مدرسه و خانواده آموختهایم برایمان بیش از پیش آشکار میشود. در دنیایی که عدم قطعیتها، پیچیدگیها، ابهامات و اندرکنشهای نهفته در ساختار سیستمها و زیرسیستمها «امکان بررسی همه جوانب» را از ما سلب کرده است، تفکر طراحی (design thinking) رویکرد عملگرایانهتری را پیشرویمان میگذارد.
تفکر طراحی رویکرد حل مسئله خلاقانه انسان محوری است که در آن تلاش میشــود نیازهای واقعی افراد و همچنین راهبردهای کســب وکار (آنچه مطلوب است) با در نظر گرفتن الزامات فنی و اقتصادی (آنچه مقدور است) برآورده شود. براساس تفکر طراحی، برای حل مسئله ابتدا باید بتوانیم با فرد یا افرادی که ذینفع مسئلهاند همدلی کنیم و با دغدغهها و نیازهایشان آشنا شویم (در مسائل شخصی، این فرد خودمانیم.) در گام دوم، باید بتوانیم مسئلهای را که با آن روبهروییم واضح تعریف کنیم و مطمئن شویم سراغ مسئله درستی رفتهایم. گام سوم به ایدهپردازی برای تولید راهحلهای مختلف اختصاص دارد. در گام چهارم، نمونهای از راهحلی که مؤثرتر و اجراییتر از بقیه است میسازیم و اجرا میکنیم و در گام پنجم و آخر، بازخوردها و نتایج به دست آمده از اجرای نمونهمان را بررسی میکنیم و درصورت نیاز فرآیند را تکرار میکنیم تا به راهحلی مؤثر و کافی برسیم.
در این کتاب خواندنی پروفسور برنارد راث (Bernard Roth)، استاد باسابق دانشگاه استنفورد، با بهرهگیری از رویکرد تفکر طراحی و تجربه پنجاه ساله معلمی خود، خردی ناب و راهکارهایی عملی در اختیارمان قرار میدهد تا بتوانیم از درجا زدن و به دور خود گشتن دست بکشیم و گامی عملی به سوی اهدافمان در زندگی برداریم. هرچند تاکنون از تفکر طراحی عمدتاً برای حل مسائل دنیای کسب و کار استفاده شده است، پروفسور راث در این کتاب نحوه به کارگیری آن در حوزه رشد و توسعه فردی را آموزش میدهد و ظرفیتها و تواناییهای این رویکرد در حل مسائل شخصی را برای خوانندگان آشکار میسازد. این کتاب پر است از مثالها، داستانها و تمرینهایی که پروفسور راث کوشیده است به کمک آنها نحوه به کارگیری تفکر طراحی و ابزارهای معرفی شده را به خواننده نشان بدهد.
اگر این کتاب را تا پایان بخوانید، موارد زیر را خواهید فهمید:
• چرا تلاش کردن آن قدر خوب نیست و چقدر با انجام دادن متفاوت است.
• چرا بهانهها، حتی از نوع موجهشان، جنبه خودتخریبی دارند.
• چگونه تصویری را که از خودتان دارید به فردی اقدام کننده (انجام دهنده) و دستیابنده تغییر دهید و چرا این تغییر مهم است.
• چگونه تغییرات ظریف در گفتار میتوانند مسائل پیچیده وجودی را حل کنند و موانع عمل را از میان بردارند.
• چگونه با تقویت کاری که انجام میدهید (اعمالتان) به جای کاری که تمام میکنید تاب آوری ایجاد و از این طریق از موانع موقت عبور کنید.
• چگونه به خودتان یاد دهید تا به چیزهایی که با پرت کردن حواستان شما را از دستیابی به اهدافتان باز میدارند اعتنا نکنید.
• چگونه پذیرای یادگیری از تجربههای خودتان و دیگران باشید.
در این کتاب، داستانها، توصیهها و تمریناتی را خواهید یافت که طراحی شدهاند تا کمکتان کنند تجربه متفاوتی در زندگیتان خلق کنید و طعم یادگیری واقعی را بچشید.
بنا به گفته خانم محمدی مدیر عامل انتشارات آریانا قلم، هنر دستیابی به بحث استفاده از تفکر طراحی در حوزه فردی و زندگی شخصی میپردازد و کامل کننده کتابهای انتشارات آریاناقلم در حوزه تفکر طراحی است. این کتاب در بخشهای مختلف تاکید میکند که وارد میدان عمل شوید و انجام دهید حتی اگر شکست بخورید به قول جمله معروف کتاب تفکر طراحی در کسب و کار، «زود شکست بخورید و زیاد.» برای دستیابی به هدفهایمان حرکت کنیم و ننشینیم تا تمامی جوانب مسئله را بررسی کنیم، انجام بدهیم و با گرفتن بازخورد و اصلاح مسیر به مقصدمان برسیم. برای بهرهمندی از مطالب کتاب هنر دستیابی نیازی نیست با مباحث مدیریتی و تفکر طراحی آشنا باشید، زیرا نویسنده این مفهوم را به صورتی ساده توضیح میدهد و وارد مباحث پیچیده و تخصصی نمیشود. در این مسیر برنارد راث با زبان ساده و صمیمی و طرح داستانها و مثالهای زیاد از تجربیات زندگی شخصی خود و دانشجویانش در خواننده حس همدلی ایجاد میکند و بسیاری از پیش فرضها و موانع ذهنی ما را به چالش میکشد و کمک میکند به مسائل اطرافمان به چشم فرصت نگاه کنیم و به کمک هنر تفکر طراحی از آنها بهره ببریم. امیدوارم با کمک آموزههای این کتاب و تمرینهای آن کارهایی را که همیشه میخواستید انجام دهید شروع کنید و با شناخت بهتر خود، زندگیتان را طراحی کنید.
کافه سرمایه کارنکراد در نوزدهمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهش، فناوری و فنبازار
نوزدهمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهش، فناوری و فنبازار 3 تا 6 دی ۱۳۹۷ در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران دایر شد. در این نمایشگاه پارکهای علم و فناوری دانشگاههای سراسر کشور و همچنین برخی پژوهشکده های دولتی به معرفی دستاوردهای خود و همچنین تعامل و مذاکره برای جذب سرمایه برای طرح های خود پرداختند.
در پی انعقاد تفاهمنامه همکاری فی ما بین سامانه تامین مالی کارنکراد و پارک علم و فناوری دانشگاه تهران در 4 دی ماه 97، در راستای تعالی زیست بوم استارتاپی کل کشور رویداد کافه سرمایه برای بار سوم با حضور گسترده استارتاپها و سرمایه گذاران توسط کارنکراد برگزار گردید. این رویداد سابقا در نمایشگاه فین استارز 2018 با ابتکار کارنکراد و حمایت شرکت فرابورس ایران طرحریزی گردیده بود و در نوزدهمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهش، فناوری و فن بازار با همکاری همه جانبه پارک علم و فناوری دانشگاه تهران برگزار شد. این رویداد تازه شروعی برای همکاری عمیق و مشترک دو مجموعه در راستای بهبود، رشد و ارتقا استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان در زمینههای مختلف میباشد. هدف از برگزاری این رویداد، بازدهی هرچه بهتر در نمایشگاه و شکل دهی فضای مناسب جهت آماده سازی بستری شایسته به منظور جذب سرمایه برای استارتاپها و شرکت های دانش بنیان می باشد.
در این برنامه 43 استارتاپ در حوزه های IT، سلامت، IOT، آموزش، مالی، صنعت، پزشکی، حقوقی، شهرسازی، گردشگری، کشاورزی، موسیقی، مد و پوشاک، مواد غذایی و خرده فروشی ثبتنام کردند که پس از جلسات بررسی و راستی آزمایی آنها، 26 استارتاپ تایید گردیدند تا فرصت معرفی و مذاکره 30 دقیقهای با 27 سرمایهگذار را در حضور 11 دبیر هم زمان در جلسات حضوری پیدا کنند. در این رویداد 184 جلسه تنظیم گردید که 149 جلسه برگزار شد که این جلسات حدودا ۱۰۰ ساعت به طول انجامید. محدوده مذاکرات، گفتگو پیرامون مسائلی شامل طرح کسب و کار و طرح مالی، میزان مشارکت و حدنصاب سهام، نحوه مدیریت شرکت، نحوه تامین مالی و تمام موضوعات مرتبطی که توافق بر سر آنها می تواند کمک شایانی به شکلگیری همکاری و سرمایهگذاری بنماید را شامل میشد. با توجه به آمار به دست آمده از بازخورد سرمایه گذاران73 درصد این جلسات با موفقیت به دور بعدی مذاکرات منجر می گردد. لازم به ذکر است که پیگیری این جلسات در راستای تفاهمنامه منعقد شده توسط تیم کارنکراد و پارک علم و فناوری دانشگاه تهران صورت می پذیرد. همچنین 5 توافق نامه اولیه فی مابین سرمایهگذاران و استارتاپها در طی برگزاری نمایشگاه منعقد گردید.
سرمایهگذاران شرکتکننده در این رویداد از مجموعههای متفاوتی از جمله صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه، شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، هلدینگها، موسسهها و شرکتهای خصوصی، شتابدهندهها، سرمایهگذاران فرشته و سرمایهگذاران سنتی بودند.
نظر به اینکه سامانه تامین مالی کارنکراد تفاهمنامه همکاری با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به منظور بازوی اجرایی جذب سرمایه برای استارتاپهای کل کشور را دارد در برنامههای خود برای این رویداد این برنامه را اجرایی کرده است. به همین منظور برخی از استارتاپهای متقاضی جذب سرمایه از جمله استارتاپیهایی از استان بوشهر، خراسان رضوی، اصفهان، فارس و جزیره کیش فرآیند برگزاری جلساتشان در رویداد کافه سرمایه با سرمایهگذاران تدوین گردید.
راه پرداخت: فعالان کراودفاندینگ کشور درباره دستورالعمل فرابورس چه میگویند؟ | بخش دوم
ماجرای سلبریتیها و زلزله کرمانشاه
سال گذشته و پس از جریان زلزله کرمانشاه برخی افراد مشهور کشور دست به کار شدند و در شبکههای اجتماعی خودشان شروع به جمعآوری پول از مردم برای کمک به افراد زلزلهزده کردند، اما بعد از چند ماه رئیس پلیس فتای تهران از مسدود شدن حساب بانکی چهار سلبریتی خبر داد. هرچند گفته میشود بعد از زلزله کرمانشاه، پولهای زیادی به حساب سلبریتیها سرازیر شده و به عنوان مثال علی دایی، نرگس کلباسی و صادق زیباکلام جمعا نزدیک به ۱۶ میلیارد تومان سرمایه برای کمک به زلزلهزدگان جذب کردهاند؛ اما سرهنگ کاظمی اسمی از آنها نبرده و مشخص نیست که منظور او از آن چهار سلبریتی چه کسانی بود.
ریسکها و تنشهای موجود در کراودفاندینگ
از دیگر مسائلی که در حوزه کراودفاندینگ وجود دارد یکی بحث فیلترینگ است و دیگری حضور افراد مشهور و معروفی که در برخی مواقع، مانند زلزله کرمانشاه، دست به کار میشوند و از طریق شبکههای اجتماعی پولی برای نیازمندان جمع میکنند، به همین دلیل این سوال برایمان پیش آمد که بخشهای دیگری مانند دادستانی یا پلیس فتا چقدر میتوانند در این حوزه ورود پیدا کنند و اینکه آیا تا به حال مشکل جدی در این بخش پیش آمده یا نه. نظامدوست در پاسخ به این سوال بلافاصله به مورد پدیده شاندیز اشاره میکند که بهنوعی کراودفاندینگی از نوع مشارکت انجام میداد و سهام خودش را، البته بدون هیچ رگولاتوری و چارچوب مشخصی در دفترش به مردم عرضه کرد.
او برای شفافتر شدن موضوع توضیح میدهد: «در حوزه سرمایهگذاری، جریان پول به سمت کسبوکار و متولی آن، بر اساس قانون بازار اوراق بهادار مصوب ۱۳۸۴، سازمان بورس و اوراق بهادار است. اگر در پلتفرم و محیط مقرراتی که سازمان بورس مقرر کرده است، فعالیت کند، تمام مسائل مربوط به داوری و تخلفاتش نیز در همان سازمان بورس انجام میشود. ما هیات داوری داریم که تشخیص میدهند آیا تخلفی صورت گرفته یا نه. حتی رای این هیات داوری را دادگاه بیرونی هم قبول دارد و از طریق قوه قضائیه و دادستان و نیروی انتظامی تایید شده است.
مگر اینکه مشکلی از خود سازمان بورس به مراجع بالاتر ارجاع داده شود که معمولا دیگر شامل حال بحثهای اقتصاد مالی نیست و موضوعات بزرگتری را دربر میگیرد. نمونه پدیده شاندیز هم به همین طریق بوده و بعد از اینکه سهامش را عرضه کرده، به مشکلی خارج از فضای مالی و بازار سرمایه کشور برخورد کرده و هزاران سرمایهگذار خرد متضرر شدهاند، اکنون نتیجه آن است که در بازار سرمایه بهصورت شفاف این مشکل حل شود. سلبریتیها و افراد شناختهشده و برنامهسازان و افراد دیگر هم در این حوزه شامل حال همان فالوئرهایی میشوند که آقای عمیدی به آنها اشاره کرد که میتوانند از طریق پلتفرمهایی که مقررات شامل حالشان میشود، فعالیت داشته باشند. باید بگویم که در این فضا هیچ مشکلی برای فعالیت افراد و شرکتها وجود ندارد.»
محمدی در پاسخ به این سوال میگوید: «چهار مدل کراودفاندینگ فضاهای متفاوتی دارند. در مدل وام، با توجه به اینکه ریسک بر عهده سرمایهگذار بوده و احتمال از بین رفتن سرمایه وجود دارد، پس احتمال اینکه تخلفها و شکایتهایی در این حوزه وجود داشته باشد، بسیار زیاد است. به همین دلیل هم بانک مرکزی تاکنون در ورود به این حوزه مقاومت کرده است. در حوزه مشارکت، با توجه به وجود دستورالعمل تصویبشده شورای عالی بورس، در حال حاضر فضا تا حد بسیار خوبی شفاف و تعریف شده است؛ در نتیجه میتوان انتظار داشت که در این حوزه مسائل و مشکلات کمی را شاهد باشیم. مدل پاداش هم تاکنون در کشور توجه چندانی به آن نشده و دغدغهای فعلا در خصوص آن وجود ندارد. در مدل اهدا، با وجود اینکه به نظر میرسد با فضای روشن و تعریفشده و بالغی سروکار داشته باشیم، ولی میتواند کاملا تنشزا باشد.»
از مدل اهدا میتوان برای اهداف خیریه یا غیرخیریه جهت تامین مالی برای افراد حقیقی یا حقوقی استفاده کرد. با توجه به ابهاماتی که در مدل تامین مالی غیرخیریه برای افراد حقیقی وجود دارد، بهصورت نانوشته، توصیه میشود که پلتفرمها چندان وارد این فضا نشوند. در خصوص تامین مالی برای اهداف خیریه هم چون از احساسات جامعه بهره برده میشود، پس اگر واقعا تامین مالی برای هدف خیر نباشد یا وجوه جمعآوریشده بهدرستی مورد استفاده قرار نگیرد، نهاد قضایی میتواند بهدلیل سوءاستفاده از احساسات جامعه وارد عمل شود. در نتیجه یا پلتفرم باید قادر و مجاز به اعتبارسنجی پروژههای خیریه باشد، یا تامین مالی را فقط برای پروژههای تعریفشده توسط موسسات خیریه رسمی انجام دهد.
محمدی در توضیح اینکه چه راهکاری برای جلوگیری از هرگونه مشکل و دردسر برای پلتفرمش در نظر گرفته، میگوید: «ما در مهربانه برای اینکه دچار این مشکلات نشویم، خودمان یک موسسه خیریه تاسیس کردهایم، در نتیجه میتوانیم پروژههای خیریه را با هر شکل و سیاقی مطابق با اهداف و شیوه اجرای ذکرشده در اساسنامهمان تعریف کنیم و مشکلی هم برایمان پیش نیاید. اما سایر دوستان ما که در حوزه اهدا کار میکنند، چون مجوز موسسه خیریه ندارند، بعضا دچار مشکلاتی شدهاند. هرچند ما انتظار داشتیم با آمدن این دستورالعمل این فضا کمی گسترش پیدا کند، اما متاسفانه از چارچوب دستورالعمل به کل کنار گذاشته شد.»
نظامدوست هم در پاسخ به صحبتهای محمدی توضیح میدهد؛ از آنجایی که مدل مشارکت نزدیکترین مدل بورسی به حساب میآید، فعلا رگولاتوری و تنظیم مقررات این مدل را بهعنوان گام اول در نظر گرفتند و قطعا تلاش میشود تا مدلهای دیگر هم به دستورالعمل برگردد.
چکشکاریهای مورد نیاز
سال گذشته که تازه بحث رگولاتوری در حوزه کراودفاندینگ مطرح شد، خیلیها موافق این کار نبودند و معتقد بودند که این کار با نوعی نگاه قیممآبانه همراه است که موجب دخالت رگولاتور و محدود کردن فضای فعالیت کسبوکارها میشود. هرچند آن موقع هنوز دستورالعمل و قانون و مجوزی وجود نداشت که بخواهیم ببینیم نگاه قیممآبانهای که از آن صحبت میشد، چقدر صحت دارد، اما حالا که به هرحال دستورالعملی در این حوزه به تصویب رسیده و در حال انجام مراحل پیادهسازیاش است، شاید زمان مناسبی باشد که نظر محمدی و عمیدی بهعنوان نماینده کسبوکارهای فعال در زمینه کراودفاندینگ را بپرسیم.
هر دو نفر از ساختار کلی که در این حوزه شکل گرفته و به تصویب رسیده، رضایت دارند و به نظرشان اتفاق خوبی است، اما هر دو متفقالقول هستند که این دستورالعمل بدون شک به یکسری چکشکاری نیاز دارد. عمیدی در اینباره میگوید: «بهصورت کلی در یکسری از قسمتها مشکل جدی وجود دارد و ما منتظریم که این دستورالعمل وارد اجرا شود تا اصلاحش کنیم. چون خود ما هم میدانیم چیزی که در حال حاضر از آن بهعنوان یک دستورالعمل یاد میکنند، مشکل و کم و کاستی دارد. یکسری ساختار کلی نوشته شده که در کل خوب است و کمک میکند به اینکه مردم اعتماد کنند، ولی صددرصد یکسری چکشکاریها و اصلاحات مورد نیاز است که لزوم شکلگیری کراودفاندینگها در مدل مشارکت تاثیر زیادی از این اصلاحات میپذیرد.»
محمدی با اشاره به طولانی بودن فرایندهای قانونگذاری در کشور از ویسیها مثال میزند که از زمان حضورشان در کشور تا زمانی که دستورالعمل مربوط به سازوکار آنها اجرا شود، چیزی حدود ۱۰ تا ۱۲ سال طول کشید.
او با اشاره به اینکه فرایند اقدام برای تهیه پیشنویس دستورالعمل این حوزه تا تصویب آن یکی از سریعترین فرایندهای قانونگذاری در کشور بوده، میگوید: «از لحظهای که بحثهای تنظیمگری کراودفاندینگ مطرح و اولین جلسات تشکیل شد تا زمانی که این دستورالعمل تصویب شد، فکر کنم دو سال و نیم طول کشید که تقریبا یکی از سریعترین نمونههای تهیه دستورالعمل و مجوز در کشور ما بوده است. البته این زمان برای تنظیمگری فضای کسبوکارهای نوین کماکان بسیار طولانی است، ولی به نسبت نمونههای مشابه داخلی بسیار مناسب بوده است.
فراموش نکنیم که تامین مالی جمعی با بسیاری از مدلها و فضاهای سنتی تفاوتهای ماهوی داشته و موانع ذهنی بسیاری در پذیرش این شیوه وجود داشت و ما چندین ماه وقت صرف کردیم تا این موانع را برای شروع همفکریها در تدوین دستورالعمل کنار بگذاریم. بنابراین هیچکدام ما نمیگوییم دستورالعملی که تهیه شده، دستورالعمل بهینهای است، اما اینکه در آن فضای فکری و در زمان چنین کوتاهی تایید چنین دستورالعملی گرفته شود، واقعا شاهکار است.»
عمیدی و محمدی به دستورالعمل فرابورس خوشبیناند و امیدوارند مشکلات و کموکاستیهایی که در این دستورالعمل وجود دارد بهمرور برطرف شود. این دو معتقدند اگر این کموکاستیها بهخوبی کنترل یا برطرف نشود، میتواند حتی این شیوه تامین مالی در کشور را هم نابود کند. با توجه به این اعتقاد فعالان کراودفاندینگ از نظامدوست میپرسیم که به نظرش این دستورالعمل چقدر انعطافپذیر است که بشود بعدا آن را چکشکاری کرد و چقدر طول میکشد تا تمام مراحلش عملیاتی شود.
نظامدوست هم با اشاره به اینکه سعی میکنند تا در اولین زمان ممکن کارهای مربوط به پذیرش پلتفرمها را انجام دهند، میگوید: «در مورد اینکه این دستورالعمل به سمت بهینهشدن و اصلاحات برود، باید ببینیم که طی یک سال آینده این دستورالعمل چطور کار کرده و چه فیدبکهایی گرفتیم و کدام مواردش مشکلساز بوده است. شروع و زمان اولیه این دستورالعمل که سپری شود، باگها و قسمتهای مشکلساز آن هم خودشان را نشان میدهند و تلاش میکنیم آنها را بهینه کنیم؛ اما نمیتوانم زمان بهخصوصی را برای ارائه مجوز به پلتفرمها اعلام کنم.»
نظامدوست در ادامه صحبتهایش به این مورد هم اشاره میکند که ترجیحشان بر این است تا زمانی که به پایلوت این دستورالعمل در حوزه مشارکت فکر میکنند، تمرکزشان را روی مدلهای دیگر قرار ندهند.
تعریفی از بازار بورس
بورس یا بهابازار به بازاری اطلاق میشود که قیمتگذاری و خریدوفروش کالا و اوراق بهادار در آن انجام میشود. بورس به دو نوع بورس کالا و بورس اوراق بهادار طبقهبندی میشود. در بورس کالا، کالا و بورس اوراق بهادار سهام و اوراق قرضه مورد معامله قرار میگیرد؛ هرچند کلمه بورس عموما در معنی بورس اوراق بهادار به کار گرفته میشود. به روایتی واژه بورس از نام خانوادگی شخصی به نام فندر بورس اخذ شده که در اوایل قرن پانزدهم میلادی در شهر بروژ بلژیک زندگی میکرد و صرافان شهر در مقابل خانه او گرد هم میآمدند و به دادوستد کالا، پول و اوراق بهادار میپرداختند. این نام بعدها به کلیه اماکنی اطلاق شد که محل دادوستد پول، کالا و اسناد مالی و تجاری بوده است.
کسبوکارهای رو به افول
بهعنوان سوال آخر، بحث کسبوکارهایی را مطرح میکنیم که آنها هم در حوزه کراودفاندینگ مشغول به کار بودند، اما پس از مدتی از ادامه فعالیت دست کشیدند یا تمرکزشان را روی یک حوزه محدود و بسیار ابتدایی قرار دادند و میخواهیم بدانیم دلیل چنین اتفاقی چیست.
محمدی هم با اشاره به اینکه اگر استارتآپی نتواند هزینههایش را تامین کند، یا سرمایه مورد نیازش را از سرمایهگذار به دست آورد، منطقیترین کار این است که دیگر ادامه ندهد، میگوید: «شما زمانی که یک پلتفرم راهاندازی میکنید، هم نیاز به تعداد زیادی پروژه دارید که وارد پلتفرم شما بشوند و هم کسانی که از پروژهها حمایت کنند. در نتیجه هزینههای اجرای این فرایندها بسیار بالاتر از کسبوکارهای غیرپلتفرمی است و شما نیاز به تامین سرمایه پیدا میکنید. اگر سرمایهگذاری بخواهد ورود کند مایل است ریسک کاری که میکند پایین باشد؛ اما چیزی که هنوز مجوز ندارد، شرایط ادامه فعالیتش مشخص نیست و نقطه سربهسری بالایی نیز دارد، چه کسی تمایل پیدا میکند روی آن سرمایهگذاری کند؟
پس ما با مفهومی سروکار داریم که سرمایهگذاری بالا میخواهد و از طرفی هیچ امنیت سرمایهگذاری هم ندارد. در نبود سرمایهگذار و عدم امکان تامین هزینهها برای مدت طولانی، بیشتر کسبوکارها به این نتیجه میرسند که باید زودتر از این جریان خارج شوند. اگر استارتآپ بتواند خودش هزینههایش را تامین کند و چشمانداز مطلوبی را در فاصله نهچندان دور ببیند، ممکن است منتظر بماند تا ببیند در آینده چه پیش میآید. طبیعی است اگر کار و شغل اصلی یک تیم، کراودفاندینگ نباشد و بهعنوان یک کار جانبی یا یک کار دلی به آن نگاه کنند، احتمال انتخاب گزینه آخر بیشتر است. بهعنوان مثال، مهربانه کسبوکار اصلی ما نیست و کار دلی ماست که هزینههای آن را از سایر فعالیتهایمان تامین میکنیم. البته مهربانه برای ما راهی برای یاد گرفتن بازی کراودفاندینگ و آزمون عملیاتی پلتفرممان نیز بوده است که در صورت قانونمند کردن و تنظیمگری سایر مدلها، بتوانیم ورود قدرتمندی به آن مدلها نیز داشته باشیم.»
راه پرداخت: فعالان کراودفاندینگ کشور درباره دستورالعمل فرابورس چه میگویند؟ | بخش اول
کراودفاندینگ از حوزههایی است که رشد چندان خوب و چشمگیری در کشور نداشته است و برای بهتر شدن وضعیت دستورالعملی از سمت فرابورس به تصویب رسیده و حالا باید دید که این دستورالعمل چه تاثیری بر این کسبوکارها خواهد داشت.
ماهنامه عصر تراکنش / فعالان بسترهای کراودفاندینگ در ایران دل پری از مقررات دستوپاگیر و مشخصنبودن رگولاتور دارند. از طرف دیگر با وجودی که در دنیا این بسترها در چهار بخش خیریه، پاداش، وام و مشارکت فعالیت میکنند، در ایران بهجز خیریه سایر بخشها هنوز به بلوغ لازم نرسیدهاند. ۱۲ فعال کراودفاندینگ ایران چه چالشهایی دارند و چه موانعی مانع رشد این کسبوکارها شده است؟ چه کار باید کنیم تا تامین مالی جمعی بتواند در کشورمان نقشی موثرتر داشته باشد؟ آیا دستورالعمل جدید فرابورس برای ساماندهی بخش مشارکت در کراودفاندینگها میتواند موثر باشد؟
در حضور حسین نظامدوست، مدیر اداره نهادهای نوین مالی فرابورس؛ جعفر محمدی، همبنیانگذار مهربانه و علی عمیدی، مدیرعامل کارنکراد در دفتر راه پرداخت این پرسشها را مطرح کردیم که در ادامه میتوانید متن کامل گزارش این میزگرد را مطالعه کنید.
ماجرای شکلگیری و تصویب دستورالعمل در فرابورس
گفتوگویمان را با این سوال شروع میکنیم که حالا که شرکت فرابورس متولی رگولاتوری حوزه کراودفاندینگ شده است، این موضوع چقدر با وظایف این نهاد تناسب دارد. حسین نظامدوست که نماینده فرابورس در این جمع است از ابتدای داستان شروع میکند و اینکه نیاز به تامین مالی جمعی برای برخی کسبوکارها وجود داشت.
نظامدوست میگوید: «در همین راستا، پلتفرمهایی بودند که بهعنوان کراودفاندینگ فعالیت میکردند. بنابراین نیاز به یکپارچهسازی این کسبوکارها احساس شد و اینکه مردم هم بهتر و کاملتر با این فرهنگ آشنا شوند و در عین حال اعتمادی هم در جامعه ایجاد شود که در واقع پایه اصلی فعالیت کراودفاندینگ هم بر اساس همین اعتماد است.این شد که حرکت به سمت ایجاد چارچوب در این حوزه استارت زده شد و در نهایت این مباحث به سمت بازار سرمایه رفت. اولین گامی که برای برقراری چارچوبها در این حوزه برداشته شد، این بود که جلساتی با حضور خود پلتفرمهای فعال در حوزه کراودفاندینگ و نمایندگانی از وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت کشور، معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، نیروی انتظامی، بانک مرکزی، سازمان بهزیستی و نهادهای مالی بازار سرمایه برگزار شد.»
حسین نظامدوست
نظامدوست فارغالتحصیل دکترای رشته اقتصاد، بخش عمومی است. او در حال حاضر رئیس اداره نهادهای نوین مالی فرابورس ایران و دبیر کمیته بررسی صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه است. همچنین تا سال ۱۳۹۵، سرپرست تحقیق و توسعه فرابورس نیز بوده است.
مدیر اداره نهادهای نوین مالی فرابورس در ادامه صحبتهایش میگوید: «در این جلسات یک چارچوب کلی مورد توافق قرار گرفت تا به سازمان بورس و اوراق بهادار ارجاع شود. در مرحله بعدی پس از طی مراحل کمیته تدوین مقررات سازمان بورس و اوراق بهادار، موضوع در هیاتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار مطرح شده و پس از اظهارنظر اعضا، دستورالعمل تامین مالی جمعی در شورای عالی بورس و اوراق بهادار به ریاست وزیر امور اقتصادی و دارایی و متشکل از نمایندگانی از نهادهای مختلف از جمله رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، وزیر بازرگانی، رئیس کل بانک مرکزی، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و رئیس اتاق تعاون، مصوب شد و در حال حاضر در حال پیادهسازی بستر ارائه مجوزها هستیم.»
جعفر محمدی در تکمیل صحبتهای نظامدوست، از لزوم ایجاد یک پنجره واحد در حوزه کراودفاندینگ میگوید تا بوروکراسی بهنوعی کمتر شود و فقط یک سازمان متولی در این حوزه وجود داشته باشد.
او در توضیح اینکه چرا مسئولیت رگولاتوری این حوزه و کسبوکارهایی که در این حوزه فعالیت میکنند، بر دوش بورس و فرابورس افتاده است، با اشاره به چهار مدلی که در کراودفاندینگ رایج است، میگوید: «در کراودفاندینگ چهار مدل اهدا، پاداش، مشارکت و وام وجود دارد. مدل مشارکت که وضعیت مشخصی دارد و اصولا چون ما با یک ابزار بازار مالی سروکار داریم، جایگاه آن در بورس است. در بخش وام میشود به دو شکل با آن برخورد کرد و آن را بهعنوان ابزار بازار پولی یا ابزار بازار مالی ببینیم. یعنی بهصورت وامی که بانکها میدهند یا بهصورت انتشار اوراق قرضه و بازخرید آنها. در نتیجه میتوان جایگاه این بخش را هم در بورس دید.
در بخش پاداش هم، در بسیاری مواقع هدف تامین مالی برای ارائه یک محصول است که در این حالت هم یا محصول وجود دارد یا ندارد که در بیشتر مواقع محصولی در ابتدای کار وجود ندارد. چون وجود ندارد، یعنی ریسکی وجود دارد که آیا جنس مورد نظر به مرحله ظهور میرسد یا نه. پس چون ریسک وجود دارد و نوعی از سرمایهگذاری به حساب میآید، بنابراین این بخش هم میتواند زیرمجموعه بورس قرار بگیرد. تنها مدل خیریه میماند که اگر نخواهیم خیلی درگیر بوروکراسی شویم، میتوان تنظیمگری آن را در همکاری با سایر نهادهای مرتبط به فرابورس سپرد. در مجموع یعنی سه تا از مدلهای کراودفاندینگ مستقیما با نهاد رگولاتور مالی کشور ارتباط پیدا میکنند، پس منطقی است که بورس متولی بحثهای تنظیمگری و نظارت این حوزه باشد.»
شرکت فرابورس
شرکت فرابورس ایران در تاریخ ۲۲ آبانماه ۱۳۸۷ در اداره ثبت شرکتها و موسسات غیرتجاری تهران به ثبت رسید و فعالیت خود را آغاز کرد. پس از تدوین و تصویب دستورالعملهای مورد نیاز جهت پذیرش و دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات فرابورس و ایجاد زیرساختهای لازم، بازار فرابورس ایران در تاریخ ۶ مهرماه ۱۳۸۸ بهطور رسمی فعالیت خود را آغاز کرد.
بدسلیقگی شورای عالی بورس
اما محمدی به بدسلیقگی شورای عالی بورس انتقاد دارد که در کمال تعجب تنها مدل مشارکت را در این دستورالعمل نگه داشته و سایر مدلهای کراودفاندینگ را بهدلیل همخوان نبودن با وظایف رگولاتوری مالی کشور کنار گذاشته است. در نتیجه دستورالعملی که اکنون از آن صحبت میشود، فقط شامل حال پلتفرمهایی است که در حوزه مشارکت کراودفاندینگ مشغول به کار هستند.
جعفر محمدی
جعفر محمدی متولد ۱۳۶۰ است. او مدرک کارشناسی مهندسی کامپیوتر، گرایش نرمافزار از دانشگاه علموصنعت، کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر گرایش هوش مصنوعی و رباتیک و دکتری مهندسی کامپیوتر، گرایش هوش مصنوعی از دانشگاه صنعتی شریف دارد. محمدی همبنیانگذار و مدیرعامل شرکت سامانهنگار آتنا (سرویسهای ابرینو و مهربانه) است و علاوه بر آن بهعنوان عضو کمیته راهبری مرکز نوآوری ICT دانشگاه صنعتی شریف، عضو هیاتمدیره سازمان نظام صنفی رایانهای و عضو کمیسیون اقتصاد دیجیتالی اتاق بازرگانی بینالمللی هم شناخته میشود.
محمدی در ادامه صحبتهایش توضیح میدهد: «در نتیجه این حرف که اخیرا گفته شده که کراودفاندینگهایی که مجوز ندارند باید بروند و از فرابورس مجوز بگیرند، کاملا حرف اشتباهی است. وقتی فرابورس مجوز مدلهای دیگر را نمیدهد، شما نمیتوانید بگویید که باید بروید و مجوز بگیرید. در نتیجه شما نمیتوانید یک فرصت چندماهه برای دریافت مجوزی که اصلا وجود خارجی ندارد، تعیین کنید. پس هر صحبتی که از مجوز و فرصت میشود، تماما مرتبط با مدل مشارکت است و ما همچنان در کشور برای سایر مدلها بلاتکلیف هستیم.»
در واقع شاید بیشترین انتقاد محمدی از این بابت بود که بورس بهخوبی میتوانست از این موضوع استفاده کند و با توجه به اینکه وضعیت وامها در کشور چندان مناسب نیست، بازار بزرگ وامهای نفر به نفر را شکل داده و در اختیار بگیرد. به گفته محمدی در پیشنویسی که در کارگروه تصویب شد، همه مدلها در نظر گرفته شده بود و وقتی وارد فرابورس شد، حتی از جنبههای حقوقی و پولشویی و… هم مورد تایید قرار گرفت، اما زمانی که وارد شورای عالی بورس شد، آنها گفتند که بهجز مدل مشارکت، مدلهای دیگر ارتباطی به آنها ندارد.
در واقع دستورالعملی که به تصویب رسیده، مدلی از کراودفاندینگ را در نظر گرفته که در ایران کمترین توجه به آن شده و کمترین پلتفرمها هم در آن حوزه ایجاد شدهاند. البته محمدی دلیل این کمتوجهی را پیچیدگی بسیار زیاد این مدل میداند؛ چراکه در مدل مشارکت شما روی یک شخصیت حقوقی دیگر سرمایهگذاری انجام میدهید و باید یکسری ابزارهای قانونی برای ثبت رسمی مشارکت، نحوه حضور در تصمیمگیریها، شیوه نقدشوندگی سهام در اختیار و نظارت بر آن وجود داشته باشد. به همین دلیل هم است که مدل وام و مدل مشارکت، حساسیتهای زیادی دارند.
محمدی در ادامه میگوید: «راجع به مدل وام باید بگویم که به خاطر لختی و عدم چالاکی بانک مرکزی تقریبا همه فعلا از آن دست کشیدهاند و در مدل سهام هم همه منتظرند که با شروع اجرای این دستورالعمل، سیاستهای اجرایی فرابورس را در عمل ببینند و انشاءالله شاهد پاگرفتن و رشد این مدل در کشور باشند.»
سمت و سوی سوالاتمان را به سمت کارنکراد میبریم و در ادامه علی عمیدی را مخاطب قرار میدهیم؛ چون مسیر و چشماندازی که کارنکراد در حوزه کراودفاندینگ دنبال میکند، رنگوبوی مدل مشارکت دارد و با توجه به دستورالعملی که در این حوزه به تصویب رسیده، میتوان کسبوکارش را جزء پیشروترینها در حوزه کراودفاندینگ دانست. به همین دلیل از او میخواهیم تا کمی درباره وضعیت کارنکراد برایمان بگوید.
عمیدی در همان جملات ابتدایی تصریح میکند کاری که در حال حاضر کارنکراد انجام میدهد به هیچوجه تامین مالی جمعی نیست؛ زیرا هنوز مجوزها و بستری که برای فعالیت بهعنوان سامانه تامین مالی جمعی بر مدل مشارکت ضروری است به وجود نیامده است، اما کارنکراد بهعنوان سامانه مجازی کارآفرینی در تلاش است با ایجاد بستری آنلاین با برنامههای حضوری و غیرحضوری به رفع نیازهای مختلف کسبوکارهای نوپا کمک کند. این نیازها شامل آموزشهای حضوری و غیرحضوری، خدمات مالی و حقوقی، ارتباط با شرکتهای بزرگ و جذب سرمایه است که یکی از راههای تامین مالی برای استارتآپها مدل تامین مالی جمعی بر پایه مشارکت است که کمکم به سویش پیش میروند.
علی عمیدی
عمیدی مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی برق و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته مدیریت کارآفرینی از دانشگاه تهران دریافت کرده است. او مدیرعامل و عضو هیاتمدیره شرکت اوسیناپ و مدیریت سرمایهگذاری شتابدهنده دیموند را هم برعهده داشته است. او همچنین مشاور مطالعات راهبردی شرکت امین توان آفرینساز سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح است. عمیدی سابقه دبیری در کمیسیون توسعه محصول در وزارت صنعت، معدن و تجارت و اتاق فکر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانشبنیان را هم در کارنامهاش دارد.
مدیرعامل کارنکراد هدف ابتدایی کارنکراد را اینطور توضیح میدهد: «اولین کاری که کارنکراد کرد این بود که سعی کرد مستقل از فرایند قانونی که بورس و فرابورس یا هر نهاد دیگری وضع کند، در اکوسیستم فعلی بستری ایجاد کند که ارتباط بین سرمایهگذارهای حرفهایتر با استارتآپها و شرکتهایی که نیاز به جذب سرمایه دارند را برقرار کند. این اتفاقا مستلزم مجوزی از جای خاصی نیست و همان کاری است که ما در شتابدهندهها، صندوقهای سرمایهگذاری و… انجام میدهیم، اما چیزی که دنبالش هستیم و به سمتش میرویم این است که کراودفاندینگ هم یکی از ابزارهایی باشد که بهوسیله آن برای یک استارتآپ بتوانیم سرمایهگذار پیدا کنیم. یعنی سعی کردیم در این چند وقت خودمان را بهعنوان تامین مالی جمعی جا بیندازیم که بتوانیم در پیش رفتن بیشتر بخش مشارکت کراودفاندینگ موفقتر عمل کنیم.»
عمیدی معتقد است که در حوزه مشارکت کراودفاندینگ، شرکت سرمایهگذار حرفهای بهعنوان ویسی یا شتابدهنده باید حضور داشته باشد تا مردم بتوانند فالوئرهای آنها باشند. چون مردمی که دوست دارند در این حوزه سرمایهگذاری کنند با اعتماد بر سابقه شرکتهای سرمایهگذاری و خروجیهای موفق آنها علاقه پیدا میکنند در کنار شرکتهای بزرگتر شروع به سرمایهگذاری کنند؛ به همین دلیل هم آنها به سراغ شرکتهای سرمایهگذاری رفتند و در حال حاضر هم با حدود ۱۴۰ شرکت سرمایهگذاری در حال همکاری هستند.
رونمایی از سامانه تامين مالی و سرمايهگذاری كارن کراد، به عنوان اولین كارگزار رسمی سامانه ملی تامین مالی و سرمایهگذاری کشور
در پی انعقاد تفاهمنامه همکاری گروه پيشگامان كارآفرينی كارن با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به منظور پیادهسازی سامانه تامین مالی و سرمايه گذاري ملی؛ مراسم رونمایی از این سامانه به عنوان اولین كارگزار تامین مالی و سرمایهگذاری کشور روز سهشنبه ۱۱ دی ماه ۹۷ با حضور «علیرضا دلیری»، معاون توسعه مدیریت و جذب سرمایه در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، «امیر هامونی» مدیر عامل شرکت فرابورس ایران، «علی ناظمی» معاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی و همچنین جمعی از مدیران عامل و ارشد صندوقها و شرکتهای سرمایهگذاری و فعالان سرمایهگذاری زیستبوم کارآفرینی در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزار شد.
«دلیری خاطرنشان کرد: در بین صورت دادن این فعالیتها، شاهد بودیم که بزرگترین معضلی که مانع ارتباطگیری این گروهها با یکدیگر میشود، کمبود یک پلتفرم ارتباطی است. در ابتدا انتظار میرفت معاونت علمی بهعنوان دولت این ارتباط را برقرار کند. اما در معاونت علمی این نگاه دولتی کمرنگ است و کارها توسط بخش خصوصی صورت میگیرد. کارگزاران این حوزه همه از بخش خصوصی هستند و یکی از دلایل مهم موفقیت معاونت علمی همین بستر اعتماد به جوانان و بخش خصوصی با تجربه در این زمینه است.
به گفته وی، سامانه تأمین مالی و سرمایهگذاری میتواند امکانی را فراهم کند تا تمامی شتابدهندههای کشور که بر روی استارتاپها سرمایهگذاری کرده و آنها را به مراحلی رساندهاند که وارد بازار شوند، اطلاعات و خروجی شتابدهنده خود را در این سامانه وارد کنند. شرکتهایی که در پارکهای علم و فناوری یا مراکز رشد هستند، بزرگشده و نیاز به سرمایهگذاری دارند از این راه بتوانند طرح خود را معرفی کنند. مجموعههای مراکز نوآوری که در دانشگاهها و پژوهشگاهها شکلگرفته و استارتاپهای دانشجویی در آن فعالیت میکنند برای ورود به بازار و تأمین مالی ایدههای خود را در این سامانه ثبت کنند. حتی استارتاپهایی که با هیچکدام از این مراکز ارتباطی ندارند و طرحهای جذاب و مفیدی برای اقتصاد کشور دارند از این طریق میتوانند تأمین مالی داشته باشند.»
«هامونی در این مراسم با بیان اینکه شرکتهای استارتآپ و دانشبنیانی که مراحل ابتدایی رشد را پشت سر گذشتهاند و چشمانداز روشنی را از سودآوری ارائه کردهاند، میتوانند وارد بازار سرمایه شوند و از طریق عرضه اولیه بخشی از سهام خود را به عموم مردم عرضه کنند، گفت: این در حالی است که در مراحل ابتدایی رشد این شرکتها و در مرحله خلق ایده نیز بازار سرمایه دارای سازوکارها و ظرفیتهایی است که شرایط تامین مالی را برای اشکال مختلف نوآوری فراهم کند.
مدیرعامل فرابورس با اشاره به اینکه دستورالعمل تامین مالی جمعی (Crowdfunding) توسط شواری عالی مصوب شده که عملیاتی شدن آن در بستر بازار سرمایه نقش پررنگی در تجهیز منابع برای ایدهها، نوآوریها، کسبوکارهای نوپا و استارتآپها دارد، افزود: اخیرا کارگروه ارزیابی برای بررسی درخواست متقاضیان راهاندازی سکوهای تامین مالی جمعی تشکیل شده است و سامانه تامین مالی و سرمایهگذاری کارن (KarenCrowd) که امروز شاهد رونمایی از آن در معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری هستیم یکی از قویترین پلتفرمها در زمینه کرادفاندینگ است که پس از بررسی در کارگروه ارزیابی و اخد مجوزهای لازم در بستر بازار سرمایه شروع به کار میکند.»
بدین ترتیب سامانه تامين مالی و سرمايهگذاری کارن کراد به عنوان اولین کارگزار معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در بخش تامین مالی و سرمایهگذاری خطرپذیر طرحهای دانشبنیان برای كسب و كارهای نوپا (استارتاپها) فعالیت خود را آغاز نمود. اين سامانه بستری برای ارتباط كسب و كارهای نوپا، سرمايهگذاران، شرکتهای بزرگ، دانشگاهها، مشاورين كسب و كار و شرکتهای همکار با استارتاپها خواهد بود.
گفتني است برای اولين بار در كشور، در اين سامانه از ابزار تامين مالی جمعی (كرادفاندينگ) مبتنی بر مدل مشاركت استفاده شده است که موجب خلق فرصت سرمایه گذاری برای سرمايهگذارهای خرد بر روی كسب و كارهای استارتاپی، دانشبنيان، خلاق و فناور پس از اخذ مجوز های لازم می گردد. از ديگر امكانات اين سامانه ميتوان به برگزاری كارگاههای آموزشی، مشاوره های تخصصی حقوقی و مالی و ارتباط استارتاپ ها با مشاورين متخصص در سراسر كشور اشاره نمود. همچنين اين سامانه با ارزيابیهای دقيق كسبوكارها به همراه برگزاری رويدادهای مختلف در حوزه سرمايهگذاری (به صورت آنلاين و حضوری) به تسهيل فرآيند سرمايهگذاری كمك خواهد نمود.
انعقاد تفاهمنامه همکاری میان سامانه تامین مالی کارنکراد و سازمان تجاریسازی فناوری و اشتغال دانشآموختگان جهاد دانشگاهی
به گزارش روابط عمومی کارنکراد، در راستای ایجاد فرصتهای شگفتانگیز برای استارتاپهای جهاد دانشگاهی، ارائه مشاورههای مالی و حقوقی، برگزاری کارگاههای آموزشی و ایجاد بستری مناسب برای تامین مالی و جذب سرمایه کسب و کارهای نوپای این سازمان؛ همزمان با پنجاه و نهمین نشست سیاستها و برنامههای معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در حمایت از کسبکارهای نوپا در تاریخ 19 آذر 97، تفاهمنامه همکاری فی مابین سازمان تجاریسازی فناوری و اشتغال دانشآموختگان جهاد دانشگاهی و سامانه تامین مالی کارنکراد امضاء گردید.
موضوع تامین مالی و سرمایهگذاری برای کسبوکارهای نوپا امری بسیار حیاتی و مهم است و امکان پیمودن ادامه راه برای فعالان این حوزه بدون حمایت و پشتیبانی مالی وجود ندارد. در راستای امضای این تفاهمنامه همکاری، استارتاپها این فرصت را خواهند داشت که موفق به جذب سرمایهگذار شوند. کارنکراد با ارائه مشاورههای مالی و حقوقی، همکاران استراتژیک، مربیان، ویدئوهای آموزشی، و برگزاری کارگاههایی با موضوعات مختلف در حوزه کارآفرینی و جذب سرمایه در کنار استارتاپها خواهد بود و به توانمندسازی هر چه بهتر آنها کمک خواهد کرد.
اهداف این نشست تخصصی که با حضور آقای دکتر حسام زندحسامی (مدیرکل دفتر تجاریسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری)، مدیر عامل کارنکراد علی عمیدی و جمعی از صاحب نظران اکوسیستم استارتاپی و رسانهها برگزار گردید، توسعه گفتمانسازی و بسترسازی مناسب برای مباحثه و هماندیشی پیرامون مسائل و مشکلات و ارائه راهکارهای موثر در اشتغالزایی و گسترش فضای کسب و کارهای نوپا بود.
مصاحبه اختصاصی | صندوق پژوهش و فناوری کریمه
معرفی مختصر از شرکتتان؟
صندوق پژوهش و فناوری کریمه به استناد ماده 100 قانون برنامه سوم توسعه و ماده 45 قانون چهارم توسعه کشور و براساس مجوز کارگروه ماده 100 برنامه سوم در سال 1393 در اداره ثبت شرکت های استان قم ثبت گردید.
این صندوق با سهامداری 49% بخش دولتی (پارک علم و فناوری استان قم 29 %، دانشگاه قم 10%، پارک علم و فناوری قزوین10%) و 51% بخش خصوصی به منظور ایجاد زمینههای مشارکت و سرمایهگذاری بخش غیر دولتی و حمایت کمی وکیفی از فعالیتهای پژوهشی (کاربردی-توسعهای)، فناوری و همچنین ارائه خدمات مالی ویژه و منحصربه فرد به کارآفرینان متخصص و نوآوران ایجاد گردیده است.
حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
سقف سرمایهگذاری صندوق بر اساس مصوب هیات مدیره 2 میلیارد تومان میباشد.
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
با توجه به اینکه صندوق پژوهش و فناوری کریمه به عنوان یکی از صندوقهای جامع کشور از کارگروه صندوقهای پژوهش و فناوری مجوز فعالیت کسب نموده محدودیتی از جهت حوزه برای سرمایهگذاری در طرحها وجود ندارد اما رویکرد اصلی صندوق برای سرمایهگذاری در حوزههای فناوری اطلاعات، فین تک،گردشگری و صنایع خلاق است.
از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهمترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آنها توجه داشته باشند چیست؟
مهمترین جنبه از نظر تیم سرمایهگذاری و ارزیابی صندوق، بازار طرح و تیم کاری متقاضی میباشد.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
در حال حاضر بنظرم بزرگترین مشکل در حوزه اکوسیستم استارتاپی ایران عدم وجود یک نهاد متولی جهت ارزشگذاری حرفهای طرح ها میباشد تا بتواند یکی از بزرگترین چالش های موجود بین سرمایهگذراران و کارآفرینان را حل کند.
مصاحبه اختصاصی | علیاکبر فرجادیان
معرفی مختصر از خودتان؟
علیاکبر فرجادیان
متولد 1362، شیراز
کارشناسی مدیریت بیمه اکو از دانشگاه علامه طباطبایی
کارشناسی ارشد و دکتری مدیریت کارآفرینی از دانشگاه تهران
از کودکی به فعالیت در بازار و اقتصاد علاقه داشتم و در حال حاضر به راهاندازی کسب و کار و آموزش کارآفرینی بسیار علاقهمند هستم.
حوزه فعالیتتان؟
درحوزه راه اندازی کسب و کار و توسعه تیمهای بازاریابی فعالیت میکنم.
از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
از سال 1385 وارد دنیای کارآفرینی شدم و اقدام به تولید صنایع دستی در مقیاس کوچک کردم.
چه استارتاپ های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
من در 10 کسب و کار بنیانگذار و هم بنیانگذار بودم. به عنوان مثال: فروشگاه اینترنتی تبلت شاپ از سال1390 تا 1395، فروشگاه اینترنتی آسان کالا از سال 1393 تا 1395و بنیانگذار فروشگاه اینترنتی میوه داتکام هستم. در تیم راه اندازی کارخانه تولیدکننده دستگاههای یخساز نیز عضو بودهم و همچنین سابقه صادرات و واردات کالا نیز دارم.
کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
زیست بوم کسب و کار ایران به شدت متلاطم و غیر قابل پیش بینی است و متغیرها به طور کلی ثبات ندارند. در افراد جوان روحیه کار تیمی و پیاده سازی طرح های استارتاپی خیلی ضعیف است و باید در این زمینه تمرین و فرهنگ سازی شود. ضمن اینکه افراد باید نوع نگاهشان را به کسب و کار و تیم سازی به شدت به روز نمایند و سعی کنند با متدهای روز دنیا اقدام به تولید کالا نمایند و یا خدمت رسانی کنند.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
نوع قراردادها و تعیین سهم و توزیع آن بین سرمایهگذار و تیم بنیانگذار مساله مهمی است.
مدیر سرمایهگذاری کارن کراد خبر داد: ۲۰۰ جلسه تعاملی با سرمایهگذاران و استارتآپها در رویداد UTInvest برگزار میشود
به گزارش راه پرداخت، کارن کراد در حاشیه رویداد UTInvest و با همکاری پارک علم و فناوری دانشگاه تهران ۲۰۰ جلسه را برگزار خواهد کرد که سرمایهگذاران و استارتآپها به تعامل با یکدیگر بپردازند.
امیررضا صادقی، مدیر سرمایهگذاری کارن کراد، کافه سرمایه را یک رویداد سرمایهگذاری خواند که به استارتآپهای دارای معیارهای مشخص کمک میکند تا جذب سرمایه کنند. او در این باره گفت: «در رویداد UTInvest که از سوم تا ششم دی ماه در محل نمایشگاه بین المللی تهران برگزار میشود، کافه سرمایه به صورت یک ماهیت مستقل و با همکاری پارک علم و فناوری دانشگاه تهران میزبان سرمایهگذاران و استارتآپها خواهد بود.»
او ادامه داد: «ما هفته گذشته طرحهایی را که از نظر خودمان مناسب بودند و استانداردهای مرسوم را داشتند برای سرمایهگذاران ارسال کردیم. در خلال این رویداد، جلسات را در کافه سرمایه برگزار میکنیم و به این ترتیب استارتآپها میتوانند در زمانهای نیم ساعته با سرمایهگذاران متعدد تعامل کنند.»
برای تعامل استارتآپها و سرمایهگذاران در کارن کراد، ۲۶ استارتآپ استانداردهای لازم را داشتهاند. صادقی در این باره میگوید: «اطلاعات این تیمها را برای ۲۲۰ صندوق جسورانه، سرمایهگذار فرشته، شتابدهنده و سایر سرمایهگذاران آزاد ارسال کردهایم. برنامهریزیها به گونهای است که امروز ۶۰ جلسه، فردا ۱۲۰ و روز سوم حدود ۱۲ جلسه بین سرمایهگذاران و تیمها برگزار خواهد شد.»
مدیر سرمایهگذاری کارن کراد به برنامههایی نظیر رویداد اینوتکس و فیناستارز اشاره کرد که در آنها کافه سرمایه برگزار شده است. او همچنین عنوان کرد: «خروجی این برنامه، ۲۰۰ جلسه خواهد بود که اگر سرمایهگذاران علاقهمند باشند این تعاملات ادامه خواهد داشت. تجربه ثابت کرده که حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد این جلسات ادامه دارد و سرمایهگذاری نهایی به خود استارتآپها و تیم آنها بستگی دارد.»
ذهن استراتژیست
تفکر استراتژیک، نوعی مهارت ذهنی است که به شخص اجازه می دهد از بین هزاران متغیر، هوشمندانه متغیرهای استراتژیک را شناسایی کند و از بین ده ها گزینه، گزینه هایی را انتخاب کند که تأثیر اساسی در نتایج کلیدی عملکرد دارند. تفکر استراتژیک بیش از آنکه ذاتی باشد آموختنی است و افراد فاقد این نبوغ می توانند با به کارگیری مجموعه ای از روش ها و رویکردها مهارت تفکر استراتژیکشان را پرورش دهند،تفکر استراتژیک اصولی دارد که در ابتدا باید آنها را آموخت و فهمید و سپس، هر یک از این اصول را در عرصه عمل و در زندگی حرفه ای و شخصی به کار بست.
تفکر استراتژیک مفهومی پیچیده و چندوجهی است؛ با اینحال نویسندگان کتاب ذهن استراتژیست تعریفی ساده و کاربردی را از این مفهوم مطرح میکنند و با تشریح ده اصل تفکر استراتژیک، نگاه منسجم و یکپارچهای را درباره این مفهوم و بهکارگیری آن در سطح ملی، سازمانی و شخصی ارائه میکنند. از دید نویسندگان این کتاب، تفکر استراتژیک مهارتی ذهنیست که با افزایش توان تحلیل و تصمیمگیری استراتژیک تأثیر اساسی بر نتایج کلیدی عملکرد میگذارد و ویژگیهایی از جمله جستوجوگری، تمرکز، نگاه خلاقانه، رویکرد سیستمی و دیدگاه انتقادی از جمله شاخصههای آن به شمار میآیند. آنچه این مفهوم را پراهمیتتر میکند، آن است که تفکر استراتژیک فقط به سازمانها و بنگاههای تجاری محدود نمیشود. انسانها در هر سطحی، حتی در زمینه زندگی شخصیشان نیازمند اتخاذ تصمیمها و انتخابهای استراتژیک هستند و موفقیت هر نوع سیستم انسانی و اجتماعی در هر سطحی وابسته به ظرفیت تفکر استراتژیک در اعضای آن سیستم است. کتاب ذهن استراتژیست چند ویژگی شاخص دارد:
- ارائه فکرافزار برای هر اصل تفکر استراتژیک: کتاب ذهن استراتژیست فکرافزارهای متعددی را برای پرورش مهارت تفکر استراتژیک و تمرین آن ارائه کرده است. این فکرافزارها به زبانی ساده و روان، شیوه پیادهسازی اصول تفکر استراتژیک را شرح میدهند و به مخاطبان کتاب امکان میدهند تا آنچه را میخوانند، در زندگی حرفهای و شخصیشان بهکار بگیرند. به همین دلیل، کتاب ذهن استراتژیست کتابی کاملاً کاربردی است و گروههای مختلف مخاطبان میتوانند به تناسب نیازها و خواستههایشان از این کتاب استفاده کنند.
- ارائه موردکاویها و کیسهای متعدد سازمانی: یکی از ویژگیهای کتاب ذهن استراتژیست ارائه موردکاویها و کیسهای پرشمار و متنوع در سراسر متن کتاب است. برای دستیابی به تصویر جامع و متنوعی از تفکر استراتژیک، کیسهای تفصیلی آغازین هرفصل از صنایع گوناگون انتخاب شده است و خدمات مالی (۱ کیس)، خودروسازی (۲ کیس)، نفت و انرژی (۱ کیس)، داروسازی (۱ کیس)، کالاهای مصرفی (۱ کیس)، خردهفروشی (۱ کیس)، فناوری اطلاعات (۲ کیس) و شرکتهای چندرشتهای (۱ کیس) را به خود اختصاص دادهاند. همچنین، قریب به ۳۰ کیس کوتاه و متنوع دیگر نیز در سراسر متن کتاب وجود دارد که بهکارگیری اصول تفکر استراتژیک و چالشهای آن را دربردارند.
- تشریح مفهوم تفکر استراتژیک در سطح ملی: هر فصل از کتاب ذهن استراتژیست همراه با یک کیس ویژه در سطح ملی است که سیاستگذاریهای دولتی و ملی را از منظر اصول تفکر استراتژیک به تصویر میکشد. برای آنکه در کتاب ذهن استراتژیست تصویر متنوعتری از تفکر استراتژیک در سطح ملی فراهم گردد، کیسها از کشورهایی با زمینهها و خاستگاههای متفاوت برگزیده شدهاند و اصول و منطق تفکر استراتژیک در ده کیس مستقل از اروپا (ایتالیا، فنلاند)، شرق آسیا (کرهجنوبی، سنگاپور، هنگکنگ)، جنوب آسیا (هند)، امریکای مرکزی (مکزیک)، امریکای جنوبی (شیلی)، خاورمیانه (ترکیه) و افریقا (افریقایجنوبی) تبیین شده است.
- نگاه مسئلهمحور در محتوای کتاب: کتاب ذهن استراتژیست به گونهای سازماندهی شده است که در هر فصل به مجموعهای از پرسشهای ذهنی و مسائل احتمالی مخاطب پاسخ دهد و با ارائه پرسشهای هدفمند در انتهای هر فصل، مخاطب را به اندیشیدن و یافتن فرصتهایی برای بهکارگیری آموختههای کتاب وادارد.
پنل «سرمایهگذاری و مشارکت ذینفعان در همایش تهران هوشمند»
به گزارش راه پرداخت، پنل «سرمایهگذاری و مشارکت ذی نفعان در شهر هوشمند» در دومین روز از همایش تهران هوشمند برگزار شد. معاون سابق توسعه خدمات بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی در این پنل عنوان کرد: «بخش دولتی فاقد سواد و تکنولوژی در حوزه سرمایهگذاری است. این را باید بپذیریم».
در این پنل که در سالن اصلی مرکز همایشهای برج میلاد برگزار شد، علی یقطین سرپرست مرکز و دبیرخانه تهران هوشمند، علی نیازی سرپرست سازمان سرمایهگذاری و مشارکتهای مردمی شهرداری تهران، محمود جراحی معاون سابق توسعه خدمات بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، مجید فراهانی عضو شورای اسلامی شهر تهران، امیررضا لیلازی معاون راهبرد و فناوری گروه فناوران هوشمند بهسازان فردا و یوسف قاسمی مشاور حقوقی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری حاضر بودند.
قبل از این پنل علی عمیدی، مدیر عامل کارنکراد ارائه کوتاهی در مورد کرادفاندینگ داشت. به گفته عمیدی از ۱۰۰ طرح بررسی شده توسط سرمایهگذاران، تنها ۱۰ طرح با دید جدی نگریسته میشوند و بر روی یکی از آنها سرمایهگذاری انجام میشود. او مدلهای مختلف کرادفاندینگ را برشمرد و در مورد آنها توضیح داد. کمک بلاعوض، سرمایهگذاری در ازای پاداش، سرمایهگذاری در مقابل سهام، سرمایهگذاری به صورت وام، بهرهگیری از سود و روش هیبرید که ترکیبی از چند روش است، روشهای مختلف سرمایهگذاری جمعی هستند.
لیلازی در مورد هوشمندسازی شهرها ارائه کوتاهی داشت. او در مورد ارکان و ذینفعان در شهر هوشمند توضیحاتی ارائه داد. معاون راهبرد و فناوری گروه فناوران هوشمند بهسازان فردا با برشمردن ارکان شهر هوشمند و اشاره به ذینفعان متععد، در مورد این مفهوم توضیحاتی ارائه داد.
معاون توسعه خدمات بنیان مستضعفان در مورد موانع سرمایهگذاری مبتنی بر مشارکت بخش عمومی-خصوصی به سخنرانی پرداخت. به گفته جراحی، بعضیها به اشتباه فکر میکنند که سرمایهگذارها پول دارند ولی نمیدانند که با پول خود چه کاری انجام دهند.
او ادامه داد: «دولت و نهادهای حاکمیتی باید نظارت کنند و اجرا را کنار بگذارند. بخش دولتی فاقد سواد و تکنولوژی در بحث سرمایهگذاری است. این را باید بپذیریم. برای عقد قراردادهای درست و اصولی باید درصدی از آن را به دست متخصصان آن بدهیم تا مشکلی پیش نیاید. میتوانیم از خارجیها کمک بگیریم و این به نفع همه است».
مشاور حقوقی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در مورد قراردادهای فناوری محور، بستر الزامی مشارکت در شهر هوشمند به صحبت پرداخت و چالشهای کاربردی این حوزه را تشریح کرد. قاسمی درباره اهمیت قراردادها توضیحاتی ارائه داد.
فراهانی در مورد موانع سرمایهگذاری مبتنی بر مشارکت عمومی-خصوصی و تأمین منابع مالی پروژههای شهر هوشمند صحبت کرد. عضو شورای شهر تهران آماری از سرمایهگذاری در پروژههای شهر هوشمند در کلانشهرها ارائه کرد. به گفته فراهانی، مدیریت شهرداری تهران مدیریت هزینه است. او گفت: «شهرداری هم مانند بسیاری از نهادهای دولتی همواره در فکر بودجه بیشتر و افزایش تخصیص منابع است».
سرپرست سازمان سرمایهگذاری و مشارکتهای مردمی شهرداری تهران در مورد تعامل با بخش خصوصی مواردی را تشریح کرد. نیازی همچنین مشارکت بخش خصوصی و عمومی در قالب مدل PPP را تعریف کرد و چالشهای آن را برشمرد.
گزارش کارگاه نحوه ارائه به سرمایهگذار با سخنرانی روزبه شاهرخی
در روز یکشنبه 18 آذر 97، کارگاه «نحوه ارائه به سرمایهگذار» با سخنرانی جناب آقای روزبه شاهرخی در کارنکراد برگزار شد. در این کارگاه خصوصیات و ویژگیهای فردی لازم برای متقاعدسازی سرمایهگذار، اصول و تکنیک لازم در ارائه موثر به سرمایهگذار، نحوه تهیه فایل ارائه به سرمایهگذار(Pitch Deck)، فاکتورهای مهم در ارزیابی استارتاپ از منظر سرمایهگذار و مطالعه موردی ارائههای موثر استارتآپهای خارجی و داخلی مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
در ادامه استارتاپ هاسپیتل «اپلیکیشن مشاوره تلفنی پزشکی و سلامتی» که به تازگی موفق به جذب سرمایه شده، تجربه خود را در زمینه جذب سرمایهگذار بیان کرد؛ وی افزود: بیشترین اشتباهی که استارتآپها در جلسه ارائه به سرمایهگذار انجام میدهند، بزرگنمایی و اغراق بیش از حد است! پیشنهاد میکنم حتما صادق باشید. دومین مسئله تقسیم سهام به صورت مساوی بین اعضای تیم می باشد، دلیل آن هم این است که افراد در واقع دارای نقش یکسانی نیستند که بخواهند سهم یکسانی داشته باشند. از طرفی دیگر باید سرمایهگذاران علاقهمند به حوزه کسبوکارتان را بشناسید. اگر شما با سرمایهگذارانی در ارتباط باشید که علاقهای به حوزه کاریتان ندارند، در واقع وقت خود را هدر دادهاید. وی در آخر افزود حتما یک تیم عالی بسازید، زیرا یک تیم خوب برای موفقیت کسبوکارتان خیلی مهم است. کیفیت کار شما از کیفیت تیمی حاصل میشود که در پشت صحنه برای اهدافتان تلاش میکند.
جهت دریافت فایل «نحوه ارائه به سرمایهگذار» بر روی لینک مقابل کلیک نمایید:دریافت فایل
جهت مشاهده مقاله «۸ اشتباه کارآفرینان در مواجهه با سرمایهگذاران» بر روی لینک مقابل کلیک نمایید: مشاهده مقاله
۸ اشتباه کارآفرینان در مواجهه با سرمایهگذاران
بسیاری از استارتاپها یا کسبوکارهای نوپا در ابتدای کار، سرمایه کافی برای راهاندازی کسبوکارشان ندارند و در این راستا به جذب سرمایه از سوی سرمایهگذاران نیاز دارند. اما با توجه به رشد روزافزون تعداد استارتاپها، هیچ سرمایهگذاری به همین راحتی پول و سرمایهاش را در اختیار هر کسبوکاری قرار نمیدهد. بنابراین کارآفرین باید برای جلب نظر سرمایه گذار به سختی تلاش کند. اما متاسفانه بسیاری از کارآفرینان به دلیل عدم آگاهی مرتکب اشتباهاتی میشوند که آنها را از چشم سرمایهگذاران میاندازد. در این مطلب به بررسی ۸ اشتباه رایج کارآفرینان در مواجهه با سرمایهگذاران میپردازیم.
اشتباه اول: ارائه آسانسوری (Elevator Pitch) بیشتر از یک دقیقه
اگر ارائه آسانسوری شما (مذاکره کوتاهمدت برای جلب نظر سرمایهگذار) بیش از یک دقیقه طول بکشد، تقریبا شانسی برای مذاکره تأثیرگذار و جذب سرمایه نخواهید داشت. این فرصت ممکن است در آسانسور، در مهمانی یا حتی در صحبت کوتاهی بین دوستانتان و آشنایان آنها ایجاد شود. بنابراین باید یک ارائه مختصر و مفید بدهید که فقط اطلاعات مهم را دربر داشته باشد.
تنها راه برای دستیابی به اهداف فوق، این است که یک ارائه عالی و ماهرانه در کمتر از یک دقیقه آن هم نه به شکل شتابزده تحویل دهید. درغیراینصورت، سرمایه گذارِ احتمالی شما را ترک خواهد کرد یا در بهترین حالت دیگر به حرفهایتان توجهی نخواهد داشت. البته باید گفت که این کار آسانی نیست. شما باید بتوانید در کمتر از یک دقیقه همه اطلاعاتی را که در یک برنامه پاورپوینت جا میگیرد و نیز طرح کسبوکارتان را بهشکل کاملا خلاصه توضیح دهید.
اشتباه دوم: ارائه پاورپوینت طولانی
سرمایهگذاران حرفهای (مانند سرمایهگذاران خطرپذیر و سرمایهگذاران فرشته) معمولا ظرفیت آن را ندارند که مدتی طولانی به چیزی توجه کنند. البته این بدان معنی نیست که در تمرکز مشکل دارند، دلیلش این است که این افراد باید تعداد زیادی ارائه از سوی استارتاپها را بررسی، ارزیابی و انتخاب کنند و بنابراین نمیتوانند بیشتر از ۳۰ دقیقه را به شما اختصاص دهند.
اگر در ارائه آسانسوریتان موفق بودهاید، حالا باید بتوانید در عرض ۱۵ دقیقه اسلایدها را ارائه دهید و ۱۵ دقیقه به پرسشهای آنها پاسخ دهید. البته شاید گاهی به شما زمان بیشتری هم بدهند، اما همیشه خودتان را برای زمان کمتر از حد معمول آماده کنید. بنابراین فقط مهمترین جنبههای کسبوکارتان را ارائه دهید. بهتر است اسلایدها بین ۱۲ تا ۱۵ عدد باشند.
اشتباه سوم: نداشتن یک خلاصه وضعیت فعالیت اجرایی خوب
علاوه بر ارائه آسانسوری و پاورپوینت یکی از عوامل مهم در جذب سرمایه این است که خلاصه دقیقی از وضعیت فعالیت اجرایی به سرمایهگذار را فراهم کرده باشید. این خلاصه دقیق، به اصطلاح خلاصه وضعیت فعالیت اجرایی یا طرح کسبوکار نامیده میشود.
خلاصه وضعیت فعالیت اجرایی یا طرح کسبوکارتان باید شامل موارد زیر باشد:
• مشکلاتی که استارتاپ در صدد حل آن است
• اندازه بازاری که استارتاپ آن را هدف قرار داده است
• مزیت رقابتی پایدار
• برآوردی از درآمدهای مورد انتظار و هزینههای استارتاپ که بر اساس مفروضات و نقشه مسیر بهشکل دقیق و واقعی پیشبینی شده باشند
• شرحی از اعضای تیم مدیریت استارتاپ
• نقطه خروج برای سرمایهگذار
اگر این طرح را ارائه نکنید حتی با بهترین ارائه آسانسوری یک ریال هم جذب نخواهید کرد. به این فکر کنید که تعدادی کارآفرین حرفهای هستند که بهراحتی میتوانند با ارائهای عالی سرمایه جذب کنند. حتی اگر شده هفتهها و ماهها روی این خلاصه وضعیت کار کنید.
اشتباه چهارم: غافل شدن از راهبرد واقعبینانه خروج برای سرمایهگذار
اندیشه کارآفرین اغلب این است که دنیا را به مکانی بهتر برای زندگی تبدیل کند، یک کسبوکار طولانیمدت ایجاد کند که سالها به آن مشغول باشد، به ثروت برسد و اشتغال هم ایجاد کند و در نهایت میراثی برای فرزندانش بگذارد.
در مقابل، اندیشه سرمایهگذار این است که چطور میتواند در مدتی کوتاه (۳ تا ۷ سال) سود به دست آورد. بنابراین ارائه پاورپوینت و طرح کسبوکارتان باید به این سؤال پاسخ دهند که سرمایهگذار چگونه به سود خواهد رسید. بسیاری از کارآفرینان به این نیاز اساسی سرمایهگذاران توجهی نمیکنند. برای جلوگیری از این مشکل، آماده پاسخگویی برای پرسشهای سرمایهگذار درباره چگونگی کسب درآمد از طریق سرمایهگذاری، مجوزهای توافق با شرکتهای بزرگتر یا فروش استراتژیک به شرکت بزرگتر و نظایر آنها باشید. نه اینکه یک سناریو عرضه عمومی اولیه (IPO) را بازی کنید که در آن خودتان را به عنوان مدیرعامل یکی از شرکتهای Fortune 500 میبینید.
اشتباه پنجم: درخواست برای امضای توافقنامه برای حفظ اسرار
تقریبا همه کارآفرینان بر این باورند که ایده کسبوکارشان به ثروت زیادی خواهد انجامید و اگر مراقب نباشند، این ایده ممکن است از سوی یک سرمایهگذار ناجوانمرد سرقت شود. بنابراین اولین فکرشان این است که از سرمایهگذار احتمالی بخواهند یک توافقنامه برای محرمانه بودن قضیه امضا کند. اما چنین درخواستی برای بسیاری از سرمایهگذاران حرفهای به معنای این است که دیگر دلیلی برای دیدن ۱۲ اسلاید پاورپوینت یا طرح دقیق کسبوکار وجود ندارد. خیلی راحت شما را رد میکنند.
مگر اینکه کارآفرین واقعا طرح کسبوکار خارقالعادهای داشته باشد وگرنه سرمایهگذاران حرفهای از جمله سرمایهگذاران خطرپذیر و فرشته حاضر نیستند چنین چیزی را امضا کنند. زیرا میدانند که ایده شما قبلا هم وجود داشته و بعدها هم تکرار خواهد شد. بهاینترتیب آنها چیزی را امضا نمیکنند که بعدها درگیر مسائل قانونی شوند.
اشتباه ششم: ارسال پیشنهاد سرمایهگذاری بهشکل مستقیم
جذب سرمایه یعنی کاری کنید سرمایهگذار باورتان کند. هیچ سرمایهگذاری نمیخواهد در چیزی سرمایهاش را قرار دهد که هیچکس دیگری بهدنبال آن نیست. سرمایهگذاران بیش از هر چیز به همتایان خودشان نگاه میکنند و بهنوعی تأیید آنها را میخواهند.
هرگز نباید فهرستی از ایمیلها و گروههای سرمایهگذاران را جمعآوری کنید و ارائهتان را با ایمیل برایشان بفرستید. چنین رویکردی کاملا بیفایده است، چرا که سرمایهگذاران معمولا با حجم عظیمی از پیشنهادات روبهرو هستند که همه آنها انتظار باز شدن را میکشند و فقط زمانی یک ایمیل یا درخواست باز میشود که یک دوست یا آشنا سفارش کرده باشد که این پیشنهادِ خاص ارزش خواندن را دارد.
اشتباه هفتم: بحث زودهنگام درباره ارزشگذاری و پول
دلیل اینکه یک کارآفرین اغلب در جستجوی سرمایهگذار خطرپذیر و سرمایهگذار فرشته با تجربه است، این است که به استارتاپشان ارزش قابل اعتماد بدهند و از بابت پول مطمئن باشند. اگر بلافاصله حرف پول را وسط بکشید، سرمایهگذاران این کار را نوعی توهین تلقی میکنند. اجازه بدهید روند طبیعی آن طی شود و خود سرمایهگذار شروع به بحث درباره ارزشگذاری و قیمت کند. هر رویکردی غیر از این، مذاکرات را به خطر میاندازد.
اشتباه هشتم: توجه نکردن به پیشنهادهای سرمایهگذاران
هنگام ارائه، غرورتان را پشت در بگذارید و وارد شوید. به پیشنهادهایی که سرمایهگذاران میدهند کاملا گوش دهید. فرایند جذب سرمایه میتواند خستهکننده باشد، زیرا سرمایهگذاران باتجربه دوست دارند سوالات متعددی درباره مدل کسبوکارتان یا تفکر پشت فناوریتان بپرسند تا طرفین بتوانند بهترین روش برای سرمایهگذاری را تشخیص دهند.
بیشتر وقتها این سوالات برای این مطرح میشود که مشخص شود آیا این سرمایهگذاری با این مقدار زیاد پول ارزشش را دارد یا نه. اما برخی افراد به جای اینکه فرایند پرسش و پاسخ را به عنوان روشی که سرمایهگذارِ علاقهمند به استارتاپ بهکار میبرد ببینند، در برابر این پیشنهادات واکنش نشان میدهند؛ زیرا احساس میکنند با این پیشنهادها باید مدل کسبوکارشان یا تفکر پشت فناوریشان را تغییر دهند.
چنین واکنشی احتمالا سبب میشود یک سرمایهگذار خوشفکر قید چنین استارتاپی را بزند. به جای این کار بهتر است سوالات و پیشنهادهای سرمایهگذار را بررسی کنید و خوب به آنها توجه کنید تا شانستان برای جلبنظر سرمایهگذار را افزایش دهید.
سامانه تامین مالی و سرمایهگذاری خطرپذیر طرحهای فناورانه ایجاد میشود
به گزارش مرکز ارتباطات و اطلاعرسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، در راستای بند 2 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، سامانه تأمین مالی و سرمایهگذاری خطرپذیر طرحهای دانشبنیان، خلاق و فناور، جهت شکلگیری و توسعه زیستبوم دانشبنیان در کشور طراحی، راهاندازی و راهبری میشود.
به همین منظور علیرضا دلیری معاون توسعه مدیریت و جذب سرمایه معاونت علمی با شرکت گروه پیشگامان کارآفرینی کارن تفاهمنامهای امضا کرد.
طبق این تفاهمنامه شرکت گروه پیشگامان کارآفرینی کارن نسبت به ایجاد سامانهای بهمنظور تکمیل چرخه تأمین مالی حوزه دانشبنیان و ارائه خدماتی نظیر ارزشگذاری، ارزیابی موشکافانه و غیره به سرمایهگذاران و صاحبان ایده و شرکتهای دانشبنیان، خلاق و فناور اقدام میکند.
از مزایای این سامانه میتوان به ایجاد شبکه سرمایهگذاران؛ ایجاد بانک طرحهای فناورانه و نوآورانه و خلاق؛ ارزیابی طرحها به منظور حصول اطمینان از صحت اطلاعات؛ تشخیص مناسب فرصتهای سرمایهگذاری و معرفی به سرمایهگذاران؛ دسترسی سریع سرمایه پذیر به سرمایهگذاران؛ ارائه ابزارها و روشهای نوین تأمین مالی و سرمایهگذاری و نیز آموزش و فرهنگسازی استفاده از روشهای کارآمد تأمین مالی اشاره کرد.
گزارش رویداد سرمایهگذاری بوشهر | Investment Summit
به گزارش روابط عمومی کارنکراد، چهارشنبه 7 آذرماه 1397 رویداد سرمایهگذاری بوشهر با حضور مدیران سامانه تامین مالی کارنکراد، مشاوران و سرمایهگذاران خبره حوزه استارتاپی همراه این سامانه، مسئولین استانی، مدیران اداره کل ارتباطات و فناوری اطلاعات استان بوشهر و پارک علم و فناوری خلیج فارس همراه با برنامه ارائه استارتاپهای آماده جذب سرمایهگذاری و پنل سرمایهگذاری در سالن جلسات پارک علم و فناوری خلیج فارس برگزار شد.
این رویداد در سه قسمت کارگاه آموزشی، پیش رویداد و رویداد اصلی در عصر دوشنبه و صبح و بعد از ظهر روز چهارشنبه برگزار گردید؛ که در عصر دوشنبه به منظور تعالی، آموزش و توانمندسازی استارتاپ ها و همجنین استفاده از ظرفیت مشاوره ای موجود در شهر تهران،کارگارهی با موضوع نحوه ارائه به سرمایه گذار توسط جناب آقای روزبه شاهرخی به صورت آنلاین برای استارتاپهای بوشهر برگزار گردید. در این کارگاه استارتاپهای استان بوشهر و علاقهمندان حوزه کارآفرینی استان بوشهر از اطلاعات،دانش و تجربه منتور حرفه ای حوزه کسب و کار استارتاپی استفاده نمودند.
در پیش رویداد جلسات ارزیابی استارتاپهای منتخب استان بوشهر از ساعت ۹ صبح آغاز شد. در این جلسات که تیم ارزیابی کارنکراد به همراه مربیان و مشاوران همراه این سامانه، طرحهای کسب و کار و طرح های مالی استارتاپها دقیقا بررسی شد. هدف از برگزاری این جلسات مشاوره و هدایت استارتاپها به سمت مسیر پیشرفت و آگاهسازی از مشکلات و موانع احتمالی و روشنسازی روند جذب سرمایه بود .زمان این جلسات برای هر استارتاپ ۳۰ دقیقه بود که در ابتدا استارتاپها در مدت ۷ دقیقه به معرفی کسب و کار خود میپرداختند و سپس تیم ارزیابی کارنکراد و مربیان و مشاوران به همفکری و راهنمایی آنها میپرداختند و آنها را برای جذب سرمایه هدایت میکردند.
در رویداد اصلی مدیران تیمهای استارتاپی و صاحبان طرح در حضور سرمایهگذاران استان بوشهر و سرمایهگذاران خبره همراه با کارنکراد و مسولین استانی به تشریح استارتاپهای خود پرداخته و به سوالات و چالشهای داوران پاسخ دادند. پس از بررسی آرای داوران به استارتاپها، استارتاپ «پوشاپ» با ایده اپلیکیشن دوخت پوشاک مقام اول، استارتاپ «فناورناپ» در زمینه محتواسازی برای کودکان مقام دوم و استارتاپ «فارکس اپ» با ایده طراحی ربات مبادلات ارزی مقام سوم این رویداد را کسب نمودند و جوایزی از طرف شرکت کارنکراد دریافت نمودند. این جوایز در انتهای برنامه در حضور معاونت اقتصادی استانداری بوشهر، مدیریت اداره كل ارتباطات و فناوری اطلاعات، مدیركل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان بوشهر، معاونت شرکت سرمایهگذاری امید، مشاور وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، ریاست پارک علم و فناوری استان بوشهر و ریاست مركز رشد استان بوشهر به استارتاپهای برتر اهدا گردید.
همچنین در ادامه این رویداد نمایندهای از انتشارات آریاناقلم به عنوان حامی مادی و معنوی برنامه به معرفی گروهی از كتاب های آریانا قلم پرداختند و كدهای تخفیف انتشارات آریاناقلم را به عنوان هدیه در اختیار حاضرین در رویداد قرار دادند. همچنین در طی برنامه پنلی با موضوع الزامات شکلگیری اکوسیستم سرمایهگذاری در استان بوشهر با حضور سرمایهگذاران خبره حوزه استارتاپی برگزار گردید. در این موضوعات مهمی از تشکیل جامعه سرمایهگذاری استان بوشهر تا پتانسیل های محلی استان و جذابیت آن برای سرمایه گذاران مطرح گردید.
در حوزه سرمایهگذاری این رویداد جلساتی فی مابین شرکت کارن کراد و سرمایهگذاران آشنا با زیستبوم استارتاپی و همچنین سرمایه گذاران سنتی تشکیل شد. این جلسات با هدف تشکیل جامعه سرمایهگذاری استان بوشهر برگزار گردید که مورد استقبال سرمایهگذاران نیز قرار گرفت. همچنین جلساتی میان کارنکراد و اتاق بازرگانی استان بوشهر نیز در راستای این هدف تشکیل شد و قرار به شروع همکاری موثر میان دو مجموعه شد. همچنین جناب آقای عمیدی مدیرعامل کارنکراد بازدیدی از پتانسیلهای میراث فرهنگی و گردشگری استان بوشهر و سازمان بنادر و دریانوردی استان بوشهر داشتند.
در راستای برگزاری این رویداد کارنکراد از همراهی و حمایت جناب اقای بنابی مشاور محترم وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، جناب آقای مهرمنش مدیرکل محترم ارزش افزوده همراه اول، جناب آقای بهروان مدیر محترم توسعه و کسب و کار شتابدهنده دیموند، جناب آقای جلیلی مدیر محترم سرمایهگذاری صندوق پژوهش و فناوری کریمه و جناب آقای اکباتانی مدیر محترم توسعه کسب و کار گروه سرمایهگذاری شناسا برخوردار بود.
این رویداد به عنوان شروع فعالیت های شرکت کارنکراد در استان بوشهر می باشد و امید است جهت تعالی و موفقت زیست بوم کارآفرینی و استارتاپی این رویداد ها به صورت مستمر ادامه پیدا کند.
پنل تخصصی بررسی تاثیرات تامین مالی جمعی بر توسعه سرمایهگذاری
در روز نخست چهارمین نمایشگاه تراکنش ایران که با سخنرانی 27 نفر از شخصیتها و فعالان سیاسی، اقتصادی و صنعت بانکداری و پرداخت کشور همراه بود، پنل تخصصی بررسی تاثیرات تامین مالی جمعی بر توسعه سرمایهگذاری با حضور علی عمیدی،عضو هیئت مدیره و مدیر عامل سامانه تامین مالی کارنکراد به عنوان دبیر اجرایی پنل و نیز شایان شلیله،کمیل شاعری و مهشاد سبحانی در حاشیه نخستین روز از نمایشگاه تراکنش ایران برگزار شد.
در این جلسه که با معرفی اعضای پنل آغاز شد، دبیر اجرایی با تاکید بر اینکه هدف این پنل بررسی تاثیرات کراندفاندینگ و موضوع تامین مالی جمعی بر اکوسیستم استارتاپها است، گفت: با توجه به اینکه این موضوع بحث جدید و در عین حال مهمی است، باید بررسی شود کراندفاندینگ و این پلتفرمها چه کمکی به اکوسیستم و محیط کسب و کار فینتکها میکنند.
عمیدی در ادامه اشاره کرد: کراندفاندینگ تجربهای موفق در دنیاست و به طور بسیارخلاصه به فرآیند جذب سرمایه به طور جمعی و از سرمایههای خرد برای استارتاپهایی که نیاز به سرمایه دارند اطلاق میشود.
در ادامه این نشست،کمیل شاعری به اهمیت و لزوم فرهنگسازی در این حوزه اشاره کرده و افزود: باید فرهنگ و دانش عمومی را در این زمینه گسترش داد که یکی از این اقدامات میتواند دعوت از بزرگان و استارتاپهای موفق برای حضور در این عرصه است تا بتوان این بخش را معرفی و فرهنگسازی نموده و برای سرمایهگذاران ایجاد اعتماد کرد.
همچنین خانم سبحانی در ادامه این بحث افزود: این بحث آموزش و فرهنگسازی بحث مهمی است زیرا اگر فرآیند تامین مالی جمعی به درستی انجام نگیرد، معایب ان بیش از فوایدش خواهد بود.
همچنین در پایان با توضیحات شایان شلیله در خصوص مسائل حقوقی و بررسی چهارچوبها و مشخصات ناظر فنی در موضوع تامین مالی و اظهار نظر سایر اعضای پنل در این خصوص، نشست پایان یافت.
مصاحبه اختصاصی | هلدینگ سهم آشنا
معرفی مختصر از شرکتتان؟
هلدینگ سهم آشنا به عنوان مدیر صندوق سرمایهگذاری جسورانه ایده نوتک آشنا (هم اکنون سبدگردان سهم آشنا مدیر این صندوق میباشد) با بیش از 20 سال سابقه در انواع خدمات مالی برآن شد که در مسیر توسعه شرکتهای نوپا و دانشبنیان به عنوان یکی از مطرحترین بازیگران بخش مالی کشور در مدیریت انواع صندوقهای سرمایهگذاری به این موضوع نیز ورود کرده و باتوجه به شبکه مالی گستردهای که در اختیار دارد در جهت اعتلای کشور و کمک به توسعه شرکتهای نوپا از توان خدماتی خود استفاده کرده و قدمی هرچند کوچک در این مسیر بردارد. شایان ذکر است که سهم آشنا مجموعهای 100 درصد خصوصی است.
حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
سقف سرمایهگذاری صندوق ایده نوتک آشنا در مجموع در حال حاضر 10 میلیارد تومان میباشد و برای هر پروژه بخصوص باتوجه به مصوبات کمیته سرمایهگذاری و هیات مدیره صندوق تصمیم گیری صورت خواهد گرفت.
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
صندوق سرمایه گذاری ایدهنوتک آشنا بنا دارد تا در حوزههای فعالیت مشخص شده در امیدنامه (سه حوزه ICT، نانوتکنولوژی و بایوتکنولوژی) سرمایه گذاری کند.
از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهمترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آنها توجه داشته باشند چیست؟
تشکیل تیم کاری قوی و صرف توان کامل بر روی پروژه هدف، همراهی با سرمایهگذاران در جهت رسیدن به اهداف تعیین شده، تمرکز بر روی راه حلها به جای مشکلات، آستانه صبر و تحمل بالا برای رسیدن به اهداف را میتوان از مهمترین جنبه های کاری هر تیم استارتاپی دانست.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
بی ثباتی در حوزه اقتصاد کلان، بروکراسی پیچیده و طاقت فرسای سیستم بیمه ای و مالیاتی، عدم همزبانی در دو طرف سرمایه گذار و سرمایه پذیر، تضاد منافع در تدوین دستورالعمل ها را میتوان بزرگترین مشکلات این حوزه دانست.
رویداد Investment Summit بوشهر
با توجه به سفر جناب آقای جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به استان بوشهر و امضای تفاهم نامه همکاری فی مابین مجموعه کارنکراد و اداره کل ارتباطات و فناوری اطلاعات استان بوشهر مبنی بر تعالی استارتاپهای استان بوشهر و شکلدهی شبکه سرمایهگذاری آن استان، برآن شدیم تا اولین دوره از مجموعه رویدادهای کارآفرینی در استان بوشهر را به عنوان Investment Summit در هفتم آذر ماه 97 برگزار نماییم.
در این رویداد استارتاپها، سرمایهگذاران و فعالان حوزه کسب و کار های نوپا شرکت خواهند نمود. استارتاپها با هدف شناخت سرمایهگذاران و جلب نظر آنها برای جذب سرمایه کسب و کار خود را توضیح میدهند. همچنین کارنکراد با دعوت از سرمایهگذارانی خبره در حوزه سرمایهگذاری خطر پذیر سعی در انتقال تجربه خبرگان سرمایهگذاری خطر پذیر به جامعه سرمایهگذاری استان بوشهر دارد. همچنین کارنکراد با دعوت از سرمایهگذاران سنتی بوشهر سعی در تعالی و ارتقا جامعه سرمایهگذاری در حوزه استارتاپی دارد.
مصاحبه اختصاصی | فرزام نیکومرام
معرفی مختصر از خودتان؟
فرزام نیکومرام، متولد 1372
کارشناس ارشد مدیریت مالی از دانشگاه شهید بهشتی
در حال حاضر بنیانگذار استارتاپ «بیستیک» هستم که یک شبکه اجتماعی بر مبنای اعتماد است که منجر به تسهیل و ساماندهی فرآیندهای خرید و فروش از کسب و کارهای کوچک و متوسط می شود، لازم به ذکر است الگوریتم عملیاتی بیستیک مشابه خارجی و داخلی ندارد.
حوزه فعالیتتان؟
با توجه به رشته لیسانس بنده که مدیریت امور بانکی بوده و همچنین رشته کارشناسی ارشدم، حوزه فعالیت بنده ارزشگذاری استارتاپ ها، تهیه طرح توجیهی، مشاوره مالی و برنامهریزی استراتژیک کسب و کارها می باشد.
از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
از سال 1394 با استارتاپ افیکس به عنوان هم بنیان گذار فعالیت خود را در حوزه استارتاپ ها شروع کردم و بعد از شکست پروژه افیکس، وارد شرکت تامین سرمایه لوتوس پارسیان شدم و اولین پورتال صدور و ابطال آنلاین صندوقهای سرمایه گذاری در ایران را با همکاری دوستان اجرایی نمودم.
چه استارتاپ های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
در حال حاضر مربی استارتاپ بوکینگویلا هستم که در حوزه اجاره ویلا و بوم¬گردی فعالیت دارد.
کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
یکی از کمبودهای تاثیرگذار در اکوسیستم استارتاپی ایران عدم وجود اطلاعات موثق و به روز می باشد. چراکه یکی از عمده-ترین عواملی که می تواند به کارشناسان دیدگاه صحیحی جهت تحلیل موفقیت یا عدم موفقیت یک استارتاپ را قبل از شروع بدهد اطلاعات پیش پیرامون حوزه فعالیت آن می باشد.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
با توجه به نوسانات اقتصادی کشور ریسک سیستماتیک سرمایه¬گذاران خطرپذیر بالا می باشد، از اینرو سرمایه گذاران استارتاپها را با کسب و کارهای کوچک و متوسط زود بازده مقایسه می کنند و این قیاس را مبنای ارزشگذاری استارتاپ ها قرار می دهند که باعث می¬شود از مدل های ارزش دفتری (Book value) استفاده کنند.
5 نیروی رقابتی پورتر | Porter's 5 competitive forces
امروزه رقابت به یکی از مباحث مهم در حوزه فروش و بازاریابی تبدیل شده است و این موضوع در دستور کار اصلی شرکتها قرار گرفته است. رقابت در هر صنعت باید در طی زمان به افزایش ارزش برای مشتری از طریق بهبود کیفیت و کاهش هزینهها منجر شود. در یک رقابت سالم، هزینهها کاهش داده میشوند و کیفیت و خدمات محصولات ارائه شده افزایش مییابند. در نتیجه شرکتها و سازمانهایی که در این رقابت شرکت نکنند، اطلاعات کافی از نقاط قوت و ضعف رقبای خود نداشته باشند و قادر به دستهبندی رقیبان نباشند به ناچار باید از صحنه کسب و کار تجارت خارج شوند.
مدل پنج نیروی رقابتی در سال ۱۹۷۹ توسط مایکل پورتر استاد مدیریت دانشگاههاروارد ارائه شد. پورتر در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده بود که سازمانها، احتمالاً رقبای خود را بهدقت تحت نظر میگیرند. اما او معتقد بود که سودآوری یک شرکت، به عوامل بیشتری بستگی دارد و در حقیقت شرکتها باید همه نیروهای تأثیرگذار بر سطح رقابتی بودن بازار را در آنالیز خود لحاظ کنند. او پنج نیروی اصلی تشکیلدهنده بازار رقابتی را معرفی کرد و توضیح داد که ساختار صنعت، فاکتوری است که در نهایت رقابت و سودآوری را هدایت میکند.
این تجزیه تحلیل دو کاربرد دارد:
1- اگر وارد صنعتی نشدهايم میتوانيم در مورد ورود و يا عدم ورود به صنعت تصميمگيری نماييم و اگر در صنعتی قرار داريم میتوانيم با استناد به اين تجزيه و تحليل در مورد ماندن و يا خروج از صنعت تصميمگيری نماييم.
2- با استفاده از اين روش میتوانيم مناسبترين و سودآورترين موقعيت را در صنعت شناسایی نماييم.
5 نیروی رقابتی مایکل پورتر به تفکیک:
1-قدرت چانهزنی خریداران
این نیرو نشان میدهد که عرضهکنندگان محصول، از چه قدرتی برخوردارند، یعنی تا چه حد میتوانند روی افزایش قیمتها تأثیر بگذارند. طبیعتاً هرچه عرضهکنندگان قدرت بیشتری در کنترل قیمتها داشته باشند، سودآوری شرکت کاهش پیدا میکند. از طرف دیگر این نیرو تعداد عرضهکنندگان را نیز تحلیل میکند. هرچه تعداد عرضهکنندگان کمتر باشد، آنها از قدرت بیشتری برخوردارند، چراکه امکان چانهزنی با آنها وجود ندارد. در شرایطی که تعداد زیادی عرضهکننده وجود داشته باشد، کسبوکارها از وضعیت بهتری برخوردارند.
5 عوامل زیر به افزایش قدرت خریداران منجر میشود:
1- تعداد خريداران: هر چه تعداد خريداران زيادتر باشد، قدرت چانه زنی خريداران كاهش میيابد، زيرا اگر آنها كالا را نخرند، فرد ديگری آن را میخرد.
2-قدرت ادغام عمودی پسرو خريدار: اگر خريدار قدرت ادغام عمودی پسرو داشته باشد، يعنی توان اينكه واحد قبل از خود در صنعت را بخرد و يا بسازد، قدرت چانه زنی آن بالا میرود. مثال توليدكننده خودرو، اگر توان ساخت قطعات را داشته باشد، میتواند از قدرت چانه زنی بالاتری در مقابل قطعه ساز برخوردار باشد. يعنی اگر قطعه ساز قيمت بالاتری را پيشنهاد دهد توليدكننده میتواند تهديد به ساخت قطعات نمايد.
3-ميزان حياتی بودن محصول: هر چه محصول برای خريدار بااهميتتر باشد قدرت چانهزنی ما به عنوان خريدار بالا میرود و هر چه محصول حياتیتر باشد (مانند انرژی هسته ای، نفت، دارو) قدرت چانهزنی پايين میآید.
4-حجم خريد: هرچه حجم خريد خريداران بالاتر باشد قدرت چانهزنی آنها افزايش و هر چه حجم خريد خريداران كمتر باشد، قدرت چانه زنی آنها كاهش میيابد.
5-ميزان اطلاعات خريدار از نحوه توليد و ساير اطلاعات فنی مربوط به محصول و يا فرايند: اگر خريدار اطلاعات كاملی از موارد فوق داشته باشد، قدرت چانهزنی خريدار افزايش میيابد. البته در هر يک از موارد فوق فرض میشود عوامل قبلی ثابت فرض شده و تنها عامل مورد بحث تغيير میيابد.
مثالی از شرکت استارباکس:
1- در دسترس بودن گزینههای جایگزین برای خریدار
2- کم بودن و کوچک بودن تعداد خریداران
با توجه به دو عامل مطرح شده میتوان گفت که قدرت چانهزنی خریداران در مقابل شرکت استارباکس قوی میباشد.
مثالی از شرکت کوکاکولا:
1- وجود کانالهای توزیع گسترده
2- وجود خریدارن بزرگی همچون وال مارت
با توجه به دو عامل مطرح شده میتوان گفت که قدرت چانهزنی خریدارن در مقابل شرکت کوکاکولا ضعیف میباشد.
2-قدرت چانهزنی تامینکنندگان
این نیرو نشان میدهد که عرضهکنندگان محصول، از چه قدرتی برخوردارند، یعنی تا چه حد میتوانند روی افزایش قیمتها تأثیر بگذارند. طبیعتاً هرچه عرضهکنندگان قدرت بیشتری در کنترل قیمتها داشته باشند، سودآوری شرکت کاهش پیدا میکند. از طرف دیگر این نیرو تعداد عرضهکنندگان را نیز تحلیل میکند. هرچه تعداد عرضهکنندگان کمتر باشد، آنها از قدرت بیشتری برخوردارند، چراکه امکان چانهزنی با آنها وجود ندارد. در شرایطی که تعداد زیادی عرضهکننده وجود داشته باشد، کسبوکارها از وضعیت بهتری برخوردارند.
5 عامل زیر منجر به افزایش قیمت تامین کنندگان میشود:
1-تعداد عرضهكنندگان: هرچه تعداد عرضهكنندگان افزايش میيابد، قدرت چانهزنی آنها كاهش میيابد زيرا اگر اين عرضهكننده كالا را به فروش نرساند ما میتوانيم از يک عرضه كننده ديگر آن كالا را بخريم، بنابراين قدرت چانهزنی عرضه كننده كاهش میيابد.
2-تعداد محصولات جايگزين عرضهكننده: هرچه تعداد محصولات جايگزين عرضهكننده كمتر باشد، قدرت چانهزنی عرضهكننده بالا میرود و هرچه تعداد محصولات جايگزين عرضهكننده بيشتر باشد، قدرت چانهزنی عرضهكننده پايين میآید.
3-فروش عمده عرضه كننده: اگر خريدار فروش عمده انجام دهد، قدرت چانهزنی آن كاهش میيابد.
4-ميزان تمايز بين محصولات عرضه شده: اگر تمايز بين محصولات عرضهكننده بالا باشد، قدرت چانهزنی بالا میرود.
5-ميزان هزينههای ثابت عرضهكنندگان :هر چه هزينههای ثابت عرضهكنندگان بالاتر باشد، قدرت چانهزنی آنها كاهش میيابد. علت اين امر آن است كه عرضهكننده به خاطر هزينه اوليه بالا، حاضر نيست به راحتی از بازار خارج گردد و میخواهد محصول خود را هر طوری كه هست، بفروشد.
6-قابليت ادغام عمودی پيشرو: اگر عرضهكننده قدرت ادغام عمودی پيشرو بالاتری داشته باشد و توانايی خريد و يا ساخت واحد بعد از خود در زنجيره عرضه را داشته باشد، قدرت چانهزنی عرضه كننده بالا میرود.
مثالی از شرکت استارباکس:
1- تنوع زیاد تامین کنندگان
2- عرضه زیاد
با توجه به عوامل مطرح شده میتوان گفت قدرت چانهزنی تامینکنندگان نسبت به شرکت استارباکس ضعیف میباشد.
مثالی از شرکت کوکاکولا:
1- تنوع تامینکنندگان
2- کم بودن قیمت مواد اولیه
3- کوکاکولا به دلیل تناژ بالای تولید محصولاتش به عنوان یکی از بزرگترین مشتریان برای تامینکننده به حساب میآید.
با توجه به عوامل مطرح شده میتوان گفت قدرت چانهزنی تامینکنندگان نسبت به شرکت کوکاکولا ضعیف میباشد.
3-قدرت جایگزینی کالاهای جانشین
چقدر احتمال دارد که مشتریان، کالا و خدمات رقیبان شما را خریداری کنند؟ درواقع این نیرو به دو شرط اشاره میکند: اول اینکه مشتریان میتوانند محصولات جذاب و باکیفیتی را با هزینه مناسب پیدا کنند، دوم اینکه هزینه جایگزین کردن محصولات و خدمات بالا نیست. بهعنوان مثال هزینه جایگزین کردن قهوه و چای زیاد بالا نیست، اما هزینه جایگزینی اتومبیل بهجای دوچرخه، واقعاً بالا است. اگر هزینه جایگزینی کم باشد، شرکت شما با یک تهدید جدی مواجه است.
برخی از فاکتورهای که روی تهدید محصولات جایگزین تأثیرگذارند، عبارتاند از:
1-تمایل خریدار به کالاهای جایگزین
2-عملکرد قیمتی کالای جایگزین
3-هزینه تعویض کالا برای مشتریان
4-درک مشتریان از تمایز محصولات
5-مد و جریانات روز
6-تغییر تکنولوژی و نوآوری محصول
مثالی از شرکت استارباکس:
1- در دسترس بودن محصولات جایگزین
2- هزینه اندک محصولات جایگزین
با توجه به عوامل مطرح شده میتوان گفت تهدید کالاهای جایگزین نسبت به شرکت استارباکس قوی میباشد.
مثالی از شرکت کوکاکولا:
1-تعداد بالای محصولات جایگزین مانند آبمیوه، نوشیدنی انرژی زا، نوشیدنی سودا و....
با توجه به عامل مطرح شده تهدید کالاهای جایگزین نسبت به شرکت کوکاکولا متوسط رو به بالا میباشد.
4- تهدید ورود رقبای جدید
این نیرو مشخص میکند که ورود به یک بازار، تا چه حد ساده است. در یک صنعت سودآور که موانع کمی برای ورود شرکتکنندگان جدید وجود دارد، رقابت به مرور زمان افزایش مییابد و به طبع سودآوری نرخی نزولی پیدا میکند. عواملی که ورود شرکتهای جدید را محدود میکنند، بهعنوان موانع بازار شناخته میشوند.
شدت تهديد ناشی از ورود رقبای جديد به عوامل زير بستگی دارد:
1-سرمايه مورد نياز: اگر سرمايه مورد نياز برای ورود به يک صنعت زياد باشد، افراد كمتری وارد آن صنعت شده و قدرت تهديد تازه واردها كاهش میيابد
2-دسترسی به كانالهای توزيع: هرچه دسترسی به كانالهای توزيع برای تازه واردها راحت تر باشد، قدرت تهديد تازه واردها افزايش میيابد مانند: نوشابهو هرچه دسترسی به كانالهای توزيع مشكلتر باشد، قدرت تهديد تازه واردها كاهش میيابد مانند: ورود به ساخت كالاهای دارویی
3-امتيازات ويژه: هرچه افراد موجود در صنعت دارای امتيازات ويژه بيشتری باشند مانند: نام تجاری معتبر، سابقه خوب و غيره.... قدرت تهديد تازه وادها كمتر میگردد.
4-ميزان تمايز: هرچه تمايز در يک صنعت بيشتر باشد، قدرت تهديد تازه واردها كمتر میشود. مثال كسی نمیتواند وارد صنعت خودرو شود اما افراد به راحتی میتوانند وارد صنعت گچ شوند.
5-منحنی يادگيری يا تجربه: طبق اين منحنی هر چه زمان بيشتری میگذرد هزينه ما در يک صنعت كاهش مييابد زيرا هر چه زمان بيشتری میگذرد، تجربه ما در صنعت بيشتر میشود و میتوانيم هزينههای خود را در صنعت كاهش دهيم. هرچه صنعت دارای منحنی يادگيری بالاتری باشد، يعنی زمان بيشتری طول بكشد تا بتوانيم خود را به نقطه Min هزينه در آن صنعت برسانيم، قدرت تهديد كمتر ميشود زيرا زمان زيادی لازم است تا قادر باشيم در آن صنعت تجربه كسب نموده و هزينه خود را كاهش داده و در نهايت با ساير شركتها رقابت نماييم.
6-سياستهای دولت: هر چه دولت در ورود تازه واردها سختگيری بيشتری نمايد، قدرت تهديد تازه واردها كاهش میيابد و هرچه آسانتر بگيرد قدرت تهديد تازه واردها افزايش میيابد. به عنوان مثال اگر دولت جهت ايجاد كارگزاری بورس قوانين سختی را وضع نمايد، بنابراين قدرت تهديد تازه واردها كاهش خواهد يافت.
مثالی از شرکت استارباکس:
1- هزینه متوسط پیاده سازی و اداره کسب و کار
2- هزینه بسیار بالا توسعه و جا انداختن محصول
3- هزینه متوسط زنجیره تامین
با توجه به عوامل مطرح شده میتوان گفت تهدید تازه واردها نسبت به شرکت استارباکس متوسط است.
مثالی از شرکت کوکاکولا:
1- موانع کم برای ورود
2- تعداد بالا محصولات
با توجه به عوامل مطرح شده میتوان گفت تهدید تازه واردها نسبت به شرکت کوکاکولا متوسط میباشد.
5-قدرت رقابتی رقبای فعلی
درنهایت آخرین و مهمترین نیروی مدل پورتر، به شدت رقابت شرکتهای حاضر در بازار اشاره دارد. صنایع بسیار رقابتی معمولاً سودآوری کمتری دارند، زیرا هزینه رقابت در آنها بسیار بالا است. یک بازار بسیار رقابتی ممکن است از یکی از شرایط حاصلشده باشد:
• بازیگران بازار از ابعاد مشابهی برخوردارند و یک بازیکن غالب، بر دیگران برتری نیافته است.
• تمایز زیادی بین محصولات و خدمات رقبا وجود ندارد.
• یک بازار بالغ با رشد بسیار آهسته.
• شرکتها تنها در صورتی میتوانند رشد کنند که مشتریان رقبای خود را به شیوههای گوناگون جذب کنند.
غالباً قويترين نيروی رقابتی است و شدت ضعف آن بستگی به عواملی به شرح ذيل دارد:
1-همترازی رقبا: هرچه رقبای موجود در يک صنعت مشابه تر باشند مانند: از نظر سرمايه، تعداد پرسنل، قيمت، تكنولوژي، كيفيت، حجم توليدو .. قدرت رقابت در آن صنعت بيشتر میگردد.
2-تعداد رقبا: هرچه تعداد رقبا در يک صنعت بيشتر باشد، شدت رقابت بيشتر میگردد.
3-هزينه ثابت: هر چه هزينه ثابت در صنعت بيشتر باشد، شدت رقابت در آن صنعت بيشتر میگردد.
4-موانع خروج: هر چه موانع خروج از صنعت بيشتر باشد مانند: سياستهای دولت، سرمايه سنگين، . . . شدت رقابت بيشتر میگردد
5-هزينه تبديل: هر چه هزينه تبديل در يک صنعت بيشتر باشد، شدت رقابت بيشتر میگردد.
مثالی از شرکت استارباکس:
1- تعداد زیاد بنگاهها ( دارای یک سایز و اندازه)
2- هزینه اندک تغییر از یک برند به برند دیگر
3- تنوع بنگاهها
با توجه به عوامل مطرح شده میتوان گفت قدرت رقابت بین رقبا موجود نسبت به شرکت استارباکس قوی میباشد.
مثالی از شرکت کوکاکولا:
1- تعداد زیادی بنگاهها
2- هزینه ثابت بین بنگاهها
با توجه به عوامل مطرح شده میتوان گفت قدرت رقابت بین رقبا موجود نسبت به شرکت کوکاکولا قوی میباشد.
منابع:
competitive strategy: techniqes for analaysis industries and competiors book
www.blog.vla.ir
www.businessnewsdaily.com
www.strategicmanagementinsight.com
نوآفرینی | Originals
همه ما در دورانی از زندگیمان سعی کردهایم با دیگران متفاوت باشیم و از این منظر مزیت کسب کنیم اما معمولاً یا راه را اشتباه رفتهایم یا به محض ابراز وجود، در نطفه خفهشدهایم. افراد مبتکر و خلاق، مدلهای ذهنی خاصی دارند که کتابهای متعددی در بازار به بررسی آن پرداخته است؛ اما کم پیش میآید کتابی بیابیم که در عین پاسخدهی به نیازهای دانشی مخاطب، با ایجاد پارادوکس میان پیشفرضها و چارچوبهای ایجادشده قبلی و مفاهیم آورده شده در کتاب، مخاطب را با خود همراه نماید. کتاب نوآفرینی نوشته آدام گرانت از این نوع کتابها است که در نوع خودش بینظیر است. نویسنده این کتاب پروفسور جوان مدرسه مدیریت کسبوکار وارتون است که ۵ سال پیوسته بهعنوان استاد برتر انتخاب و همچنین به عنوان یکی از بیستوپنج متفکر برتر حوزه مدیریت در دنیا برگزیده شده است.
این کتاب سرتاسر آموزههای جذاب و متفاوت در مورد نوآفرینی است و شما را با حقایقی مواجه میکند که ممکن است در ابتدا برای پذیرش آن مقاومت کنید اما در نهایت در بستری داستانی و با ارائه مثالهایی شما را قانع میکند تا از پوسته دانشی خود خارج شوید و جهان را از بعد دیگری بنگرید. همانطور که در کتاب آمده است: «مُهر تضمین نوآوری عبارت است از دست رد زدن به پیشفرض و کاوش در این مورد که گزینه بهتری وجود دارد یا خیر».
خرد متعارف چنین میگوید که برخی افراد ذاتاً خلاق هستند، درحالیکه بیشتر افراد نوآفرینی اندکی دارند. برخی از افراد زاده شدهاند تا رهبر باشند و بقیه پیرو هستند. برخی از افراد میتوانند تأثیر واقعی بر جای گذارند اما اکثریت فاقد این قدرتاند. کتاب «نوآفرینی» همه این پنداشت ها را میشکند.
همه ما در زندگیمان افرادی را دیدهایم که هیچ چیز جز واژه «نابغه» نمیتواند آنها را معرفی کند؛ اما چند درصد آنها نوآفرین هستند و تأثیر خاصی بر جهان اطرافشان گذاشتهاند؟ اگرچه نوابغ خردسال غالباً هم به لحاظ استعداد و هم ازنظر جاهطلبی غنی هستند، آنچه مانع از این میشود که دنیا را بهپیش ببرند نیاموختن نوآفرین بودن است. آنها انرژی خود را بر مصرف کردن دانش علمی موجود متمرکز میکنند، نه بر تولید بینشهای جدید. آنها از قواعد کدگذاری شده بازیهای مرسوم دنبالهروی میکنند، به جای اینکه قواعد یا بازیهای خود را ابداع کنند.
گاهی حتی والدین، ندانسته ریشههای نوآفرینی و ابتکار را در کودکانشان میخشکانند. تصور کنید کودکتان آسمان را در پایین و جنگل را در بالای صفحه نقاشی کرده است، خورشید را به شکل مثلث کشیده و آن را به رنگ صورتی رنگآمیزی کرده است. واکنش شما چه خواهد بود؟ احتمالاً با ملایمت به او گوشزد میکنید که به اطرافش بیشتر دقت کند و به او توضیح میدهید که خورشید به چه شکلی است و موقعیت زمین و آسمان باید در کجای صفحه ترسیم شود. ناخودآگاه به ذهن کودک چارچوب میدهید و به وی میآموزید در جهت تائید شما رفتار کند. این کتاب به شما کمک میکند تا چارچوب و بینش متفاوتی در مورد خلاقیت و نوآفرینی داشته باشید.
اگر به شما گفته شود میل بیپایانتان برای کسب توفیق و انگیزه قویتان برای رسیدن به هدف، میتواند مزاحم نوآفرینی و ابتکار عمل شود، تعجب نمیکنید؟ با خواندن این کتاب متوجه خواهید شد که هرچه بیشتر برای موفقیت ارزش قائل شوید، بیشتر از ناکامی خواهید ترسید. میل شدید به موفقیت، بهجای هدف گرفتن دستاوردهای منحصربه فرد، ما را به جایی میرساند که برای موفقیت تضمین شده تلاش کنیم. در واقع، انگیزه موفقیت و ترسی که از ناکامی به همراه دارد سد راه برخی از بزرگترین آفرینشگران و کارگزاران تغییر در طول تاریخ بوده است.
به پارادوکس بعدی میپردازیم: تقریباً همه ما این جمله را بارها شنیدهایم: «کارآفرینی مستلزم ریسکهای بزرگ است». تقریباً در تمامی مقالاتی که ویژگیهای لازم برای موفقیت کارآفرینان را برمیشمارند، ریسکپذیری فاکتور مهمی قلمداد میشود. نویسنده در بخشی از کتاب آورده است: «میخواهم این افسانه را که نوآفرینی و ابتکار مستلزم ریسک کردنهای شدید است نقض کنم و متقاعدتان سازم که افراد مبتکر عملاً بسیار معمولیتر از چیزیاند که ما گمان میکنیم. در هر حوزهای، از کسبوکار و سیاست گرفته تا علم و هنر، افرادی که دنیا را با ایدههای خلاقانه بهپیش میبرند به ندرت اسطوره عزم و اراده و تعهد هستند. شاید چون سنتها را زیر سؤال میبرند و وضع موجود را به چالش میکشند، در ظاهر دلیر و مطمئن به نظر برسند؛ اما وقتی لایههای رویی را کنار بزنید، حقیقت این است که آنها نیز با ترس، دودلی و تردید به خود دست به گریباناند». در واقع اگر ریسکگریزید و درموردِ انجامپذیر بودن ایدههایتان تردیدهایی دارید، احتمالاً کسبوکارتان برای ماندن ساخته میشود. اگر قماربازی کلهخراب هستید، کسبوکار نوپایتان بسیار شکنندهتر است.
تصور کنید موقعیتی پیش بیاید که بتوانید کسبوکاری برای خودتان دستوپا کنید. چقدر احتمال دارد بلافاصله کار کنونیتان را رها کنید و به امید سوددهی کسبوکاری نوپا، امنیت شغلیتان را به خطر بیندازید؟ اغلب افراد تصور میکنند که با ایجاد کسبوکاری نوپا، باید تمام پلهای پشت سر را خراب کرد و با تمام قوا برای پرورش کسبوکار جنگید. همیشه شنیدهایم که بیل گیتس دانشگاه را رها کرد اما به ما نگفتهاند که چقدر مراقب بود تا ابتدا بتواند مرخصی تحصیلی بگیرد و مطمئن شود که والدینش خرجش را میدهند و سپس وارد بازی جدید شود.
آدام گرانت در کتاب نوآفرینی، رابطه عکس بین کمیت و کیفیت را نقض کرده و بیان میکند که وقتی نوبت به خلق ایده میرسد، کمیت پیشبینی پذیرترین مسیر به سمت کیفیت است. بسیاری از افراد به این دلیل از رسیدن به نوآفرینی بازمیمانند که چند ایده معدود تولید میکنند و سپس ذهنشان را بهتمامی درگیر اصلاح کردن آنها و به کمال رساندنشان میکنند.
با خواندن این کتاب میآموزید که چگونه میتوان در محیطی که همه با شما مخالف هستند، ایده نوآفرینانه تان را مطرح کنید، به شما میآموزد که چرا باید در جلسه با سرمایهگذاران، منتقد اصلی ایده خود باشید، بیان میکند که به تعویق انداختن امور چگونه میتواند منجر به نوآفرینی شود، توضیح میدهد که چه تفاوتی میان فرزندان ارشد و غیر ارشد در حرکت آنان به سمت نوآفرینی وجود دارد، به این نکته اشاره میکند که پیشگامی در بازار همیشه مزیت به شمار نمیرود، از لزوم عدم شفافیت شما در سازمان صحبت میکند و حتی به شما میگوید که برخلاف نظریههای موجود، گروه اندیشی عامل توقف نوآفرینی نیست.
مطالعه این کتاب با ترجمه روان آقایان رایان راد و شفیعا، به شما کمک میکند تا نوآفرینی و نوآفرینان را بیشتر بشناسید و تلاش کنید برای یکبار هم شده به جای اینکه با دنیا سازگار شوید، او را با خودتان سازگار کنید. علاقمندان میتوانند این کتاب را از سایت انتشارات آریانا قلم به نشانی www.aryanabook.com خریداری نمایند.
در آخر اینکه مخاطبان این کتاب، همه اقشار اعم از دانشجویان، مدیران، کارآفرینان و همه کسانی که دوست دارند دنیا را جای بهتری برای زندگی کنند، شامل میشود اما به نظر میرسد، والدین باید نگاه ویژهای به این کتاب داشته باشند تا به بینش جدیدی در مورد پرورش فرزندان نائل آیند که حتی اگر موجب ایجاد نوآفرینان نسل آینده نشود، قطعاً از سرکوب ناخودآگاه استعدادهای نوآفرینانه کودکانمان جلوگیری میکند.
رمز و رازهای سرمایهگذاری فرشته، پاول گراهام (ساز و کار، بخش چهارم)
گاهی در کنار سرمایهگذاری، استارتاپها به واسطه تجربه و تخصص سرمایهگذاران فرشتهای که عضوی از سهامداران آن شرکت هستند پیشرفت قابل توجهی خواهند داشت. این به انتخاب شما (سرمایهگذار فرشته) بستگی دارد که تمایل دارید غیر از سرمایهای که در اختیار استارتاپ میگذارید با آنها به عنوان عضوی از شرکتشان همکاریهای متنوع دیگری نیز داشته باشید یا خیر.
مسأله جزیی دیگری نیز در مورد سرمایهگذاری فرشته وجود دارد: اینکه از شما چقدر انتظار میرود به استارتاپ کمک کنید. این انتظار میتواند مانند مبلغی که سرمایهگذاری میکنید، بسیار متفاوت باشد. اگر نمیخواهید جز سرمایهگذاری کار دیگری برای استارتاپ انجام دهید، ضرورتی ندارد که کار خاصی انجام دهید. شما به سادگی میتوانید صرفا یک منبع پول باشید یا میتوانید یک کارمند واقعی برای استارتاپ بشوید. فقط اطمینان حاصل کنید که خودتان و استارتاپ مورد نظر قبلاً در مورد این که چه مقدار سرمایهگذاری و چه کارهایی برای آنها انجام خواهید داد به توافق رسیده باشید.
شرکتهای ممتاز گاهی استانداردهای بالایی برای سرمایهگذاران فرشته دارند. آن دسته از شرکتهای استارتاپی که تعداد خواهان زیادی به عنوان سرمایهگذار دارند، عموماً فقط به کسانی که معروف هستند و یا به سختی برای آنها کار خواهند کرد اجازه سرمایهگذاری میدهد. اما این احساس را پیدا نکنید که شما مجبور هستید زمان زیادی را صرف کنید و در غیر این صورت نمیتوانید بر روی استارتاپ خوبی سرمایهگذاری کنید. عدم همبستگی عجیبی بین اینکه چقدر قرارداد با یک استارتاپ داغ و جذاب است و اینکه در پایان همین استارتاپ به چه میزان موفق خواهد بود، وجود دارد. بسیاری از استارتاپهای جذاب در نهایت ناکام خواهند ماند و با شکست روبرو میشوند و در عوض بسیاری از استارتاپهایی که هیچکس دوست ندارد، موفق خواهند شد و برای سرمایهگذارانی که در ارزشگذاری کم بر روی آن سرمایهگذاری نکردهاند جای افسوس باقی میگذارند.
این نکته مایه سرافرازی است که بتوانیم آن استارتاپهایی را که در آینده موفق خواهند شد انتخاب کنیم؛ اینطور نیست؟ بخش مهمی از روند سرمایهگذاری فرشته که بیشترین تاثیر را در سودهای آتی آنها دارد، "انتخاب شرکتهای مناسب" است. در عین حال سختترین قسمت از روند سرمایهگذاری نیز همین میباشد. بنابراین شما باید به طور کامل همه چیزهایی را که تا به حال به شما گفتهام، نادیده بگیرید؛ البته ممکن است لازم باشد در بعضی موارد به آنها مراجعه کنید اما مسئله اصلی آنها نیستند.
مهمترین مسئله این است که استارتاپ درست را انتخاب کنید. مهمترین مسئله برای استارتاپ فهم معنی جمله "چیزی را که مردم میخواهند" است و برای سرمایهگذاران فهم معنی جمله"انتخاب استارتاپهای مناسب" است. حاصل ترکیب آنها به یک جمله میرساند: "انتخاب استارتاپهایی که نیازهای مردم را پاسخ میدهند".
تصمیمات در مجامع عمومی شرکت سهامی خاص با چه اکثریتی اتخاذ میشود؟
شرکت سهامی خاص دارای سه مجمع عمومی است. (البته طبق قانون تشکیل مجمع عمومی موسس در شرکتهای سهامی خاص اجباری نیست؛ اما طبق مقررات و ضوابط حاکم بر اداره ثبت شرکتها، یکی از مدارک لازم برای تاسیس شرکت، صورتجلسه مجمع عمومی موسس است)
الف- مجمع عمومی موسس: در مجمع عمومی موسس لازم است پذیرهنویسانِ حداقل نیمی از سرمایه شرکت، در جلسه مجمع حاضر باشند. منظور از پذیرهنویسان (موسسان) همان اشخاصی هستند که با تقبل کردن پرداخت بخشی از سرمایه شرکت، در تشکیل شرکت سهامی خاص مشارکت میکنند. اگر در اولین مرتبهای که پذیرهنویسان دعوت میشوند، حداقل نیمی از آنها در جلسه حاضر نشوند، جلسه مجمع تشکیل نمیشود و لازم است مجددا پذیرهنویسان برای حضور در مجمع دعوت شوند. در مجمع جدیدی که تشکیل میگردد، حضور حداقل یکسوم پذیرهنویسان سرمایه ضروری است. در هر دو حالت گفتهشده، تصمیمات مجمع عمومی موسس زمانی قانونی است که حداقل دو-سوم حاضرین در مجمع آن تصمیم را تصویب کرده باشند. اگر این نصاب رای حاصل نشود، موسسین باید عدم تشکیل شرکت را اعلام کنند. (ماده 75 لایحه اصلاح قسمتی از مواد قانون تجارت)
ب- مجمع عمومی فوقالعاده: در مجمع عمومی فوقالعاده لازم است بیش از نصف سهامی که حق رای دارند، در جلسه مجمع حاضر باشند. اگر در اولین دعوت، این تعداد سهامدار در جلسه مجمع حاضر نشدند، سهامداران برای بار دوم دعوت میشوند. لازم است در دعوت دوم بیش از یکسوم سهامداران حاضر شوند. در هر دو حالت فوق، تصمیمات مجمع عمومی فوقالعاده با دو-سوم آرای حاضرین معتبر و قانونی است. (مواد 84 و 85 لایحه اصلاح قسمتی از مواد قانون تجارت)
پ- مجمع عمومی عادی: در این مجمع لازم است حداقل بیش از نصف سهامی که حق رای دارد، حاضر باشند. اگر در اولین دعوت این تعداد از سهامداران حاضر نشدند، در دعوت دوم هر تعداد از صاحبان سهام که حاضر باشند، مجمع تشکیل میشود. در این مجمع تصمیمات با اکثریت نصف بعلاوه یک آراء حاضر در جلسه مجمع معتبر و قانونی است. با این همه، در مواردی که مجمع بخواهد مدیران و بازرسان شرکت را انتخاب کند، نصاب لازم برای اتخاذ تصمیمات، اکثریت نسبی است. (مواد 87 و 88 لایحه اصلاح قسمتی از مواد قانون تجارت)
* قواعد حاکم بر مجمع عمومی عادی از جهت نصاب تشکیل و اتخاذ تصمیمات، در مجمع عمومی عادی بطور فوقالعاده نیز رعایت میشود؛ زیرا این مجمع هم نوعی مجمع عمومی عادی است.
* سهامداران میتوانند در اساسنامه شرکت نصابهای ذکرشده برای رایگیری در مجامع بالا افزایش دهند؛ اما هیچگاه نمیتوانند از حداقل نصابهای تعیین شده برای آن مجامع برای تصمیمگیری بکاهند.
استارتاپ دمو کیش اینوکس 2018
کیش اینوکس به عنوان بزرگترین رویداد اقتصادی بخش خصوصی با چندین سال سابقه برگزاری توانسته با در کنارهم قراردادن بخشهای پیشروی اقتصاد ایران شامل بانک، بیمه، بورس، انرژی(نفت و گاز و پتروشیمی)، زیرساخت و گردشگری و همچنین حضور فعال متولیان پروژههای سرمایهپذیر و مشارکت سرمایهگذاران داخلی و خارجی فرصت ویژهای را برای شکوفایی و توسعه سرمایهگذاری و در نهایت رشد و توسعه اقتصاد کشور فراهم آورده است.
با توجه به حضور ۲۵۰ شرکت در رویداد کیش اینوکس، برآن شدیم تا فرصتی را برای ارایه استارتاپها در میان جمعی از سرمایهگذاران بوجود آوریم. در رویداد استارتاپ دمو ۱۰ استارتاپ که پیش از نمایشگاه در سامانه کارنکراد ثبتنام کرده و توسط ما بررسی و تایید شده بودند، فرصتی پیدا کردند تا خود را در مدت ۱۰ دقیقه به سرمایهگذاران حاضر در نمایشگاه معرفی کنند و ارتباط موثری را با آنها ایجاد کنند.
مصاحبه اختصاصی | فرشاد ضیغمی و امین ضیغمی
معرفی مختصر از خودتان؟
فرشاد ضیغمی، مهندس برق، فوق لیسانس طراحی صنعتی، پژوهشگر دیزاین و مشاور کسب و کار
امین ضیغمی، مهندس مکانیک، فوق لیسانس طراحی صنعتی، پژوهشگر دیزاین و مشاور نوآوری سازمانی
ما از سال 1387 در صنایع الکترونیک نظامی، پزشکی و خودرو بصورت کارمندی، خویشفرمایی و کارآفرینی فعالیت داشتهایم و از سال 1394 در حوزه پژوهش دیزاین مشغول به کار هستیم.
حوزه فعالیتتان؟
فعالیت ما پژوهش، آموزش و مشاوره در حوزه طراحی و توسعه کسب و کار با استفاده از رویکردها و متدهای دیزاین می باشد.
از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
فرشاد ضیغمی از سال 1395 با موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد «کاربرد تفکر طراحی در حل مسائل خبیث استارتاپها» بهطور جدی به پژوهش طراحی در حوزه کسب و کار وارد شده و امین ضیغمی از سال 1394 با موضوع «نوآوری در کسب و کار با رویکرد علوم شناختی» به پژوهش در حوزه کسب و کارهای نوپا میپردازد.
چه استارتاپ های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
ما مربی استارتاپ نیستیم، به استارتاپها آموزش میدهیم که چطور برای حل مسائلی که در کسب و کارشان پیش میآید راهکارهای نوآورانه خلق کنند، بدون اینکه خودمان الزاما به نوع آن مسائل اِشرافی داشته باشیم. در واقع کار ما آموزش دادن روش یا پروسه حل مساله با رویکرد دیزاین است.
متد ما در فرآیند حل مساله شامل 4 مرحله است: کشف مساله درست، تعریف درست مساله، توسعه راهحلهای ممکن، ارزیابی و انتخاب راهحل.
کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
«انسان محور نبودن فرآیند طراحی» از بزرگترین ضعفهای این اکوسیستم است. ما معتقدیم ایده بد وجود ندارد. پیش پا افتادهترین ایده میتواند با یک بزینس مدل خوب برای همه ذینفعان ارزش ایجاد کند.
یک بزینس مدل خوب 3 محور اصلی دارد: انسان، بزینس، تکنولوژی
انسان: یعنی نتیجه کسب و کار (محصول/خدمات) برای انسان مطلوبیت داشته باشد
بزینس: یعنی مدل کسب و کار از لحاظ اقتصادی سودآور باشد
تکنولوژی: یعنی اجرای مدل کسب و کار از لحاظ تکنولوژی امکانپذیر باشد
کم توجهی به هر یک از این محورها، احتمال شکست بزینس مدل را افزایش میدهد.
کم توجهی به محور «انسان»، شایعترین ضعف استارتاپهای ایرانی است. محصول یا خدمات بسیاری از استارتاپهایی که شکست میخورند نتیجه کشف نیاز عمیق مخاطب نیست بلکه نتیجه «توانایی»، «امکانات» یا «میل درونی» تیم استارتاپ برای خلق یک محصول یا سرویس است. در این استارتاپها شناخت و درک عمیق نیاز مخاطب، موضوعی است که معمولا نادیده گرفته میشود، در صورتی که از مهمترین دلایل موفقیت در کسب و کار است. بنابراین استارتاپها باید کار با ابزارهای کاربر پژوهی در سطوح عمیق را یاد بگیرند و به ابزارهایی که صرفا نیاز سطحی مشتری را استخراج میکند اکتفا نکنند.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
این مشکلات به دو دسته تقسیم میشود، مشکلات قبل از جذب سرمایه و مشکلات بعد از جذب سرمایه.
از مشکلات قبل از جذب سرمایه به دو عامل پرزنت ضعیف و بزینس مدل بد یا پر ابهام باید اشاره کرد که این عوامل غالبا مانع جذب سرمایه میشود. از مشکلات بعد از جذب سرمایه، استراتژی اشتباه در توسعه کسب و کار و مقیاس پذیری زودهنگام از مهمترین عواملی است که میتواند باعث از بین رفتن سرمایه جذب شده و بیاعتمادی سرمایهگذارها شود. خیلی وقتها اشتباهاتی که بعضا جبران پذیر نیستند حاصل تعریف غلط یک مساله است. برای مسالهای که غلط تعریف شده، راه حل خوب وجود ندارد. دردی که درست تشخیص داده نشود، تجویز کردن درست برایش بی معنی است. بطور مثال دیده میشود که مساله استارتاپ، محصول ضعیف یا ناقص بوده ولی استارتاپ، به جای توسعه یا تکمیل محصول، همه سرمایه جذب شده را برای کمپین تبلیغاتی هزینه می کند. واقعیت این است که تبلیغ کردن محصولی که برای مشتری مطلوبیت ندارد بیفایده است. بنابراین نکتهای که ما همواره در مشاورهها تاکید میکنیم این است که شناسایی مساله درست بسیار مهمتر از یافتن راه حل درست است.
مصاحبه اختصاصی | اسمارتآپ ونچرز
معرفی مختصر از شرکتتان؟
اسمارتآپ یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر است که در بخش Early Stage اکوسیستم کارآفرینی ایران فعالیت میکند. بنیانگذاران اسمارتآپ پیش از این چندین کسب و کار راه اندازی کردهاند که سود انباشته بخشی از آنها وارد اسمارتآپ شده و صرف سرمایهگذاری در کسب و کارهای نوپا میشود. به بیان دیگر بنیانگذاران اسمارتآپ از دنیای کارآفرینی پا به عرصه سرمایهگذاری خطرپذیر گذاشتهاند.
نگاه کارآفرینانه سرمایهگذاری اسمارتآپ باعث شده است یکی از اصلیترین آوردههای غیرمالی اسمارتآپ در سرمایهگذاریهایش، بکارگیری تجارب کسب و کارهای پیشین باشد. هم افزایی این تجارب با دانش حاصل از تعامل با استارتاپهای مختلف، زمینهساز توسعه یک مدل منتورینگ شده است. این مدل در کنار پلتفرم دانشی اسمارتآپ مرتب ارتقا می یابد.
فرآیند سرمایهگذاری در اسمارتآپ با امضای قرارداد خاتمه نمییابد بلکه پس از امضای قرارداد، فرآیندهای دیگری فعال میشود. منتورینگ فعال، کمک به خلق اهرم رشد، مکانیزمهای حمایتی منابع انسانی، مالی و حقوقی و پشتیبانی فعال جهت افزایش سرمایه راند بعد، از جمله این فرآیندها است.
یکی از محوریترین اقدامات یک تیم کارآفرینی تلاش در جهت ساخت اهرم رشد کسب و کار است. حرکت در این مسیر پیچیدگیها بسیاری دارد و حتیگاه ممکن است نیاز باشد یک کسب و کار به Pivot تن دهد. اسمارتآپ در این مسیر کمکهای فکری و فنی اثرگذاری در اختیار پرتفولیواش قرار میدهد. Pivot نیمی از استارتاپهای پرتفولیو پس از سرمایهگذاری اسمارتآپ شاهدی بر این مدعاست.
حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
بازه سرمایهگذاری اسمارتآپ بین 200 میلیون تا یک میلیارد تومان است. البته برای استارتاپهایی که درخواستی نزدیک به سقف سرمایهگذاری ( یک میلیارد تومان) دارند، سرمایه گذاری در دو مرحله انجام میشود. ابتدا سرمایه کوچکی تزریق میشود و باقی سرمایه درخواستی به صورت follow-on round سرمایهگذاری میشود.
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
به دلیل اینکه اسمارتآپ در حوزههایی سرمایهگذاری میکند که دارای دانش و تجربه انباشته شده باشد، حوزههای سرمایهگذاری خود را به این صورت انتخاب کرده است :
1- Fintech 2- E-Health 3-Content 4-AI 5-Social Network
از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهمترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آنها توجه داشته باشند چیست؟
یکی از مهمترین موضوعاتی که باید به آن توجه شود، تیم استارتاپ است. تیم باید دارای ترکیبی مناسب از مهمترین نیازها و مهارتهای استارتاپ باشد. در حال حاضر استارتاپهای زیادی، تیمی را تشکیل میدهند که از نظر مهارتهای مورد نیاز استارتاپ تکمیل کننده یکدیگر نیستند و به همین دلیل بعضی جنبههای استارتاپ مهجور میمانند و همگام با سایر جنبههای استارتاپ رشد نمیکنند.
مورد دیگر، بازاری است که استارتاپ برای فعالیت انتخاب میکند. قبل از انتخاب بازار باید در مورد حجم بازار، روند رشد بازار، خلاءها و نیازهای بازار تحقیقات انجام شود و پس از آن شروع به ایجاد محصول کنند. ورود به بازارهایی که سقف کوتاهی دارند، جذابیتی برای سرمایهگذاری ندارد.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
طولانی بودن فرآیند بررسی و پاسخگویی سرمایهگذاران به استارتاپها از مهمترین چالشهایی هست که انرژی و زمان زیادی را از استارتاپ میگیرد و گاهی منجر به از دست رفتن فرصتها برای استارتاپها میشود.
قلاب | Hooked
برای بسیاری از محصولات، ایجاد وابستگی شرط بقاست. ازآنجاکه چیزهای بیشماری وجود دارند که میتوانند حواس ما را به خود جلب کنند، شرکتها به دنبال تسلط بر تاکتیکهایی بدیعاند تا بتوانند جای خود را در ذهن کاربران نگه دارند. امروزه، جمع کردن میلیونها کاربر دیگر کافی نیست. شرکتها هر روز بیشتر به این واقعیت پی میبرند که ارزش اقتصادیشان تابع مستقیمی است از قدرت عادتهایی که ایجاد میکنند. شرکتها، برای جلب وفاداری کاربران و خلق محصولی که مکرراً استفاده شود، باید دریابند چه چیزی کاربران را وامیدارد که کلیک کنند و چرا.
Nir Eyal سالهای زیادی در صنعت بازیهای ویدئویی و تبلیغات کار کرده است. در این مدت، فنونی را که برای انگیزاندن کاربران و اثرگذاری در آنها استفاده میشود آموخته، به کار گرفته و گاهی هم کنار گذاشته است. در مدرسۀ عالی کسبوکار استنفورد و مؤسسۀ طراحی Hasso Plattner تدریس کرده است و یکی از سخنرانهای همیشگی کنفرانسهای صنعتی و شرکتهای لیست Fortune 500 است. نوشتههای او دربارۀ فناوری، روانشناسی و کسبوکار در مجلۀ Harvard Business Review، The Atlantic، TechCrunch و Psychology Today منتشر میشوند. نوشتههای Ryan Hoover در TechCrunch، The Next Web، Forbes و Fast Company منتشر میشوند. Hoover، بعد از انتشار کتاب قلاب در کنار Nil Eyal، Product Hunt را بنیانگذاری کرد، شرکتی که در توصیفش گفتهاند، «محل کشف پدیدۀ بعدی فناوری»
این کتاب کارش را با زدن ضربهای محکم به خواننده شروع میکند:
چند پاراگراف نخست مقدمه کتاب، مانند سیلی محکمی، یک آن ما را به خود میآورد تا به این فکر فرورویم که هرروز بدون تفکر آگاهانه با تلفن هوشمندمان چه کارهایی میکنیم، به اینکه بی آنکه واقف باشیم چگونه اسیر و پایبند برنامههای دستگاههای هوشمند خود شدهایم. همانطور که نویسنده کتاب اشاره میکند، به نظر چارهای نیست و ما به این فناوریها معتاد شده یا، به عبارت دقیقتر، در «قلاب» آنها گیرافتادهایم! مفهوم قلاب شدن در این کتاب فصل مشترک حوزههای روانشناسی و فناوری و کسب وکار است، که به مدد آن نویسنده میکوشد نشان دهد که چگونه برخی از محصولات فناورانه در فضای پرتلاطم و پرتغییر کسبوکارهای امروزی، به خصوص در دنیای مجازی و آنلاین، توانستهاند موفقیتی عالمگیر برای مالکان خود به ارمغان بیاورند. به روشنی و با کمک نمونههایی معروف، نشان داده میشود که برنامهها و محصولاتی که نیاز مداومی به مراجعه به خودشان را در مخاطب ایجاد میکنند ماندگاری بیشتری دارند؛ به قول نویسنده کتاب، محصولاتی مانا میشوند که نخست ویتامین و سپس ُمسکنی برای مخاطب باشند.
کتاب پیش رو میتواند راهنمای مفیدی برای کسانی باشد که در جست وجوی مدلی نو برای کسب وکارند. به علاوه، در زمینه طراحی ارزش پیشنهادی و طراحی محصول و مرحله ایدهیابی، این کتاب راهنماییهای ارزنده و کاربردیای به خواننده عرضه میکند. انتشارات آریاناقلم در ادامه تحقق اهدافش درباره انتشار کتابهای معیار در حوزه های کسب وکار و طراحی محصول، با همراهی مترجم خوبش، آقای سعید قدوسینژاد، که خود از فعالان این حوزههاست، دست به انتشار این کتاب زده است. امید که کتاب حاضر مورد استفاده همه فعالان و علاقهمندان به این دو حوزه قرار گیرد.
رمز و رازهای سرمایهگذاری فرشته، پاول گراهام (ساز و کار، بخش سوم)
ارزیابی ارزشگذاریهای استارتاپها تنوع زیادی ندارند. میزان ارزشگذاریهای استارتاپها برای راندهای سرمایهگذاری فرشته در آمریکا معمولاً در بازه 300 هزار دلار تا 4 یا 5 میلیون دلار میباشد. این در حالی است که قسمتهای کاری سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) از 4 میلیون دلار آغاز میگردد.
چگونه تصمیم میگیرید چه نوع ارزشگذاری را پیشنهاد دهید؟ اگر رهبری سرمایهگذاری شما در بخشی از راند سرمایهگذاری به رهبری شخص دیگری باشد، این مشکل برای شما حل خواهد شد. اما اگر خودتان به تنهایی سرمایهگذاری میکنید پاسخ چیست؟ پاسخ دقیقی برای این سؤال وجود ندارد. هیچ روش منطقی و روشنی برای ارزشگذاری یک استارتاپ در مراحل اولیه (Early Stage) وجود ندارد. ارزشگذاری به چیزی جز قدرت چانهزنی استارتاپ وابسته نیست. اگر آنها واقعا شما را بخواهند،شاید به دلیل اینکه به شدت به پول نیاز دارند و یا شما کسی هستید که میتواند به آنها کمک کند، اجازه خواهند داد که در سطح پایینی ارزشگذاری کنید. اما اگر به شما نیازی نداشته باشند، این انتظار ارزشگذاری بالاتری خواهند داشت. بنابراین حدس زده میشود که استارتاپ ممکن است هیچ ایده دیگری در مورد مقدار ارزشگذاری نداشته باشد، چیزی که سرمایهگذار در اختیار دارد ارزشگذاری خواهد بود.
در نهایت این مسأله آنقدر مهم نیست. زمانی که سرمایهگذاران فرشته از یک معامله پول زیادی بدست میآورند که شرکت واقعاً در انجام وعدههایش موفق باشد، نه اینکه آنها به جای 1.5 میلیون دلار 3 میلیون دلار سرمایهگذاری کرده باشند.
به عنوان سخن آخر پیشنهاد میکنم در مورد شرایط قرارداد یا ساز و کار آن زیاد از حد وسواس به خرج ندهید تا حالت سردرگمی پیدا نکنید. موضوعی که میبایست زمان زیادی را برای فکر کردن به آن اختصاص دهید این است که آیا این شرکت، شرکت خوبی است و توانایی برآمدن از عهده تعهدات خود را دارد یا خیر.
(به طور مشابه، بنیانگذاران استارتاپها نیز نباید در مورد شرایط معامله وسواسی عمل کنند، اما باید زمان خود را صرف فکر کردن در مورد چگونگی ایجاد و توسعه خوب شرکت کنند.)
رمز و رازهای سرمایهگذاری فرشته، پاول گراهام (ساز و کار، بخش دوم)
در مطلب قبلی متوجه شدیم که در صورت سرمایهگذاری به میزان 50 هزار دلار بر روی استارتاپی با ارزش 1 میلیون دلار، شما صاحب 4.76% از سهام آن استارتاپ میشوید؛ حال اگر این شرکت بعداً افزایش سرمایه دهد، سرمایهگذار جدید، قسمتی از سهام تمام سهامداران را دریافت میکند؛ دقیقاً طبق همان مکانیزمی که شما سرمایهگذاری را انجام دادید. اگر در این راند جذب سرمایه 10 درصد از شرکت را به سهامدار جدید واگذار کنند، میزان سهام شما از 4.76% به 4.28% کاهش خواهد یافت.
البته مشکلی وجود ندارد؛ رقیق شدن (Dilution) امری طبیعی است. تنها چیزی که باعث میشود نگرانی بابت راندهای بعدی سرمایهگذاری نداشته باشید این است که شما با بنیانگذاران استارتاپ در یک قایق هستید. آنها نمیتوانند شما را رقیق کنند بدون اینکه خودشان را به همان میزان رقیق نکرده باشند و آنها این کار را انجام نخواهند داد، مگر اینکه بخواهند به کار خود پایان دهند. بنابراین، در حقیقت هر دور بعدی سرمایهگذاری، شما را با سهم کوچکتر از یک شرکت با ارزشتر مواجه میکند، تا بعد از چندین دور دیگر شما با 0.5٪ از شرکت در نقطهای قرار خواهید داشت که شرکت وارد IPO میشود و شما بسیار خوشحال خواهید بود، چرا که 50 هزار دلار شما به 5 میلیون دلار تبدیل شده است.
توافقنامهای که به وسیله آن سرمایهگذاری میکنید، باید شامل قوانینی باشد که در حفظ درصد سهام شما در راندهای افزایش سرمایه آتی کمک کند. بنابراین انتخاب با شماست که رقیق شوید یا خیر. اگر این شرکت واقعا صحیح عمل کند در نهایت موفق خواهید بود، زیرا در نهایت ارزشگذاری به میزان زیادی افزایش مییابد، در حالی که در ابتدا این گونه نبوده است.
یک سرمایهگذار فرشته چه مقدار سرمایهگذاری میکند؟ تنوع رقم در این مقوله بسیار زیاد است، از 10،000 دلار تا صدها هزار و یا حتی در موارد نادر میلیونها دلار. بدیهی است که حد بالای هر سرمایهگذاری آن مبلغی است که بنیانگذاران استارتاپ به عنوان افزایش سرمایه نیاز دارند. حد پایین 10-5% سهام کل یا 10،000 دلار است، بسته به شرایط هر کدام بزرگتر است. یک راند معمول سرمایهگذاری فرشته در این روزها ممکن است افزایش سرمایه حدود 150،000 دلار از 5 نفر باشد.
بازیکن تیمی ایدئال | The Ideal Team Player
امروز بیش از هر زمان دیگری در اطراف خود شاهد تأسیس شرکتهای نوپا و دانشبنیان یا به اصطلاح استارپهایی هستیم که عموماً با همکاری چند دوست یا همکلاسی با تخصصهای مکمل ایجاد میشود. ماهیت مسطح ساختار چنین شرکتهای نوپایی، نیاز به کار و روحیه تیمی را بیش از هر زمان دیگری مشخص میکند و البته دلایل منطقی متعددی هم به جز ساختار برای وجود تیم در چنین شرکتهایی وجود دارد. همانطور که میدانید بزرگترین چالش شرکتهای کوچک و متوسط و استارتاپها، منابع محدود و توان سرمایهای اندک است. اگر پای گفتگوی چند نفر از صاحبان استارتاپها بنشینیم، قطعاً یکی از اهرمهای تأثیرگذار بر موفقیت خود را منابع انسانی میشمارند. آنها به دنبال افرادی چند مهارته، دارای توان ارتباطی و البته متخصص هستند. بدیهی است چنین افرادی در سازمانهای بزرگ و سنتی دستمزدهای بالایی دارند لذا کسبوکارهای نوپا از عهده چنین هزینههایی برنمیآیند و اینجاست که اولین جرقه نیاز به استفاده از شبکههای اطراف و جذب دوستان و آشنایانمان در تیم به چشم میخورد. باید توجه داشت نکته چالشبرانگیز این قسمت، انتخاب فرد مناسب از یکسو و توانایی رهبری در ایجاد تیمی منسجم از سوی دیگر است. در واقع کار تیمی نه فقط در حین انجام فعالیت و پیشبرد اهداف روزمره، بلکه در تأسیس و بنیانگذاری کسبوکارهای نوپا نیز حائز اهمیت است.
مقالات زیادی در دنیا به بررسی فاکتورهای مؤثر در جلب نظر سرمایهگذاران و موفقیت کارآفرینان در تأمین مالی موفق پرداختهاند. با نگاهی اجمالی به آنها، به یک فاکتور مشترک میرسیم: «تیم منسجم و کارآمد». تقریباً میتوان با اطمینان بیان کرد که استارتاپها هیچ چیزی به جز تیمشان ندارند. نه منابع مالی قابل توجهی دارند و نه از روابط شبکهای بالایی برخوردارند. آنچه معیار انتخاب و مایه دلگرمی سرمایهگذار (اعم از فرشتهخو یا خطرپذیر) برای صرف پول و زمان در این شرکتهای نوپاست، تنها شخصیت افراد و ساختار بنیادی کار تیمی آنهاست. سرمایهگذاران انتظار دارند بیش از پتانسیل رشد در ایده، توانمندی اعضای تیم را برای اجرا ببینند و مطمئن شوند که علت شکست احتمالی این استارتاپ در آینده، قصور در همکاری و کار تیمی نخواهد بود.
حال بیایید تصور کنیم آنقدر خوشاقبال بودهایم که بهترین دوستانمان یا همکلاسیهای ممتازمان از همکاری با ما استقبال کردهاند، اما این پایان راه نیست. به محض شروع کار تیمی و تعاملات در سطح گروه ، تعارضاتی اتفاق میافتد که گرچه تا حدی برای سلامت کار تیمی و ارتقای آن لازم هستند اما تجربه نشان داده است اغلب به سمتی که به نفع ما و کار گروهی نیست، میل میکند. همیشه دوستان خوب، شرکا یا همتیمیهای بینظیری نیستند و این مقوله ریشه در تفاوتهای شخصیتی، ویژگیهای فرهنگی و در کل دستگاه فکری افراد دارد. نبود سیستم منسجم و همراه میتواند تمام اهداف و برنامههای شما را بر هم زند یا حداقل از مسیر اصلی خارج سازد. اگر به لیست فورچون و شرکتهای بزرگ و موفق دنیا نگاهی داشته باشیم، متوجه میشویم بیشتر آنها در یک ویژگی مشترکاند و آن روحیه کار تیمی و وجود رهبری است که توان تیم سازی مؤثر را داشته باشد.
متأسفانه آزمونوخطای اغلب شرکتهای نوپا برای جذب افراد مناسب در گروه کاری یا ایجاد فرآیندهایی برای تسهیل کار تیمی اغلب زمان، انرژی و منابع زیادی از این سازههای حساس و آسیبپذیر میگیرد.
حال که با اهمیت کار تیمی و تیم سازی به خصوص در استارتاپها و شرکتهای نوپا آشنا شدیم، به بررسی کتابی تحت عنوان «بازیکن تیمی ایدئال» میپردازیم. نویسنده این کتاب Patrick Lencioni دو دهه سابقه در مشاوره به شرکتهای بزرگی دارد که اغلب با آنها آشناییم. در این کتاب دغدغه نویسنده شرح و معرفی 3 فضیلت اساسی است که میتواند راهگشای توسعه کار تیمی در سازمان باشد. وی معتقد است هر چقدر هم که در رهبری صحیح تیمی وسواس به خرج دهیم، تا ورودی درستی نداشته باشیم، موفق نخواهیم شد.
این کتاب با رویکردی داستانی و گفتگو محور سعی میکند چالشهای یک شرکت را در توسعه و پایهریزی کار تیمی بیان کند. نکته اساسی که شما را با خود تا انتهای کتاب همراه میکند این است که علیرغم سادگی و سلاست مفاهیم گفته شده، ذهنتان درگیر خواهد شد و جالبتر اینکه نویسنده هیچ سؤال شما را بیجواب باقی نمیگذارد. در هر بخش از کتاب کاراکتری ناجی شما بوده . سؤالات ذهنی شما را مطرح خواهد کرد.
سه فضیلت اساسی فروتنی، ولع داشتن و هوشمندی گرچه ظاهراً بدیهی به نظر میرسند اما همچون ستونهای اساسی یک سازه، میتوانند سازمان را سرپا نگه دارند یا برعکس، موجب فروپاشی آن شوند. در تمام طول کتاب سعی بر آن است تا خودتان بتوانید این 3 ویژگی را تعریف کنید و در لابهلای تجربیاتتان به دنبال نشانههایی از آنها در افراد اطرافتان بگردید. در نهایت در دو فصل پایانی، نویسنده راهنمایی را ارائه میدهد که علاوه بر تعریف و بسط این سه مقوله، به شما میآموزد چگونه این فضایل را ارزیابی و در داخل سازمانتان نهادینه کنید.
نکته قابلتوجه دیگر این است که اگر کتاب قبلی نویسنده با عنوان «5 دشمن کار تیمی» را خوانده باشید، متوجه خواهید شد که نویسنده با هوشمندی تمام، سعی کرده است تا در این دو کتاب مسئله کار تیمی را به سرانجام رساند. در کتاب پنج دشمن کار تیمی به بررسی نحوه تعامل افراد با یکدیگر برای ایجاد تیمی منسجم پرداخته میشود اما کتاب پیش رو بر عضو منفردی از تیم تمرکز دارد و بر فضیلتهایی تأکید میکند تا در غلبه بر اختلالاتی که تیم را از مسیر اصلی منحرف میکند، مددرسان باشد. در واقع این دو کتاب مکمل یکدیگرند و میتوانند به شما در بررسی سیستمی و فردی کار تیمی کمک نمایند.
سخن پایانی اینکه هدف نویسنده از نگارش این کتاب، کمک به ایجاد کار تیمی به خصوص در سازمانهایی است که رو به فروپاشی هستند و منابع اندکی دارند. رویکرد کتاب به این مقوله کاملاً هوشمندانه و غیرمستقیم است. در این کتاب به شما بایدها و نبایدها تذکر داده نمیشود، بلکه شما در طی داستان و در سیر بررسی کتاب به چالش میکشند. سؤالی که مکرراً در این کتاب از خود میپرسید این است که: اگر من جای جف بودم چه میکردم؟ و همین درگیریهای ذهنی میتواند به شما کمک کند تا هنگام بستن این کتاب، خود را تا حدودی ارزیابی کرده و به نتیجهای مؤثر رسیده باشید.
این کتاب توسط آقای رضا رایانراد ترجمه شده و به همت انتشارات آریانا قلم در بهار سال 1397 روانه بازار گردید.
مصاحبه اختصاصی | مرکز توسعه فناوری های مالی بانک انصار
معرفی مختصر از شرکتتان؟
مرکز توسعه فناوریهای مالی بانک انصار با هدف توسعه فینتک برای تکمیل زنجیره ارزش بانک برای مشتریان و ایجاد نقاط تماس دیجیتال برای مدل بانکداری دیجیتال در بانک انصار ایجاد شده و تلاش میکند تا با همکاری و یا مشارکت با فینتکها سرویسهای جدیدی برای ایجاد تجربه بانکداری دیجیتال برای مشتریان بانک فراهم نماید. برای این منظور سعی در برطرف نمودن نیازمندیهای مختلف فینتکها از جمله دسترسی به بازار، سرویسهای بانکی، خدمات مشاوره بانکی و یا در صورت نیاز تزریق سرمایه نقدی دارد.
حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
میزان سرمایهگذاری بر روی استارتاپها با توجه به شرایط و نیازهای بانک تعیین میشود، اما به صورت کلی میتوان سقف 2 میلیارد تومان برای سرمایهگذاری بر روی یک استارتاپ را در نظر گرفت.
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
بله، با توجه به نیازها و استراتژیهای بانک، تمرکز ما سرمایهگذاری بر روی استارتاپهای حوزه فینتک است.
از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهمترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آنها توجه داشته باشند چیست؟
با توجه به ورود ما به حوزه سرمایهگذاری با هدف تکمیل سرویسهای بانکی و ارزشآفرینی برای مشتریان، پوشش کاستیهای بازار مالی و فینتک ایران میتواند به عنوان نقطهقوت یک استارتاپ در حوزه فینتک در نظر گرفته شود. همچنین لازم است استارتاپها شناخت کاملی از بازار هدف خود داشته و مبتنی بر واقعیات و نیازهای بازار و کاربران نسبت به توسعه کسبوکار خود اقدام نمایند.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
در صورتی که هدف از سرمایهگذاری در حوزه استارتاپها تنها سودآوری ناشی از انجام سرمایهگذاری باشد، نوسانات اقتصادی و بروز مشکلات پیشبینی نشده و ریسکهای غیر قابل کنترل میتواند چالشهای زیادی را برای سرمایهگذاران ایجاد کند، چرا که رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده با سرمایههای مشخص با مشکل روبرو میشود و این مسئله ریسک سرمایهگذاری را بیش از حد نرمال افزایش خواهد داد.
چشمانداز رشد در حوزه فینتک
همانطور که از واژه فینتک (FINTECH) برمیآید، این لغت ترکیبی از دو کلمه «مالی» و «تکنولوژی» است و اشاره به شرکتهایی دارد که بر ایجاد محصولات مبتنی بر تکنولوژی در صنعت مالی متمرکز هستند. از پایان دهه اول قرن ۲۱، این اصطلاح گسترش یافت تا شامل هر نوآوری تکنولوژیک در بخش مالی اعم از نوآوری در سوادآموزی مالی (حوزه آموزش)، خردهفروشی بانکی، تأمین مالی و سرمایهگذاری و حتی رمزنگاری ارزهای دیجیتالی همچون بیتکوین باشد. چنین محصولاتی طیف وسیعی از مزایا همچون: هزینههای پایین، کیفیت بهتر خدمات، دسترسی آسان، زمان پردازش سریع و… را نشان میدهند که باعث ایجاد تغییرات وسیعی در بخش مالی شده و دامنه گستردهای از مدلها، برنامهها، فرآیندها و محصولات تجاری را در برمیگیرد.
اغلب شرکتهای حوزه فینتک، نوآورانی واقعی هستند و سعی میکنند با استفاده از مدلهای کسبوکاری خارج از چارچوب، برای کاهش هزینهها و بهبود بهرهوری تلاش کنند. بازارهای قرضالحسنه، پلتفرمهای تأمین مالی جمعی (Crowdfunding) و… نمونههایی از این مدلهای کسبوکار هستند که با کمترین هزینه و در سریعترین زمان، سرمایه را برای کسبوکارها فراهم میآورند.
اصطلاح فناوری مالی میتواند به هر نوع نوآوری در نحوه تعامل افراد با کسبوکار، از اختراع پول دیجیتال تا سیستم حسابداری دوبل اعمال شود. با ایجاد انقلاب اینترنت و بهخصوص اینترنت همراه، تکنولوژی مالی رشد قابلملاحظهای داشته است به طوری که دیگر به فناوریهای رایانهای مربوط به دفاتر، بانکها و شرکتهای تجاری محدود نمیشود و در حال حاضر انواع مختلفی از مداخلات تکنولوژیک در حوزههای شخصی و تجاری داراییها، مالیه و سرمایهگذاری را پوشش میدهد. با توجه به شاخص سازگار پذیری فینتک، یکسوم مصرفکنندگان حداقل از دو یا چند خدمت در حوزه فناوری مالی بهره میبرند و همین افراد معتقدند که این فناوری بخش جداییناپذیری از زندگی روزمرهشان شده است.
اگر یک کلمه بتواند توضیح دهد که چگونه بسیاری از نوآوریهای حوزه فینتک بر تجارت سنتی بانکها، مؤسسات مشاوره مالی، بیمهها و محصولات دیگری از این دست تأثیر گذاشته است، آن واژه «اختلال» است. قبل از اینکه به بررسی تخریبهای خلاقی که توسط فینتک اتفاق افتاده است بپردازیم، مرور کوتاهی بر وضعیت کنونی و آینده حوزه فناوری مالی خواهیم داشت:
وضعیت فعلی صنعت فینتک:
اگرچه استارتاپهای فعال در حوزه فناوری مالی روزبهروز افزایش مییابند، اما هنوز هم این عرصه در حال ظهور محسوب میشود، چرا که صنعت مالی نسبت به پذیرش فناوری نسبتاً کند بوده است. در حل حاضر تنها یک درصد از صنعت مالی از فناوری استفاده میکنند درحالیکه این رقم برای رسانههای دیجیتال ۴۰ درصد و در حوزه تجارت الکترونیک حدود ۱۰ درصد است. یکی از دلایل شیب کند پذیرش فناوری در این صنعت، وجود محیط قانونی پیچیده است. بر اساس گزارشی از بنیاد فناوری، اطلاعات و نوآوری، محیط نظارتی موجود برای مدلهای کسبوکاری قدیمیتر طراحی شده است لذا برای استارتاپهای تازهنفس این حوزه مناسب نیست و همچنین، حمایت زیادی از سیاستگذاران به منظور تغییر این محیط نظارتی صورت نمیگیرد.
علاوه بر این، شرکتهای فینتک در کشورهای مختلف دنیا باید با محدودیتهایی در مورد ذخیرهسازی دادهها و نحوه انتقال آنها دست و پنجه نرم کنند. بسیاری از کشورها همچون آلمان، دارای مقرراتی هستند که تمام اطلاعات مربوط به ساکنین آن، فقط و فقط باید در مرزهای جغرافیای همان کشور ذخیره شوند و این کار را برای استارتاپهای حوزه مالی سخت میکند.
مهمتر از همه اینها، صنعت مالی بهطورکلی با تهدیدات گسترده امنیتی روبهرو است. از نقض دادهها تا تقلب و سرقتهای گسترده، همه و همه اطمینان به فناوریهای مالی را در بین کاربران کاهش داده است.
آینده صنعت فینتک:
خبر خوب این است که صنعت فینتک (فناوری مالی) شاهد سرمایهگذاری عظیم بسیاری از سرمایهگذاران خطرپذیر است. بر اساس گزارشی ازKPMG، این سرمایهگذاران در سال ۲۰۱۷ بیش از ۹/۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری کردهاند که نسبت به سال ۲۰۱۶، افزایش ۱۹ درصدی را نشان میدهد. نکته مهم دیگر افزایش رقابت در این صنعت است. طبق گفته اکونومیست، در سال ۲۰۱۵، ۴۰۰۰ استارتاپ جدید وارد این حوزه شدهاند که یکدهم آنها بیش از یک میلیارد دلار ارزش داشتهاند. علاوه بر این مک کنزی تخمین میزند که تازهواردها به این صنعت، با تشدید رقابت، اوضاع را به نفع مشتریان تغییر خواهند داد. آنها ۵ حوزه را مشخص کردند که پیشبینی پتانسیل رشد چشمگیری در آن داشتند که عبارتاند از: مصرفکنندگان حوزه مالی، اوراق قرضه رهنی، وامدهی، پرداخت خردهفروشی و مدیریت ثروت.
اما همانطور که گفته شد با ظهور فناوریهای مالی، بخشهای متعددی در صنعت تحت تأثیر قرار گرفتند که در ادامه بدانها خواهیم پرداخت:
تأمین مالی و افزایش سرمایه:
این مورد به منظور تسهیل مشتریان به سرمایه و تأمین مالی راحتتر ایجاد شده است. این حوزه را میتوان به دو بخش منابع مالی و سرمایهگذاری جایگزین تقسیم کرد. کرادفاندینگ یا سرمایهگذاری جمعی درصدد کمک به شرکتهای موجود و یا جذب سرمایه برای شروع استارتاپهای جدید است. با ظهور فینتک در صنعت مالی، کرادفاندیگ شکلی تکاملیافتهتر پیدا کرده و غنی شده است. در حال حاضر تأمین مالی جمعی رونق فراوانی دارد و بازار آن بین ۱۸۴ میلیون تا ۱٫۵۹ میلیارد دلار محاسبه شده است و البته این تازه آغاز راه است. پیشبینی میشود که کرادفاندینگ تا ۱۰ سال آینده، سهم بازاری در حدود ۱ تریلیون دلار داشته باشد. در ایران نیز استارتاپهایی همچون کارنکراد، دونیت، مهربانه و فاندوران به این حوزه وارد شدهاند و سعی دارند که با تمرکز بر پروژههایی که به نحوی باعث ارتقاء سطح کیفی زندگی افراد میشوند، ایفای نقش کنند. هرچند که راه زیادی تا توسعه و همهگیری چنین پلتفرمهایی در ایران داریم.
پرداخت آنلاین:
صنعت پرداخت، از پیشگامان فینتک به حساب میآید. داستان موفقیت شرکتهایی همچون پِی پال، هایپروالت و ترنسفروایز گواه این روند است. در ایران نیز استارتاپهایی همچون زرین پال، آپ؛ کیف پِی و … به این حوزه وارد شدهاند. این شرکتها با استفاده از سیستم عاملهای دیجیتال کارآمد خود و رشد پایدار مشتریان، بازار را در دست گرفتهاند. امروزه تصور اینکه کسبوکاری از نرمافزار پرداخت استفاده نکند، دشوار است. مؤسسات از فروشگاههای آنلاین گرفته تا سیستمهای بانکداری دیجیتال از این خدمت استفاده میکنند، بنابراین ارزش معاملات این حوزه سال به سال افزایش مییابد. انقلاب دیجیتال، چالشها و فرصتهای جدیدی را برای بخش پرداخت فراهم میآورد. بسیاری از استارتاپها در این حوزه وارد شده و برای سادهسازی و بهبود فرآیندهای پرداخت تلاش میکنند. با توجه به تعداد قابلتوجهی از بازیکنان در این بازار، پرداخت آنلاین به سرعت در حال توسعه است.
بانکداری دیجیتال:
امروزه مؤسسات مالی از مدلهای سنتی بانکداری اجتناب میکنند و به سمت دیجیتال شدن قدم برداشتهاند. با استفاده از چنین رویکردی، مشتریان زمان بیشتری را ذخیره میکنند و ترجیح میدهند پول آنلاین را بیش از شکل فیزیکی آن مدیریت کنند. چنین رفتارهایی در مشتریان سبب ظهور نسل جدیدی از بانکها میشود. این بانکها در اصول اساسی سیستم بانکی سنتی تجدیدنظر میکنند و قوانین جدیدی را دیکته مینمایند. فینتک در صنعت بانکداری چالشبرانگیز است و مدلهای کسبوکار سنتی را تغییر میدهد. اگرچه برای پیشبینی اینکه این حوزه تا چه حد موجب تغییر و اختلال در بازار شده، هنوز کمی زود است. بسیاری از استارتاپهای فینتکی در این حوزه کاملاً جوان هستند که یا رشد کرده و بخش بزرگی از بازار را تصاحب میکنند یا به بخشهای گوشهای بازار میروند و خدمات تخصصیتری را ارائه میدهند. در ایران هم تلاشهایی در جهت دیجیتال کردن بانکها صورت گرفته است و امروزه همه ما با نرمافزارهایی کار میکنیم که الزام رفتن به شعبه و حضور فیزیکی را کاهش میدهد اما هماکنون با بانکداری مجازی فاصله زیادی داریم چرا که هنوز زیرساختهای این نوع بانکداری مهیا نشده است. در واقع در ایران از نظر فرهنگی هم فاصله زیادی با اجرای بانکداری مجازی داریم. در نوع جدید بانکداری مجازی لازم است فرهنگ، قوانین و زیرساختها فراهم شود؛ اما سؤالی که ایجاد میشود این است که: «آیا با وجود فناوریهای گسترده، بانکهای فینتک امن هستند؟» همه بانکها (سنتی و فینتک) در معرض اشکال مختلفی از خطرات هستند. در اصل فناوریهای جدید میتواند کارآیی و انعطافپذیری زیرساختهای بانک را ارتقا داده و به پایداری آنها کمک کنند. با این حال، همین امر همچون شمشیر دو لبهای است که میتواند برخی خطرات موجود را نیز برجسته کند. صرفنظر از مدل کسبوکار بانکها، این مسئولیت آنهاست تا فرآیندهای مدیریت ریسک مناسبی را برای رسیدگی به خطراتی که مشتریان با آنها روبهرو هستند، ایجاد کنند.
تکنولوژی صنعت بیمه (INSURTECH):
این مورد یک حوزه کاملاً نوظهور است که از ترکیب بیمه و تکنولوژی ایجاد شده است. سه حوزه تأثیرگذار بر صنعت بیمه عبارتاند از: هوش مصنوعی، اقتصاد رفتاری و تکنولوژی بلاک چین. برای مثال شرکت بیمه لیموناد، بیمههای صاحبخانه و اجاره دهنده را با هوش مصنوعی و از طریق اقتصاد رفتاری ارائه میدهد. این شرکت در اصول سنتی صنعت بیمه بازنگری داشته و رویکردی تعاملی برای آن اندیشیده است. بلاک چین نیز در کل صنعت مالی، تکنولوژی مشترکی به حساب میآید، اما در فناوریهای حوزه صنعت بیمه و بانکداری نقش پررنگتری ایفا میکند. در ایران نیز با ظهور استارتاپهایی همچون بیمیلاین، بیمیتو، بیمه بازار و … گامهایی برای ایجاد چنین بستری در صنعت بیمه برداشته شده است.
وام و استقراض:
وامدهی یکی دیگر از حوزههایی است که طی یک دهه گذشته، میزان زیادی از نوآوری را تجربه کرده است. شرکتهای وامدهنده و همتاهایشان، پلتفرمهای آنلاین ایجاد کردهاند و وامگیرندگان را بهطور مستقیم و بدون واسطه به وامدهندگان متصل میکند. لذا شرکتها باید برای اعتبار و افزایش قابلیتهای نوآورانهشان سرمایهگذاری کنند و از این طریق، اعتماد وامدهنده را به خود جلب نمایند. برای مثال EFL نوعی تکنولوژی پیشرفته است که از علم رفتار برای نمره دهی به اعتبارات و تصمیمگیری وامدهنده برای میزان اعتماد به گیرنده وام استفاده میکند. در ایران استارتاپهایی همچون شراکت. نت، بوم وست، اینوستوران و از این دست در این حوزه فعالیت دارند.
مدیریت ثروت:
مدیریت ثروت حوزهای است که انتظار رشد چشمگیری از آن میرود و ازاینرو دنیایی از ایده را برای شرکتهای حوزه فینتک فراهم میکند. امروزه تقریباً یکسوم نیروی کار جهان را جوانهایی تشکیل میدهند که احساس امنیت شغلی نمیکنند و به دنبال فرصتهای مناسب سرمایهگذاری با هدف کسب درآمد هستند. درعینحال از مشاوران سنتی سرمایهگذاری به دلیل سوابق ضعیفشان دوری میکنند. شرکتهایی همچون لِرن وست از آموزش برای کسب اعتماد و شفافیت با مشتری استفاده میکنند. پیشبینی میشود که این سواد مالی و سرمایهگذاریهای محتاطانه، فرصتهای بسیاری برای شرکتهای مختلف در صنعت فینتک فراهم کند.
ارزهای دیجیتال:
ارزهای دیجیتال بیشترین پتانسیل خرابکاری را در صنعت مالی دارند. ظهور بیت کوین و سایر فناوریهایی همچون بلاکچین، واقعیت دیجیتال را به حقیقتی انکارناپذیر تبدیل کرده است. بانکهای بزرگ کانادایی میخواهند هویت و پروفایل آنلاین مشتریانشان را به سیستم بلاکچینی که مشترکا توسط آی بی ام و سکیورکی توسعه یافته است، انتقال دهند. همچنین بانکهای اروپایی توافق کردهاند که از یک پلتفرم معاملاتی تجاری در بستر بلاکچین استفاده کنند. با توجه به این تحولات، سرمایهگذاری در صنعت بلاکچین در سال ۲۰۱۶ به میزان ۲۰ درصد افزایش یافت و به ۵۴۴ میلیون دلار رسید.
در نهایت اینکه شاید صنعت فناوری مالی به اندازه انتظار تحلیل گران، پیش نرفته باشد اما نباید از این صنعت ناامید بود. علاقه به این مقوله روزبهروز در حال افزایش است و شاهد سرمایهگذاریهای بیشتری در این حوزه هستیم، ضمن اینکه شرکتهای مالی موجود نیز درصدد شراکت با شرکتهای نوپای فینتک برآمدهاند تا پیشرفتهای تکنولوژیک را در حوزه مالی به حداکثر رسانند. هزینه کم، راندمان بالا، کیفیت بهبودیافته محصولات و خدمات و پشتیبانی سریع از مشتریان، برخی تز جنبههایی هستند که انتظار داریم به زودی در بستر این صنعت، شاهد آنها باشیم.
منابع:
Pulse of Fintech Q4’17, Global Analysis of Investment in Fintech, KPMG, 2018.
Why fintech won’t kill banks, Economist, 2015.
Cutting through the noise around financial technology, McKinsey, 2016.
با تشکر از گروه پژوهشی صنعتی آریانا
برگزاری رویداد تکنووست پارک علم و فناوری پردیس
با توجه به اهمیت سرمایهگذاری برای توسعه و رشد استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان رویداد تکنووست در پارک علم و فناوری پردیس برگزار گردید. این رویداد با دعوت از سرمایهگذارانی با ماهیت ساختاری متفاوت شامل صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه، هلدینگ و شرکتهای علاقهمند به سرمایهگذاری در حوزه کسبوکارهای نوپا با هدف جذب سرمایه برای استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان برگزار گردید.
همچنین در راستای هدفمندسازی رویداد تکنووست در انتهای رویداد جلساتی میان استارتاپها و سرمایهگذاران علاقهمند به سرمایهگذاری تشکیل گردید. این جلسات با هماهنگی مسولان پارک برای آشنایی استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان متقاضی جذب سرمایه و سرمایهگذاران حوزه کسبوکارهای نوپا در انتهای رویداد برگزار شد. ابراز تمایل پارک برای افزایش تعداد چنین رویدادهایی برای جذب سرمایه برای استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان از برنامه های آتی پارک میباشد.
کارنکراد به عنوان یکی از فعالان حوزه سرمایهگذاری برای بررسی پتانسیلهای موجو در استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان به این رویداد دعوت گردید. همچنین در انتهای رویداد زمینههای همکاری مشترک میان کارنکراد و پارک علم و فناوری پردیس در راستای تعالیبخشی در حوزه سرمایهگذاری طی جلسهای مورد بررسی قرار گرفت.
برگزاری نخستین رویداد استارتاپی روستایی
روزهای 10 تا 13 شهریورماه اولین رویداد استارتاپی روستایی منطقهای کشور، در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین و با محوریت روستا در 12 رویکرد ازجمله گردشگری و صنایعدستی، محیطزیست و پسماند، بازاریابی و فروش برگزار شد.
با توجه به حضور استارتاپها در رویداد استارتاپی روستایی و نیاز آنها به جذب سرمایه برای ادامه و پیشرفت کار خود از سامانه تامین مالی جمعی کارنکراد دعوت به عمل آمد تا با حضور در روز اختتامیه و معرفی خود برای استارتاپها امکانی را برای آنها پدید آورد تا بتوانند خود را به عموم جامعه معرفی کنند و همچنین برای جذب سرمایه و اتصالشان به سرمایهگذاران فعال در این اکوسیستم فرصتی را فراهم آورد.