اخبار و مقالات
سومین رویداد اختصاصی سرمایه گذاران کارن کراد | I-MEET
سومین دوره از رویداد I-Meet کارنکراد با حضور سرمایهگذاران و اعضای محترم اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران سه شنبه 16 مهر ماه 1398 در مکان اتحادیه برگزار شد. در این رویداد که با هدف شبکهسازی سرمایهگذاران حوزه نساجی و آشنایی هر چه بهتر آنها با اکوسیستم استارتاپی کشور و بررسی فرصت ها و تهدید های اکوسیستم در حضور اعضای محترم اتحادیه و 3 سرمایه گذار خبره همراه با کارن کراد برگزار گردید.
این رویداد با صحبت های جناب آقای سعید جلالی قدیری، دبیر اتحادیه، شروع گردید. به گفته ایشان: اتحادیه تشکیل شده از کلیه زنجیره نساجی، از تولید الیاف و انواع ریسندگی و بافندگی و رنگرزی و چاپ گرفته تا تولید انواع محصولات از جمله پوشاک، فرش، محصولات خانگی و غیره. همچنین وی فرمود: مخاطب ما کل زنجیره صنایع نساجی و پوشاک هستند و ما میتوانیم از جَوی که باعث بوجود آمدن کسب و کار های جدید میشود استفاده کنیم و برای استارتاپ هایی که تازه شروع به کار کردند یک بار حمایتی داشته باشیم و همچنین در مواجه با سازمان های محترمی که در این حوزه فعالیت میکنند، جایگاهی باشیم برای کمک به توسعه آنها.
سخنران بعدی سرکار خانم شکوه علیزاده دبیر کمیته استارتاپی بودند. ایشان با اشاره به لزوم آشنایی بیشتر با حوزه سرمایه گذاری نوین، فرمودند: در جلسات قبل ما به خود استارتاپ ها نگاه کردیم و به این نتیجه رسیدیم کسانی که دوست دارند وارد این فضای استارتاپی در صنعت نساجی و پوشاک بشوند در حوزه های مختلف از پسماند در کارخانه تا برنامه فروش و دیجیتال مارکتینگ و طراحی پلتفرم های فروش و ... به راحتی فضا برای آنها وجود دارد. اول از دید استارتاپ ها نگاه کردیم که وقتی وارد این حوزه میشوند به چه چیز هایی نیاز دارند و در این راه اتحادیه چه کمکی میتواند کند و چگونه میتواند آنها را حمایت کند، همچنین در این باره با دانشگاه ها و شتابدهنده های مختلف از جمله شتاب دهنده امیرکبیر صحبت نمودیم.
ایشان در ادامه عرایض خود فرمودند: صنعت نساجی صنعتی قدیمی و اصیل است و افراد فعال در این حوزه سرمایه های خوبی دارند که در حوزه سرمایه گذاری از سرمایه خود به همان روش های قبلی که اعتماد دارند و آنها را به خوبی بلد هستند استفاده میکنند. اما در حال حاضر یک ادبیات جدیدی معرفی شده که سرمایه گذاری روی استارتاپ ها می باشد. باید این واقعیت را بدانیم که سرمایه گذاری روی استارتاپ ریسک بالایی دارد و در ابتدا مشخص نیست که آیا ایده استارتاپ میتواند در بازار جا باز کند یا خیر. سرمایه گذاران حوزه نساجی باید با این حوزه بیشتر آشنا بشوند و بتوانند به این سوال پاسخ دهند که آیا به نفع ما و صنعت نساجی هست که وارد این حوزه برای سرمایه گذاری شویم یا خیر و همچنین در اکوسیستم کارآفرینی و استارتاپی باید به این موضوع بیشتر پرداخته بشود و باید بتوانیم به این سوال که "آیا اصلاً این نوع سرمایه گذاری کار عقلانی است؟" پاسخ دهیم.
در ادامه جناب آقای علیرضا حسینی به عنوان کارشناس سرمایه گذاری کارن کراد توضیحاتی در رابطه با اکوسیستم اسارتاپی و ضرورت های لازم برای ورود به این اکوسیستم ارائه دادند و از آمارها و روند فعالیت کارنکراد و رویدادهای مختلف برگزار شده و انواع همکاران استراتژیک اطلاعاتی را ارائه کردند.
پس از آن پنل تخصصی با موضوع » ضرورتهای سرمایهگذاری روی استارتاپها« و با بررسی نکات مختلف سرمایه گذاری نوین برگزار شد. در ابتدای پنل جناب آقای امیررضا صادقی مدیر سرمایه گذاری کارن کراد و به عنوان دبیر پنل توضیحاتی تکمیلی ارائه فرمودند. به نقل از ایشان: "کارن کراد فضایی بوجود آورده برای اینکه استارتاپ ها و سرمایه گذار ها بتوانند باهم به شکل درست ارتباط برقرار کنند، این ارتباط درست یا میتواند از جنس سرمایه گذای، همکاری و یا از جنس آینده مشترک باشد. در رسالت های کارن کراد همکاری با مجموعه های اقتصادی جهت توسعه اکوسیستم کارآفرینی در الویت قرار دارد و این رویداد به منظور دستیابی به این رسالت با هماهنگی اتحادیه پوشاک برگزار میگردد."
این پنل با حضور آقای اکبری نماینده گروه سرمایه گذاری ماد، آقای باقری مدیر عامل شرکت دالاهو کالای ایرانیان، آقای فرهمندی سرمایه گذار فرشته، سرکار خانم شکوه علیزاده دبیر کمیته استارتاپی، جناب آقای آرتا پیروز از فعالین اکوسیستم کارآفرینی برگزار گردید.
جناب آقای اکبری نماینده گروه سرمایه گذاری ماد، چنین بیان نمود که استارتاپ ایده ای است که برای پر کردن یک خلاء بوجود آمده است و وظیفه سرمایه گذار تنها تزریق پول به استارتاپ نیست، بلکه از ابتدا باید جنبه های مختلف استارتاپ را سنجید و ضعف های آن را پیدا کرد و دید آیا با سیاست های سازمان همخوانی دارد یا خیر و آن را کجای بازار میتواند قرار داد. استارتاپ یک کار نو است بنابراین شاید خیلی زود به سود نرسد و اگر بخواهد خودش به تنهایی این راه را جلو برود زمان زیادی را در پیش خواهد داشت و حتی ممکن است از بین رود چراکه افرادی که این ایده ها را دارند خیلی از بازار دور هستند، ایده را دارند اما بیزنس نیست، و سرمایه گذاران با دید بیزنسی قوی که دارند باید به استارتاپ ها کمک کنند که بتوانند این راه را در زمان کمتری سپری کنند.
جناب آقای باقری مدیر عامل شرکت دالاهو کالای ایرانیان، در جواب به این سوال که چرا شما به سمت استارتاپ ها متمایل شدین و چرا دوست دارید استارتاپ های مختلف را به عنوان فرصت های سرمایه گذاری و همکاری در آینده بررسی کنید؟ جواب داد: ما با پیشرفت تکنولوژی مواجه هستیم و وارد شدن به حوزه سرمایه گذاری استارتاپی در صنعت نساجی هم اتفاق خواهد افتاد و باید حواسمان باشد که از بازار های جدیدی که دارند جایگزین یکسری بازار های سنتی میشوند عقب نمونیم. ما با ارزیابی استارتاپ ها به این باور رسیده ایم که آن ها ارزش سرمایه گذاری و پیشرفت دارند چراکه باعث بوجود آمدن تغییرات مثبت زیادی در زندگی مردم میشوند.
جناب آقای فرهمندی به عنوان فردی که تجربه حضور در بیزنس های سنتی رو داشتند الان که به حوزه استارتاپی ورود کردند در این باره گفتند که اکوسیستم استارتاپی واقعا میتواند مشکلات بیزنس سنتی را حل کند، مانند جایگزین شدن تاکسی های آنلاین به جای آژانس ها در حوزه حمل و نقل و یا در حوزه پخش کالا و مواد غذایی دیجی کالا را به عنوان یک نمونه موفق میتوان نام برد.
جناب آقای آرتا پیروز یکی از اعضای اتحادیه و از فعالین اکوسیستم کارآفرینی و از دیگر اعضای پنل با اشاره به روش های سرمایه گذاری که در سیلیکون ولی انجام میشه بیان کرد که معمولا کسی که سرمایه اولیه رو میگذارد سهام حداقل را میگیرد و دلیل آن اهمیت کسی است که قصد اجرای ایده را دارد و رکن اساسی همه استارتاپ ها تیم آنها است. در سرمایه گذاری روی استارتاپ ها این را باید در نظر گرفت که امکانش هست تمام سرمایه شما از بین برود و دلیل اینکه به این نوع سرمایه گذاری، خطر پذیر میگویند همین است اما در صورت موفقیت استارتاپ ها با اعداد خیلی بزرگی روبرو میشوید که همین امر باعث جذابیت و رو به رشد بودن این حوزه است.
در ادامه ایشان فرمودند: در وهله اول باید روی تیم سرمایه گذاری کرد و با انتقال تجربه و راهنمایی های درست کمکی بود که مسیر استارتاپ به شکل مثبتی تغییر و پیشرفت کند. از دیگر ویژگی های مثبت استارتاپ ها این است که میتوانند مشکلی را با هزینه کمتر حل کنند و همچنین میتوانند ظرف مدت نسبتا کوتاهی رشد زیادی کنند و ما با کمک آنها و فناوری هایشان میتوانیم راندمان های پایین در خیلی از زمینه ها را بالا ببریم و فاصله های بوجود آمده در بخش های مختلف را پر کنیم.
جناب آقای کازرونیان از اعضای اتحادیه به عنوان فردی با تجربه ی بین المللی در صنعت پوشاک و به صورت وسیع تر در صنعت مد گفت: برای شرکت های استارتاپی در این حوزه از بخش زنجیره تامین، یعنی از زمان تامین مواد اولیه تا تولید خود محصول و حتی در قسمت فروش، فرصت های بسیار زیادی وجود دارد. استارتاپ های حوزه پوشاک صرفا به فروش آنلاین لباس محدود نمیشوند و امروزه در دنیا کم کم تولید انبوه دارد جای خودش را به تولیدات سفارشی میدهد. باید گلوگاه هایی که در زنجیره تامین و فروش و ارزش برند وجود دارد را شناسایی کرد که در کجا با مشکل مواجه است و با استفاده از تکنولوژی، یا زمان تولید را کوتاه کرد و یا هزینه ها را کم کرد. محصولات حوزه پوشاک مانند حوزه مواد غذایی دارای تاریخ انقضا میباشند و محصولات به مرور فرسوده میشوند و از یک زمان به بعد دیگر قابل فروش نیستند، پس بازار ما در حال تغییر است و باید بتوان خود را با نیاز بازار همسو کرد و با حل مشکلات هر چند کوچک، در این صنعت کمکی بود برای بالا رفتن سود خالص شرکت ها و ارتقای هر چه بیشتر صنعت نساجی.
در پایان سرکار خانم علیزاده خطاب به سرمایه داران صنعت نساجی بیان کردند که در حوزه نساجی و پارچه نیز مانند حوزه های دیگر استارتاپ هایی هرچند کم وجود دارند و هدف جلسه این است که شما دوستان به عنوان تولید کنندگان صاحب سرمایه خطر ها و آسیب ها و منافع سرمایه گذاری روی استارتاپ ها را بشناسید و با هم سعی کنیم فضایی را بوجود آوریم که افراد خبره و دارای تجربه در صنعت نساجی روی استارتاپ های این حوزه سرمایه گذاری کنیم.
او افزود: در ابتدا باید یک فضا اعتمادی بوجود آید و باید وارد فضای سرمایه گذاری جدید شد و همچنین برای استارتاپ ها هم باید بتوان فضایی ایجاد کرد که مطمئن باشند سرمایه گذاری که از فضای سنتی وارد فضای سرمایه گذاری جدید شده است، جلوی پیشرفتشان را نمیگیرد بلکه باعث پیشرفت آنها میشود.
او با مطرح کردن این سوال که آیا صنعت نساجی پذیرای ظهور یک اتفاق جدید در خود هست یا خیر؟ ادامه داد که باید استارتاپ های این حوزه را پیدا نمود و علاوه بر حمایتشان باید به دنبال چالش ها گشت برای پیدا کردن راه حلی مناسب و کارآمد تلاش کرد و در این راه نیاز است به روز تر و آگاه تر بشیم و بدانیم بهتر است در چه مرحله ای از سرمایه گذاری وارد بشویم و از مشاوران وارد به این حوزه و از خزانه ی تجربه سرمایه گذاری در صنعت نساجی کمک بگیریم. ما فعالان صنعت نساجی باید با ادبیات سرمایه گذاری نوین آشنا بشویم و باید بدانیم که وارد شدن استارتاپ ها به فضای سرمایه گذاری در حوزه نساجی باعث جوانگرایی در این صنعت میشود و صنعت شکل و شمایل جدیدی به خود میگیرد و از حالت تمام سنتی خارج میشود. رویداد I-Meetکارنکراد با ابراز امیدواری خانم علیزاده برای مسمر ثمر شدن این جلسات و رویداد ها و رخ دادن یکسری اتفاقات مثبت و جدید در اکوسیستم سنتی نساجی و تعالی اکوسیستم استارتاپی به پایان رسید.
این رویداد شروعی برای سایر رویداد ها بود و امیدواریم بتوانیم این ارتباط را به صورت درست شکل دهیم.
مصاحبه اختصاصی
1- معرفی مختصر از خودتان؟
من مانوئل اوهانجانیانس هستم، متولد 27 اردیبهشت 1367، کارشناسی مهندسی صنایع و ارشد مدیریت اجرایی گرایش مدیریت استراتژیک دانشگاه تهران. از سال 1382 به دنیای بلاگنویسی وارد شدم، در بازه زمانی سالهای 1388 الی 1396 بعنوان مشاور مدیریت در پروژههای مختلف سازمانی برای تدوین و اجرای برنامه کلان استراتژیک، مدیریت فرایندها و مدیریت منابع انسانی حضور داشتم. از مهر 1396 (بعد از حدودا 4 سال کار غیرمتمرکز روی ایده استارتاپی خودم که وبسایت ایسمینار هست)، بصورت متمرکز با تشکیل تیم، سعی در توسعه ایسمینار دارم.
2- حوزه فعالیتتان؟
حوزه اصلی فعالیت من ایجاد و توسعه کسب و کار استارتاپهاست، تمرکز اصلی من طراحی بیزنس مدل، توسعه طرح کسب و کار، ورود به بازار و رشد استارتاپهاست. در بیشتر مواقع رسیدن به یک جریان درآمدی و بیزنس مدل مقیاس پذیر بزرگترین ماموریت من در استارتاپهاست.
3- از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
از سال 1395 هم ورود جدی به اکوسیستم کارآفرینی و استارتاپی ایران داشته و در صدها رویداد و کارگاه و دهها مرکز نوآوری و شتابدهنده و استارتاپ بعنوان منتور، مشاور و مدرس افتخار حضور داشتم
4- چه استارتاپ¬های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
ترجیح میدم بگم موفق ترین استارتاپی که مربیگری کردم استارتاپ خودم هست، ایسمینار! چون واقعا از اول باهاش یاد گرفتم و تا الان هم با هم یاد میگیریم، اما با توجه به حوزه منتورشیپ من که ایجاد و توسعه استارتاپ هست اکثر استارتاپهایی که بهشون منتورشیپ دادم در مرحله ایده یا ام وی پی بودن، هنوز استارتاپی که بشه گفت موفق بوده نداشتم چون به نظرم بهترین منتورشیپ برای استارتاپهای تازه تاسیس اینه که زودتر متوجه شن دارن مسیر رو اشتباه میرن و زودتر شکست بخورن. اما اسم بعضی از تیمهایی که اومدن و ازم منتورشیپ گرفتن ایناست: گامبیت (بازی موبایلی سبک پت)، همیار ناظر (سایت تخصصی عمران،، بانیترو (فروشگاه لوازم خودرو)، استارتاپ استودیو حامیران ا(ستارتاپهای حوزه عمران و ساختمان)، کاروپینگ (فریلنسرینگ شبکه و مخابرات)، نخبازار (مارکت پلیس نخ و الیاف)، کالا تیک (فروشگاه لوازم الکترونیک،، لیدر پلاس (دستیار بازاریابی شبکه ای)، سفرنما (اهنمای سفر و خدمات گردشگری)، قلک (پلتفرم مسئولیت اجتماعی)، روزینو (رادیو شخصی هوشمند،، سامی (پلتفرم مسئولیت اجتماعی)، بوفالو (پلتفرم واردات و مدیریت زنجیره تامین)، کادو کارت (مدیریت کادو سوپرایز، سی ریت (پلتفرم مدیریت زنجیره تامین و حمل و نقل کانتینری) و...
5- کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
مهمترین بحث ندانستن ادبیات این حوزه توسط فاندران هست، درصد بالایی از فاندران حتی اونهاییکه در حال حاضر دارن کار میکنن تعریف استارتاپ رو نمیدونن، بیزنس مدل مقیاس پذیر رو درک نمیکنن و هنوز درک درستی از فرایند اعتبارسنجی و یادگیری از مشتری ندارند. همین موضوع در ساید سرمایه گذار و قانون گذار هم وجود دارد! دومین مورد سرمایه گذاری بود که به نظرم باید در یک سئوال جداگانه بهش جواب بدم! سومین مورد هم نبود قانون گذاری مناسب برای استارتاپها توسط قانون گذار و نبود بستر رگولاتوری برای رشد استارتاپها در کشور هست، عدم تطابق شرایط بیمه ای، مالیاتی و... چهارمین مورد وجود تحریم ها و محدودیتها و عدم امکان فعالیت بین المللی و ارز آوری شفاف هست، برای یک فعالیت بین المللی استارتاپهای مستعد مجبورن کلی فرایندها و راههای غیر استاندارد و ناامنی رو تجربه کنند که ریسکشون رو دو چندان میکنه.
6- بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه¬گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
اکثر صندوق های سرمایه گذار خطر پذیری در ایران واقعا خطرپذیر نیستن و حتی حاصر نمیشن درصد کمی از خطر یا ریسک سرمایه گذاری رو قبول کنند، در راندهای دوم و سوم اکثر استارتاپها با مشکل سرمایه گذار روبرو هستن و واقعا وی سی مستقلی وجود نداره تا بتونه سرمایه گذار واقعی داشته باشند، حصور نداشتن بیزنس انجل ها و موسسات خصوصی که نقدینگی بالا اما دانش کم نسبت به حوزه استارتاپی دارند یا اصلا از اکوسیستم کارآفرینی خبر ندارند هم مزیت بر علت شده است.
کسب و کار بلاکچین | The Business Blockchain
پیش از هر چیز لازم است بدانیم که وقتی درباره بلاکچین صحبت می کنیم، صرفا درباره یک فناوری معمولی حرف نمی زنیم. بلاکچین یک فناوری بنیادی است؛ چیزی که احتمالا در سال های آینده ساختارهای مالی و اقتصادی و حتی اجتماعی و سیاسی را تغییر می دهد.
کتاب کسب وکار بلاکچین قلمروجدیدی را در افزایش درک ما از بلاکچین باز می کند و این امکان را می دهد تا با عناصری که پیش از این در هیچ کتاب دیگری مورد اشاره قرار نگرفته اند، آشنا شویم. کسب و کار بلاکچین کمک خواهد کرد تا بسیاری از تصورات ذهنی در این حوزه به واقعیت تبدیل شوند. بر اساس پیش بینی ویلیام موگایار، در آینده حداقل شاهد هزاران و شاید میلیونها بلاکچین خواهیم بود که نه تنها امکان تبادل ارزش بدون اصطکاک را فراهم می سازند، بلکه جریان ارزش جدیدی را نیز شکل خواهند داد و به بازتعریف نقش ها، روابط، اعتماد، قدرت و حاکمیت خواهند انجامید. در این کتاب، موگایار دوادعای راهبردی دیگر را نیز مطرح می کند. طبق اولین ادعای وی، بلاکچین دارای ویژگی های چندوجهی است. به بیان دیگر، استفاده از بلاکچین، اثری چندگانه دارد.
طبق ادعای دوم، اینکه بلاکچین می تواند چه مشکلاتی را حل کند، پرسش مناسبی نیست، زیرا دید ما نسبت به توانایی های بالقوه بلاکچین را محدود خواهد کرد. در عوض، باید به فرصت های جدید در این حوزه فکر کنیم و این امکان را به بلاکچین بدهیم تا بتواند مشکلات فراتر از مرزهای ذهنی، قانونی و سازمانی را حل کند. ویلیام موگایار که تجربه ای ۳۴ساله در صنعت فناوری دارد و در این مدت به عنوان مدیر اجرایی، تحلیلگر، مشاور، کارآفرین، منتور استارت آپ، نویسنده، وبلاگ نویس، معلم، رهبر فکری و سرمایه گذار مشغول به کار بوده است، آینده ای را تصور می کند که تحت تاثیر تغییرات اساسی ناشی از فناوری بلاکچین است که فاکتور مهمی در افزایش سرعت تحولات در حوزه فناوری به شمار می رود. درست به همان شیوه ای که اینترنت توانست امکانات جدیدی را در اختیار ما قرار بدهد که در سال های اول ظهور و پیدایش اش قابل تصور نبود، بلاکچین نیز مدل های کسب وکار و ایده های جدیدی را شکل خواهد داد که هنوز نمی توانیم تصوری از آنها داشته باشیم.
پپسی کدام استارتاپ ها را هیجان انگیز میداند؟
امروزه کمپانی های بزرگ غذا به دنبال کارآفرینان مبتکر و نوآور هستند. یکی از این کمپانی های بزرگ, کمپانی پپسی است که که برنامه ای به اسم تغذیه گلخانه ای راه اندازی کرد که هدف آن حمایت از کارآفرینان بود.
به گفتهً دنیل گرابز, مدیر عامل گروه مبادلات کمپانی پپسی, نه تنها انجام چنین برنامه هایی برای کمپانی پپسی و بقیه کمپانی های مانند آن, راهکاری است برای دستیابی به صورت بالقوه به محصولات و استعداد های جدید, اما همچنین به مدیران پپسی و سایر کارکنان کمک میکند تا روحیه کارآفرینی خود را توسعه دهند.
او همچنین گفته است: ما بسیار مشتاق هستیم تا با این شرکتهای باورنکردنی همکاری کنیم و به رشد و یادگیری آنها کمک کنیم. هر فینالیست به شیوه خاص خود بی نظیر است ، اما یک چیز که بین همه آنها مشترک است این است که آنها با استراتژی و هدفمند هستند.
با توجه به گفته کمپانی پپسی ۱۰ استارتاپ فینالیست بر اساس موارد زیر توسط کمیته داوران این شرکت انتخاب شدند:
۱ محصول و کیفیت برندشان
۲ تمرکز روی تغذیه مصرف کننده
۳ مقیاس پذیری مدل تجاری و منحصر به فرد بودن در بازار
هر شرکت از طرف کمپانی پپسی ۲۰۰۰۰ دلار بودجه کمک مالی و مربی شخصی دریافت میکند. این استارت آپ ها یک برنامه شش ماهه بهینه سازی کسب و کار را در تاریخ 8 نوامبر آغاز می کنند و در پایان یک شرکت جایزه 100000 دلاری اضافی را کسب می کند.
در ادامه ایده و محصول این ۱۰ استارتاپ را و همچنین تحلیل هایی از Grubbs در مورد اینکه چرا پپسی آنها را هیجان انگیز می داند را میتوانید بخوانید:
محصولات ارگانیک رمدی (Remedy Organics)
ایده: نوشیدنی گیاهی تشکیل شده از مواد سالم، باکیفیت، نیروبخش به علاوه پروتئین، پروبیوتیک و گیاهانی که در یکی از روش های معروف درمانی سنتی هندی به نام (Ayurvedic) استفاده میشود
چی پپسی رو تحت تاثیر قرار داد؟ رمدی محصولات غذایی سالم و کاربردی و خنکی که سلامت بدن رو بالا میبره ارائه میدهد که به کاهش بیماری کمک میکند و از مواد اولیه گیاهی درست شده اند و پپسی باور دارد که این محصول در سالهای اخیر در صنعت مواد غذایی خنک تغییر بزرگی بوجود می آورد و پاسخگوی نیاز رو به رشد مصرف کننده ها برای محصولات گیاهی خواهد بود.
نوشیدنی های هپی (Hapi Drinks)
ایده: نوشیدنی بدون قند برای کودکان که با هدف مبارزه با چاقی کودکان و دیابت نوع دو تاسیس شده
چی پپسی رو تحت تاثیر قرار داد؟ شایع شدن چاقی بین کودکان یک مشکل جدی است و پدر مادر ها همیشه به دنبال یک جایگزین جدید و سالم و خوش طعم برای بچه هایشان هستند. نوشیدنی خوشحال با ارسال نوشیدنی های بدون قند و خوشمزه برای کودکان میتوانند کمک و راه حل خوبی برای این مشکل باشند.
بوهانا (Bohana)
ایده: خوراکی باستانی پر از پروتیین تهه شده از بذر نیلوفر آبی
چی پپسی رو تحت تاثیر قرار داد؟ مصرف کنندگان به طور فزاینده ای به سمت گزینه های گیاهان دارویی متمایل می شوند تا نیاز های میان وعده خود را برآورده کنند. در آمریکای شمالی مردم خیلی با بذر نیلوفر آبی آشنا نیستند و محصول بوهانا یکی از روش های عالی برای معرفی این ماده به مصرف کنندگان است.
خوراکی های رول بریکر (Rule Breaker Snacks)
ایده: کیک های شکلاتی براونی که سالمتر هستند و سایر کیک و شیرینی های پخته شده با لوبیا
چی پپسی رو تحت تاثیر قرار داد؟ این کمپانی آن چیزی را که ما از آن به عنوان افراط مجاز یاد میکنیم را ارائه میدهد، تامین میکند. با استفاده از نخود در محصولاتشان استفاده میکنند و فاقد مواد آلری زا هستند. پپسی باور دارد که محصولات این کمپانی با تمرکزی بالا بر طعم محصولات ترکیب فوق العاده ای را از محبوبترین طعم های ترند شده در جامعه را ارائه میدهد. یوفیت ایده: کمپانی بر پایه محصولات گیاهی با تمرکز بر راه حل های نو و خلاقانه برای داشتن وعده های غذایی سالمتر چی پپسی رو تحت تاثیر قرار داد؟
این مقاله ادامه دارد ...
برگزاری ۳۷۴ جلسه خصوصی سرمایه گذاری برای استارتاپ ها طی ۲ روز در کافه سرمایه کارن کراد
رویداد کافه سرمایه کارن کراد گردهمایی تخصصی شرکتها، سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی و گروهی از استارتاپهای برتر است که به جهت تسهیل امر جذب سرمایه و ایجاد زمینه رشد برای استارتاپهای برتری که نیاز به جذب سرمایه دارند تدارک دیده شده است.
نحوه برگزاری این رویداد بدین صورت است که بعد از شناسایی و ارزیابی و معرفی استارتاپ ها در همه حوزه ها به سرمایه گذاران خبره و همچنین گرفتن لیست علاقه مندی ها از آنها، زمان جلسات خصوصی بین استارتاپ ها و سرمایه گذاران قبل از روز رویداد توسط تیم کارن کراد برنامه ریزی و تنظیم میشود.
در روز رویداد نماینده هر شرکت یا سرمایهگذاران حقوقی و حقیقی در میز اختصاصی خود مستقر میشوند و تمامی استارتاپها در مدت زمانی مشخص به صورت خصوصی خود را به آنها معرفی میکنند. در نهایت نماینده هر شرکت یا سرمایهگذار میتواند، به استارتاپ مورد علاقه خود پیشنهاد همکاری ارائه دهد و نظرات و پیشنهادات خود را در مورد هر استارتاپ به صورت جداگانه اعلام نماید.
پنجمين رويداد كافه سرمايه كارن كراد در تاریخ ۳۰ و ۳۱ شهریور ماه برای اولین بار به صورت کاملا مستقل و با هدف تسهيل فرآيند جذب سرمايه با حمايت صندوق نوآورى و شكوفايى و معاونت علمى و فناورى رياست جمهورى برگزار شد.
۲۶ استارتاپ حاضر در رويداد كافه سرمايه بعد از ارزيابى كارشناسان كارن و بدون محدوديت حوزه، از بين ١١٨ استارتاپ ثبت نام كرده و متقاضى جذب سرمايه، داراى صلاحيت كافى شناخته شدند و فرايندهاي جذب سرمايه ى آنها با برگزاری جلسات خصوصی (B2B) با سرمایه گذاران خبره از روز اول اين رویداد به تاریخ ۳۰ شهریور ماه ۹۸ شروع و تا روز بعد رویداد ادامه پیدا کرد و در انتها مراسم اختتامیه با حضور مهمانان ویژه از جمله رياست محترم صندوق نوآورى و شكوفايى و مديران متولى امور استارتاپى و سرمايه گذارى برگزار شد.
ابتدای مراسم اختتامیه با ارائه گزارشى از رويداد و خوش آمد گويى توسط مدير عامل سامانه تامین مالی و سرمایه گذاری كارن كراد جناب آقاى على عميدى شروع شد. به گفته ی آقای عمیدی آوردگاه سرمایه در الکامپ شروعی بر رویداد کافه سرمایه بود و فرایند ارزیابی استارتآپها در نمایشگاه الکامپ و بعد از نمایشگاه انجام شد که در طول این مدت ۱۴۸ جلسه و ۱۲۰ ساعت مشاوره برای استارتاپها توسط تیم ارزیابی شکل گرفت. در ادامه گفته های آقاى عميدى در مجموع این دو روز از بین 358 جلسه ثبت شده در کافه سرمایه، ۳۴۷ جلسه خصوصی (B2B) بین ۲۶ استارتاپ و ۱۲۶ سرمایه گذار حقیقی و حقوقی از بین ۸۲۹ سرمایهگذار عضو در کارنکراد برگزار شد.
همچنین در این مراسم، جناب آقای ملکی فر، معاون توسعه اکوسیستم صندوق نوآوری و شکوفایی نیز به سخنرانی پرداخت. او از اهداف و حمایت های صندوق از استارتاپ ها در مراحل رشد و جذب سرمایه سخن گفت. وی در ادامه افزود: در مرحله رشد اولیه استارتاپ ها که معمولا در شتاب دهنده ها قرار دارند، صندوق به شتاب دهنده های دانش بنیان کمک مالی میکند. در مرحله بعد، تعدادی صندوق پژوهش و فناوری از طرف صندوق نوآوری و شکوفایی تعیین شده اند که استارتاپ ها میتوانند از طریق یکی از این صندوق ها اقدام به جذب سرمایه نمایند. در آخرین مرحله رشد استارتاپ ها نیز تعدادی صندوق جسورانه بورسی تاسیس شده است که استارتاپ ها در میتوانند از آنها تامین سرمایه انجام دهند.
در بخش دیگری از مراسم اختتامیه کافه سرمایه، جناب آقای دکتر دلیری، دستیار معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری در تامین سرمایه، در سخنرانی خود از سامانه تامین مالی کارن کراد به عنوان فرزند معاونت علمی و فناوری یاد کرد و افزود در این رویداد دو روزه کنار هم بودیم تا بتوانیم سرمایه گذاری در حوزه دانش بنیان داشته باشیم. وی با بیان این که شاخص جایگاه ما در حوزه سرمایه گذاری سال به سال در حال تغییر است و به شاخص به ۶۵ رسیده، افزود: این شاخص برای ما قانع کننده نیست و ما در جایگاه علمی دارای رتبه ۱۶ در دنیا هستیم که به همین دلیل باید در شاخص نوآوری ارتقا داشته باشیم.
در ادامه برنامه جناب آقای افشین کلاهی، عضو هیت نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران به کسانی که در حوزه استارتآپی و دانش بنیان شروع به فعالیت کردند، توصیه کرد که عضو اتاق بازرگانی شوند، بخصوص برای استارتاپها که در ابتدای راه هستند و استارتاپ ها از این راه میتوانند با فعالین بزرگ اقتصادی شبکه سازی کنند و در ادامه برای کسب و کار خود سرمایه گذار پیدا کنند.
در قسمت پایانی این مراسم محمدباقر اثنی عشری، رئیس سازمان نظام صنفی رایانهای کشور به بررسی آمار و دستاورد های نمایشگاه الکامپ ۲۵ پرداخت و گفت: اولین الکامپ در سال 69 در فضای 1000 متری برگزار شد و در حال حاضر این فضا به 23500 متر مربع با 100,000 بازدید کننده رسیده است. او همچنین اعلام کرد: الکامپ 2020 با شعار #آینده_بهتر #الکامپ_هوشمند؛ #آخرین_الکامپ_قرن در تیر ماه سال 99 برگزار میگردد.
کارن کراد با اميد به توفيق روز افزون اكوسيستم استارتاپى و موفقيت استارتاپ ها در مذاكرات سرمايه گذارى و دیگر مراحل رشد، امیدوار است شاهد تحول های ارزشمندی در این اکوسیستم باشیم.
گزارش کارگاه «آشنایی با انواع ثبت شرکت، زمان مناسب و الزامات آن»
در روز چهارشنبه مورخ 27 شهریور 98، کارگاه «آشنایی با انواع ثبت شرکت، زمان مناسب و الزامات آن» با سخنرانی اصغر راعی زاده در مرکز آب، انرژی و محیط زیست شریف برگزار شد. این کارگاه در خصوص اهمیت آشنایی با مسائل حقوقی، ثبت شرکتها و ثبت برند و علائم تجاری برگزار شد. اگر بخواهیم نگاهی جامع به موضوع مطرح شده داشته باشیم میتوانیم به متن ذیل اشاره کنیم:
یکی از بارزترین و پرکاربردترین شرکتهای فعال در ایران می توان از شرکت های سهامی خاص و مسئولیت محدود نام بردکه در ابتدا در مورد شرکت های سهامی خاص و مسئولیت محدود بحث و گفت وگو خواهیم کرد. پس از توضیح در مورد کارایی و روند فعالت شرکت های فوق الذکر، در مورد تفاوت روند امور ثبتی و امور قانونی شرکت ها توضیح داده خواهد شد. یکی از مواردی که در ابتدای شروع فعالیت و ثبت شرکت باید مورد توجه قراربگیرد و برای ورود به بازار های اقتصادی و برندینگ بسیار امری مهم و ضروری می باشد ، انتخاب نام برای شرکت است که درمورد فرایند آن توضیح داده خواهد شد.
سرفصل های بحث شده در این کارگاه به قرار زیر می باشد:
1- معرفی انواع شرکت و تفاوات و اختلافات آنها در فعالیت های اقتصادی
2- نام شرکت،موضوعات حق امضاو سمت اعضا
3- میزان سهم الشرکه و میزان مسئولیت شرکا سا سهامدارن
4- اشتباهات رایج و پاسخ به سوالات متداول
در ابتدای کارگاه مدرس بحث را با این سوالات شروع کرد که، ثبت شرکت به چه دلیل ضرورت دارد و استارت آپها از چه زمانی باید برای ثبت شرکت اقدام کنند آیا نیاز است در مراحل اولیه اقدام به ثبت شرکت کنند؟ در ادامه مدرس به این مسئله پرداخت که شرکتها به چند دسته تقسیم می شوند و هر کدام از این شرکتها به درد چه کسب و کارهایی می خورند و برای هر کدام از آنها باید چه اقداماتی بکنیم برای مثال برای ثبت شرکت تضامانی چند نفر لازم است، اگر شرکت ورشکسته شود تکلیف بدهی ها چه می شود، آیا اموال شرکت ثبت می شود یا اموال هیئت مدیره هم درگیر می شود و...... در انتهای کارگاه به بررسی سوالات متداول در خصوص ثبت شرکت ها پرداخته شد.
گزارش کارگاه «هم تیمی مناسب تا چه حد ميتواند در موفقيت یک استارت آپ تاثير گذار باشد؟»
در روز چهارشنبه مورخ 13 شهریور 98، کارگاه «هم تیمی مناسب تا چه حد ميتواند در موفقيت یک استارت آپ تاثير گذار باشد؟» با سخنرانی محمد زاغری در خانه نوآوری برگزار شد. در این کارگاه در خصوص اهمیت منابع انسانیو تاثیرگذاری آنها بر روی استارت آپها صحبت شد. اگر بخواهیم نگاهی جامع به موضوع مطرح شده داشته باشیم میتوانیم به متن ذیل اشاره کنیم:
هسته شکل گیری استارت آپ چیست؟ ایجاد این هسته چگونه و از کجا نشات می گیرد؟
هستهی شکل گیری هر استارتآپی معمولا یکی دو نفر هستن که یه ایده رو باور میکنن، با هم مطرحش میکنن، میپزنش و با دست خالی اما یقین و جسارت وارد راهی میشن که انتهاش مشخص نیست ولی عشق و باور به کارشون اونا رو به مقصد میرسونه.
استارت آپ چگونه متولد می شود؟
این همهی ماجرا نیست؛ تولد استارتآپها شاید از یه جمع کوچیک دوستانه شروع بشه اما ادامهی حیاتش قطعا به تعداد بیشتری از نیروهای متخصص احتیاج داره که عاشق کارشون باشن و باورش داشته باشن. هر قدر یه استارتآپ بیشتر رشد میکنه و قد میکشه، نیازش به منابع انسانی حرفهای بیشتر میشه. حرفهای بودن توی کسب و کار نوپا فقط به معنی مهارت کاری نیست، مهمتر از اون احساس همبستگی و تعهد به کاره.تجربه استارتآپهای موفق نشون میده که همیشه منابع انسانی خوب میتونه فقدان منابع مالی رو جبران کنه اما برعکسش ممکن نیست،پس خیلی مهمه که از همون اول، خوب و سنجیده اعضای تیم رو انتخاب کنیم چون که صلح آخر خیلی خیلی بهتر از جنگ اوله.
در ابتدای کارگاه مدرس بحث را با این سوال شروع کرد که، فرق بین یک تیم و گروه کاری چیست؟ برای پاسخ گویی به این سوال مثال هایی از انواع گروه های کاری و تیم کاری زده شد و به مزایا و معایب هر کدام از این موارد پرداخته شد. در ادامه درخصوص انواع تیم کاری صحبت شد و اشاره شد گه چگونه یک تیم کاری مناسب شکل می گیرد و این که تیم کاری به درد چه نوع کسب و کاری می خورد، ویژگی های یک تیم کاری مناسب چیست و..... . در بخش بعدی به نقش هایی که باید در یک تیم استارت آپی باشد اشاره شد و مطرح شد که برای این که یک استارت آپ موفق شود و بتواند جذب سرمایع موفقی داشته باشد باید از نظر اعضا تیم قوی باشد و این قوی بودن بدین معنا نیست که تنها این آدم ها از لحاظ تحصیلی یا مهارتی قوی باشند بلکه باید از لحاظ شخصیتی و مهارتهای ذهنی آدم های متفاوتی باشند برای مثال ما در یک تیم نیاز داریم که یک فرد سرکرده نابغه باشد و دیگری سوپر استار اگر دو نفر سرکرده نابغه داشته باشیم یا دو نفر سوپر استار، قطعا با مشکلات زیادی برخورد می کنم و حتی ممکن است به خاطر این مسئله استارت آپ با شکست مواجه شود؛ پس باید به این نکات بسیار دقت کرد. در بخش سوم کارگاه این موضع مطرح شد که چگونه باید به ارزیابی کارمندان پرداخت و از آن مهمتر چگونه باید به ارزیابی یک شغل پرداخت این حرف بدین معنا است که آیا ما به این شغل نیاز داریم آیا نیاز به همچین شغلی در استارت آپ ما حس می شود آیا انقدر این مسئله مهم است که به خاطر آن بخواهیم فردی را استخدام کنیم و این فرد باید دارای چه ویژگی هایی باشد تا ما را مطمئن کند که بهترین گزینه برای این شغل می باشد. بخش چهارم: ابزارهای گزینشی برای انتخاب نیروی انسانی چیست؟ چه سوالاتی باید در مصاحبه پرسیده شود ؟ در خصوص این سوالات به صورت مفصل به بحث و بررسی پرداخته شد و مثال های مختلفی برای روشن شدن موضوع زده شد. در انتها کارگاه در خصوص سیستم حقوق و پاداش صحبت شد و به این مسئله پرداخته شد که آیا محیط کاری می تواند در افزایش توان و روحیه کارکنان جهت بهبود کارایی و اثر بخشی آنها تاثیر بگذارد اگر آری، چگونه باید این کار را انجام داد؟
مصاحبه اختصاصی
1- معرفی مختصر از شرکتتان؟
سیناتک، یک مرکز نوآوری در حوزهی فناوریهای مالی (فینتک) است که در حال حاضر فعالیت خود را با سرمایهگذاری جسورانه آغاز کرده است. مهمترین نقطه تمایز سیناتک با دیگر صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه، شبکه ی ارزشی است که سیناتک در آن قرار دارد: یک بانک، یک کارگزاری بورس، یک شرکت بیمه، یک شرکت لیزینگ و همچنین یک هلدینگ مدیریت مالی، سهامداران سیناتک بوده و با چالش های نوآورانه ی خود از طریق سیناتک روبرو میشوند. سرمایه پذیران، همکاران و شرکای استراتژیک سیناتک این فرصت را دارند که جزئی از این شبکه ی ارزش شده و از طریق آن بطور مستقیم در بازار فناوری های مالی حضور داشته و با بهترین متخصصان این حوزه تعامل داشته باشند.
2- حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
با توجه به توان مالی سهامداران، سیناتک سقفی برای سرمایه گذاری قائل نیست.
3- آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟
اگر بله، چه حوزه هایی؟ سیناتک علاقهمند به مشارکت در طرحهای نوآورانه با محوریت فنآوریهای نوین مالی (فینتک) است.
4- از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهم ترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آن ها توجه داشته باشند چیست؟
تیمسازی، شناخت بازار هدف، تدوین استراتژی رشد
5- بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
کم تجربگی کلیه اجزای اکوسیستم، فقدان چشمانداز شفاف دوران پسا سرمایه گذاری
نام و نام خانوادگی مصاحبه کننده: محسن عسگری
سمت مصاحبه کننده: دستیار مدیرعامل
طرح بازاریابی کسب و کار های کوچک| The 1-Page Marketing Plan
قرار است درباره چه چیزی صحبت کنیم؟
اگر بخواهم ماهیت این کتاب را در جمله ای خلاصه کنم، این است: «سریع ترین راه رسیدن به پول.» تعمدا این مطلب را در اولین جای ممکن از کتاب میگویم، چون نمی خواهم وقتتان را هدر کنم.
چطور کسب و کارتان را نابود کنید:
می خواهم یکی از ساده ترین و رایج ترین روش های نابود کردن کسب و کار را برایتان فاش کنم، از صمیم قلب با این امید که از آن استفاده نکنید. این روش مسلما بزرگترین اشتباهی است که صاحبان کسب وکارهای کوچک در حوزه بازاریابی مرتکب می شوند. این مشکل شایع، دلیل اصلی شکست بازاریابی اکثر کسب وکارهای کوچک است.
اگر صاحب کسب و کار کوچکی هستید، بدون شک کمی درباره بازاریابی و فروش فکر کرده اید. رویکردتان چه خواهد بود؟ در تبلیغات خود چه می خواهید بگویید؟ رایج ترین روش تصمیم گیری برای این مسائل، که اکثر صاحبان کسب وکارهای کوچک از آن استفاده می کنند، این است که به رقبای بزرگ و موفق خود، در صنعتی که در آن مشغول به فعالیت اند، نگاه و از آنها تقلید می کنند. به نظر منطقی می رسد؛ کاری را که کسب وکارهای موفق میکنند انجام دهید و شما هم موفق خواهید شد، مگر نه؟
درواقع، این سریع ترین راه برای شکست است و مطمئنم این اشتباه منجر به شکست تعداد زیادی از کسب وکارهای کوچک شده است. دو دلیل اصلی آن عبارت اند از:
یک. شرکت های بزرگ دستور کار متفاوتی دارند: شرکت های بزرگ در بحث بازاریابی دستور کار بسیار متفاوتی نسبت به کسب وکارهای کوچه استراتژی ها و اولویت های آنها بسیار با شما فرق می کند. اولویت های بازاریابی شرکت های بزرگ چیزی شبیه به این است:
۱. خشنود کردن هیئت مدیره
۲. آرام کردن سهام داران
٣. اقناع تعصبات مدیران
4. برآورده کردن انتظارات مشتریان فعلی
5. کسب جوایز تبلیغات و خلاقیت
6. جلب «حمایت» سهام داران و کمیته های گوناگون
7. سودآوری
اولویت های بازاریابی کسب وکارهای کوچک چیزی شبیه به این است:
1. سودآوری: همان طور که می بینید، بین اولویت های بازاریابی شرکت های کوچک و بزرگ یک دنیا تفاوت وجود دارد. پس طبیعتا باید در استراتژی و اجرا هم یک دنیا تفاوت داشته باشند.
۲. شرکت های بزرگ بودجه بسیار متفاوتی دارند: استراتژی همراه با مقیاس تغییر می کند. درک این موضوع بسیار مهم است. آیا فکر میکنید کسی که در ساخت آسمان خراش ها سرمایه گذاری می کند استراتژی سرمایه گذاری ملکی متفاوتی با یک سرمایه گذار کوچک املاک دارد؟ قطعا بله.
استفاده از همان استراتژی در مقیاس کوچک جواب نخواهد داد. نمی توانید فقط یک طبقه از آسمان خراش را بسازید و موفق شوید، به همه ۱۰۰ طبقه آن نیاز دارید.
اگر شما ۱۰ میلیون دلار بودجه تبلیغاتی و سه سال زمان برای دستیابی به نتیجه سودآور دارید، در مقایسه با کسی که باید به سرعت با بودجه ۰۰۰ ,۱۰ دلاری به سودآوری برسد، باید از استراتژی بسیار متفاوتی استفاده کنید. اگر از استراتژی بازاریابی شرکت های بزرگ استفاده کنید،۰۰۰ ,۱۰ دلار شما مثل قطره ای در اقیانوس خواهد بود؛ بی اثر است و کاملا هدر خواهد رفت چون استفاده از این استراتژی در مقیاسی که شما فعالیت میکنید اشتباه است.
کافه سرمایه، رویدادی از جنس سرمایهگذاری
كارن كراد "رویداد کافه سرمایه" را به منظور گردهمایی تخصصی شرکتها، سرمایهگذاران حقیقی، حقوقی و گروهی از استارتاپهای برتر برگزار ميكند. لازم به ذکر است رویداد کافه سرمایه رویدادی از جنس سرمایهگذاری است. در این رویداد جلسات خصوصی بین سرمایهگذاران و استارتاپها با توجه به ابراز علاقهمندی سرمایهگذاران به استارتاپ ها برگزار میگردد. در اين رويداد با هدف تسهیل امر جذب سرمایه و ایجاد زمینه رشد، فرصتى براى تمامی استارتاپها ايجاد ميشود كه در مدت زمان مشخص بتوانند با نماینده هر شرکت سرمایهگذارى به صورت خصوصی جلسه داشته باشند. کارنکراد مفتخر است تا به امروز 4 رویداد کافه سرمایه با همکاری شرکت فرابورس ایران، پارک علم و فناوری پردیس و پارک علم و فناوری تهران برگزار نماید. در این 4 رویداد بیش از 1000 جلسه سرمایهگذاری خصوصی فیمابین استارتاپها و سرمایهگذاران برگزار گردید. همچنین در مجموع بیش از 150 سرمایهگذار و 200 استارتاپ حضور داشتهاند و مبلغی بالغ بر 16 میلیارد تومان جذب سرمایه برای استارتاپها صورت پذیرفت.
كارن كراد در تاريخ ٣٠ و ٣١ شهريور ماه ٩٨ "پنجمين رویداد کافه سرمایه" را با همكاري صندوق نوآورى و شكوفايى، سازمان فناورى اطلاعات ايران، نظام صنفي رايانه اي كشور، معاونت علمى و فناورى رياست جمهورى، سازمان تجارى سازى فناورى و اشتغال دانش آموختگان( ستفا)، اتاق بازرگانى؛ صنايع؛ معادن و كشاورزى تهران در محل صندوق نوآوري و شكوفايي برگزار مي نمايد.
سامانه تامين مالى و سرمايه گذارى كارن اميدوار است با برگزارى چنين رويداد هايى بتواند اتفاقات بزرگى در جهت رشد، تعالى و سرمايه گذاريى زيست بوم كارآفرينى رقم بزند.
مصاحبه اختصاصی
1- معرفی مختصر از خودتان؟
من، توحید قهرمانی. اگه بخوام از خودم بگم، یک انسان به دنبال یادگیری و تجربه خالص. متولد دی ماه 1367 و عاشق مواجه شدن با چیزهای جدید.
2- حوزه فعالیتتان؟
در حال حاضر در کنار مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ، توسعه دهنده کسب و کارم.
3- از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
سال 89
4- کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود ؟
به نظر من تخصص و سواد به خصوص در بخش های فنی و کسب و کار که دو بازوی قدرتمند و مهم استارتاپ ها و اکوسیستم استارتاپی در هرکجای دنیا به حساب میان در ایران از طرف اکثر اجزای اکوسیستم (چه افراد و چه سازمان ها) مورد کم توجهی قرار گرفتن. با روند رو به رشد و سرعت همه گیر شدن تکنولوژی ها و ترندهای اقتصادی توی دنیا، دسترسی به¬شون هم راحت تر و سریع تر شده و بعضی جاها فقط کم کاری از سمت ما بوده که با سرعت مناسب به سمتشون حرکت نکردیم.
5- بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه¬گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
کارآفرین ها به نظر من کارمندان بلند مرتبه سرمایه گذاران هستن تا سرمایه گذاران جدید بسازن. در ابتدای کار اقبال سرمایه گذاران سنتی به سمت فضای پرریسک استارتاپی اجتناب ناپذیره که این کار مهم به دلایل خیلی زیادی در اکوسیستم استارتاپی ما به خوبی انجام نشده. همین اتفاق باعث میشه تا سرعت رشد استارتاپ ها و به دنبال اون پیدایش سرمایه گذاران خطرپذیر جدید بسیار کم تر بشه.
۳ اشتباه مشترک اغلب استارتاپ ها
کارآفرینان هنگام راه اندازی یک استارتاپ، اغلب اشتباهاتی را مرتکب میشوند که بین همه آنها مشترک است. این اتفاق برای اولین بار در Quora افتاد. Quora محل کسب و اشتراک دانش، توانمند ساختن مردم برای یادگیری از دیگران و درک بهتر جهان است.
Justin Kan، کارآفرین، سرمایه گذار، مدیر عامل شرکت Atrium در Quora درباره این موضوع میگوید:
پس از بررسی استارتاپ ها به طور کامل، از دوران Seed به شرکت های میلیارد دلاری، از جلسات هیئت مدیره تا جلسات مربیگری، مشخص شد که استارتاپ ها در هر زمانی، سه اشتباه را در شرکت ها مرتکب میشوند:
اشتباه ۱: هنگام جمع آوری کمک های مالی، اهمیت روایت را کم ارزش گذاری کنید.
Justin Kan، به شدت معتقد است که سرمایه گذاران، سرمایه گذاری می کنند ولی شما باید با گفتن داستانهای متقاعد کننده و روایت گونه در رابطه با استارتاپ خود، عرشه را برای سرمایه گذاری سرمایه داران بسازید. Justin Kan افزود، بهترین مشاوره ای که تا کنون در روایات داشتم، با Slava Akhmechet از RethinkDB بود که در رابطه با جمع آوری پول بود. او گفت که هر داستان در تاریخ بشری، به همین ترتیب ادامه دارد:
۱. جهان یک راه مشخص است
۲. چیزی تغییر می کند
۳. جهان امروزه متفاوت میشود
روایت شما باید مختصر و قابل دسترس باشد. اگر روایت شما قدرتمند باشد حتی می توانید با فردی که در صنعت شما تازه کار است نیز صحبت کنید و در پایان باید فکر کنید که شرکت شما شگفت انگیز است و احتمالا بسیار موفق خواهد بود. در حقیقت، برای اصلاح روایت این کار را به طور دقیق انجام دهید. (لازم نیست که گفتن این روایات با سرمایه گذاران بالقوه باشد) و از آن برای تکرار بعضی داستانها، اضافه یا حذف حقایق خاص استفاده کنید. گفتن روایات مناسب از مهمترین بخشهاست؛ بنابراین اطمینان دهید که زمان زیادی را صرف انجام آن میکنید.
اشتباه ۲: راه حل های توزیع بیش از حد ضعیف، به جای خدمت به یک گروه از مشتریان بسیار خوب؛ باعث جذب مشتریان عادی بسیاری میشود.
شما باید تصمیم بگیرید که چه کسی مشتری شما باشد. بطور مثال در Justin.tv (سایت پخش زنده)، هرگز نمی توانید تصمیم بگیرید که کدام بیننده مشتری اصلی Justin.tv است. آیا بیننده از مشتریان پخش زنده است؟ آیا گفتگوهای تلویزیونی پخش می شود؟ از آنجایی که این سایت ترسید که مرتکب اشتباه شود، سعی کرد که به همه خدمت کند. شما باید بر روی مشتری خود تمرکز کنید. به عنوان مثال، یک مشتری بزرگ (10 برابر بزرگتر از هر مشتری موجود) ممکن است یک فرصت بزرگ درآمدزایی داشته باشد، اما خدمت رسانی به این فرصت درآمدزا ممکن است به یک مقدار از کارهای سفارشی منجر شود. آیا شما آن را می گیرید؟
اشتباه ۳: نادیده گرفتن استعداد ها و ارزیابی نکردن نیازهای فعلی
داشتن افراد نامناسب ممکن است باعث شود که در رسیدن به اهداف خود آهسته تر قدم بردارید. اشتباه در انتخاب اعضا شروع یک مسیر اشتباه است که می تواند باعث متوقف شدن پیشرفت شما شود. راه حل آن این است که بنیانگذاران با اعضای تیم در مورد نیازهای استارتاپ، و اینکه آیا اعضای تیم قادر به پاسخگویی به این نیازها هستند یا خیر و همچنین درباره اینکه از اعضای تیم چه نوع پشتیبانی ای را میخواهند، گفتگوهای مداوم، متقاعد کننده و مثبتی را داشته باشند. و در ادامه اگر به این نتیجه رسیدند که آنها قادر به انجام این کار نیستند باید اعضای تیم از افرادی انتخاب بشوند که تجربه بیشتری داشته باشد.
گزارش کارگاه «در پشت پرده وایرال مارکتینگ چه کارهایی انجام می شود؟»
در روز شنبه مورخ 26 مرداد 98، کارگاه «در پشت پرده وایرال مارکتینگ چه کارهایی انجام می شود » با سخنرانی حامد آقا صادقی در خانه نوآوری برگزار شد. در این کارگاه در خصوص مفهوم و معنا وایرال مارکتینگ و چگونگی استفاده از آن صحبت شد. اگر بخواهیم نگاهی جامع به موضوع مطرح شده داشته باشیم میتوانیم به متن ذیل اشاره کنیم:
وجه تمایز بازاریابی ویروسی با سایر انواع روش های معمول بازاریابی چیست؟ بازاریابی ویروسی معمولا مشخص می کند که یك محصول(خدمات)باید چه ویژگی هایی داشته باشند تا بر سر زبان ها بیافتند. ما قصد داریم در این کارگاه ، به نحوه استفاده از این علم در آمیخته ی بازاریابی اشاره کنیم و به آموزش آن بپردازیم. در این کارگاه برای ما جایگاه و نحوه تاثیرگذاری گفتگوهای روز مره و نقش رهبران فكری مشخص می شود و آموزش میبینیم چطور از این موقعیت ها به نفع خودمان استفاده كنیم و راه های بدست آوردن اعتبار برای محصول(خدمات) آموزش داده می شود.
علاوه بر تمام موارد ذکر شده، معمولا افراد در همان لحظه كه آگهی تبلیغاتی محصولی را می بینند موقعیت و زمان خرید آنرا ندارند؛ در این دوره یاد میگیرید كه چطور طولانی مدت در ذهن مخاطب اثرگذار باشید تا هنگامی كه تصمیم به خرید گرفتند شما را انتخاب كنند.عواملی كه باعث فراگیر شدن نام شما خواهند شد را می آموزید و می توانید با كمك و كوچینگ مربی دوره در هنگام كارگاه و پس از آن برای خود استراتژی بازاریابی ویروسی تدوین كنید و آنرا اجرایی كنید.
در ابتدای کارگاه مدرس بحث را با این سوال شروع کرد که، دلایل اسم و رسم دار شدن و معروف شدن یک محصول، خدمات و یا نام شخصی یا تجاری چیست برای پاسخ گویی به این سوال مثال هایی از بیزینس های معروف و داستان های چگونگی معروفیت آنها زده شد. در ادامه به صورت کلی راه های و اصولی که می توانیم با استفاده از آن پیام تبلیغاتی خود را به مانند یک ویروس در سطح جامعه پخش کنیم، توضیح داده شد. راهکار اول برای اجرا بازاریابی ویروسی اعتبار اجتماعی می باشد که این راهکار دارای سه زیر شاخه با عنوان ویژگی منحصر به فرد درونی، بازی سازی و خودی کردن می باشد که برای هر کدام از زیر شاخه ها مثال هایی از شرکت های موفق ایرانی و خارجی زده شد. راهکار دوم، زنجیره ها می باشد؛ استفاده از زنجیرها برای ایجاد یک پیام ویروسی برای مثال شرکت کیت کت برای تبلیغات خود از قهوه استفاده می کند عکس یک فنجان قهوه در کنار شکلات کیت کت دلیل استفاده این شرکت از قهوه این است که در آمریکا مردم در سه وعده روزانه از نوشیدنی قهوه استفاده می کنند و با هر بار خوردن قهوه یاد شکلات کیت کت که در عکس ها همیشه منتشر شده است می افتند. راهکار سوم، پارازیت سمی می باشد یعنی از تبلیغ های رقبا به نفع خود استفاده کنیم. راهکار چهارم، احساسات می باشد برای ماندگاری تبلیغمان و ویروسی کردن آن از احساسات کمک بگیرم که روش های استفاده از آنها در این کارگاه توضیح داده شد اگر بخواهیم مختصری از این موضوع را شرح دهیم باید بگوییم که از بین انواع احساست حس حیرت و بیشترین تاثیر را در جذب مشتری خواهد داشت. راهکار پنجم، مقیاس را کوچک کنید یکی بهتر از تعداد زیاد. راهکار ششم عمومیت می باشد. راهکار هفتم، ارزش کاربردی می باشد. راهکار آخر استفاده از داستان سازی می باشد بهتر است پیام تبلیغاتی خود را به صورت یک داستان منتشر کنید این گونه تاثیرگذاری بیشتری تبلیغتان خواهد داشت و نتیجه بهتری را دریافت می کنید.
گزارش کارگاه "چه محتوایی برای سایت و وبلاگ شما مناسب است؟ با کمک کدام استراتژی؟"
در روز دوشنبه مورخ ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، کارگاه "چه محتوایی برای سایت و وبلاگ شما مناسب است؟ با کمک کدام استراتژی؟" با سخنرانی جناب آقای بابک نقاش در پژوهشکده علوم و فناوری انرژی شریف برگزار شد. در این کارگاه در خصوص اینکه "چگونه تولید محتوای مناسبی برای سایت و وبلاگ خود داشته باشیم؟!" صحبت شد.
کارگاه با توضیحاتی در رابطه با استراتژی محتوا و درباره اینکه چگونه محتوا باید متناسب با منابع موجود و در راستای اهداف کسب و کار باشد، شروع شد و در ادامه به این موضوع پرداخته شد که برای تولید محتوای مناسب، توجه به اینکه مخاطب چه می خواهد نکته بسیار مهمتری است تا اینکه طرز بیان چگونه است.
دومین موضوع مهم این است که در تولید محتوا، بازاریابی محتوایی و استراتژی محتوا، یک تجربه انسانی پیش بینی شود، به همین دلیل از قبل باید دانست که به چه محتوایی می خواهیم برسیم. از نکات مهم این موضوع این است که ما در تولید یک محتوا؛ یک تجربه طراحی می کنیم.
اگر در تولید یک محتوای مناسب به این نکته توجه نداشته باشیم که محتوای تولید شده باید براساس یک تجربه طراحی شده باشد، هنگامی که شروع به انجام این کار میکنیم ، بعد از ۲ هفته هدف برای ما کمرنگ خواهد شد و علت تولید محتوا کردن ما فراموش میشود.
در ادامه این کارگاه به این نکته اشاره شد که تولید محتوا به شدت وابسته به دایره لغت است و اینکه چه صفت ها، کلمات و فعل هایی استفاده می شود و یا چگونه یک مطلب روایت می شود، از نکات مهم در تولید محتوای مناسب است. هرچقدر دایره لغات شما بیشتر باشد، میتوانید مفهوم مورد نظر را راحت تر به مخاطب خود انتقال دهید.
محتوا باید متناسب با نیازهای مشتری باشد و بر اساس موارد زیر محتوای تولید شده می تواند متفاوت باشد، به این صورت که:
1- باید بدانیم مشتری در کدام مرحله است؟
2- هدف ما از انتشار این محتوا چیست؟ به طور مثال میخواهیم سایت به چه مقدار بازدید برسد؟ یا به چند هزار فالوور برسیم؟
3- آیا می خواهیم فروشمان بالا رود؟
با توجه به توضیحات داده شده به این نتیجه می رسیم که در تولید محتوای مناسب نکات زیر اهمیت دارند:
1- طراحی یک تجربه
2- متناسب بودن با منابع موجود
3- در راستای اهداف کسب و کار بودن
4- متناسب بودن با نتیجه مورد نظر
5- امکان نظارت و اصلاح مستمر
6- تناسب با علایق مخاطبان
و در انتها به این نتیجه میرسیم که روند استراتژی محتوا به این گونه است:
1- ابتدا هدف تولید محتوا مشخص می شود
2- مخاطب محتوا مشخص می شود
3- سنجش راه در پیش گرفته
4- درستی برنامه
5- تقویم انتشار محتوا چیست؟
6- محتوایی که باید تولید شود چیست؟
7- تولید گزارش
8- و در آخر تحلیل گزارشات به دست آمده
مصاحبه اختصاصی
۱- معرفی مختصر از شرکتتان؟
هلدینگ دانش بنیان لیدکو به عنوان يكي از شركتهاي مادر تخصصي و پلی ارتباطی بين پژوهشگران و فناوران با بخش صنعت كشور، با سهم شراکتی بین"سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران" و"صندوق حمايت و بازنشستگي آينده ساز" و "شرکت سرمایه گذاری گروه صنعتی رنا" در راستاي حمايت از صنايع كوچك و متوسط (SMEs ) در سال ۱۳۸۱ شکل گرفت و درسال ۱۳۹۴ با تغییر ترکیب سهامداران ليدكو، همه سهم شراکتی سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران و صندوق حمايت و بازنشستگي آينده ساز"به شرکت سرمايه گذاري آينده نگر شرق" منتقل گردید.
۲- حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
درحال حاضر هیچ سقف سرمایه گذاری برای سرمایه گذاری در حوزه های یاد شده وجود ندارد و این کاملا وابسته به نوع طرح، مدت زمان اجرا و امکان پذیری اقتصادی آن دارد.
۳- آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
علاوه بر سابقه دو دهه فعالیت در سرمایه گذاری در حوزه علوم زیستی و توسعه شرکت های فعال و موفقی مانند همانند ساز بافت کیش، روناک، بن یاخته های رویان، شرکت دانش بینان کشت بافت خاوران و دانش بنیان ستاک، در حال حاضر با راه اندازی اکوسیستم تحقیق و توسعه شامل بر 12 هاب تخصصی، پزشکی، بیوتکنولوژی، فناوری اطلاعات، صنعت و پتروشیمی، نانو، مهندسی پزشکی، کشاورزی و ... به سرمایه گذاری در تمامی حوزه های علوم و فناوری های روز ورود پیدا کرده است.
۴- از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهم ترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آن ها توجه داشته باشند چیست؟
با توجه به رشد سریع استارتاپ ها در حوزه های مختلف؛ بازار محصول، مزیت رقابتی و بررسی فاز توسعه ایی
۵- بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
وجود تحریم ها و عدم تامین مواد واولیه بخصوص در مورد فناوری های زیستی
مصاحبه اختصاصی
۱- معرفی مختصر از خودتان؟
محمد زاغری هستم با سابقه حدودا 5 ساله منابع انسانی و با شرکت هایی همچون ایران مال، سفرهای علی بابا، ریحون، اسنپ فود، تپ سی، حامیسان، گروه سرمایه گذاری فیروزه و شرکت سرمایه گذاری برکت سابقه همکاری چه به صورت مشاورهای و چه به صورت تمام وقت را داشتم.
۲- حوزه فعالیتتان؟
مشاور جذب شرکتهای تپ سی، اسنپ فود، سفرهای علیبابا، سحاب پرداز و ستاره اول
مشاور منابع انسانی شرکتهای هفت میوه و تیماپ
سرپرست منابع انسانی شرکت ایجاب
۳- از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
سال 93
۴- چه استارتاپهای موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
هفت میوه و رایکار
۵- کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود ؟
عدم توجه به منابع انسانی و عدم توان نیرویابی در استارتآپها
۶- بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایهگذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
به نظر من عدم یکپارچگی تیم کاری مهم ترین مشکل در زمینه سرمایه گذاری در استارتآپها است.
مدیریت استراتژیک بازار| Strategic Market Management
هسته اصلی ویراست دهم کتاب مدیریت استراتژیک بازار، توسعه کسب و کار، برند و استراتژی های بازاریابی ای است که به مزیت رقابتی بادوام منجر می شوند؛ کاری که با گذشت زمان، دشوار و دشوارتر شده است. در بسیاری از بازارها، رقبا در زمینه منافع کارکردی اساسی به تعادل و برابری رسیده اند، بنابراین پیشگام بودن در نوآوری و محافظت از آن از هر زمان دیگری مهم تر شده است وتحقق آن مستلزم داشتن سازمان و سیستمی قوی است.
امروزه توسعه و پیاده سازی استراتژی ها بسیار متفاوت تر از چند دهه پیش و هنگامی است که محیط کسب وکار پایدارتر و ساده تر بود. اکنون تمامی بازارها را می توان پویا دانست. درنتیجه شرکت ها باید بتوانند استراتژی ها را با شرایط مطابقت دهند تا مرتبط بمانند. زمانه دشوار اما هیجان انگیزی است؛ پراز فرصت و تهديد.
وجود موارد زیر از جمله جنبه های منحصر به فرد این کتاب است:
تعریفی از استراتژی کسب وکار که شامل گستره وسیع محصول / بازار، ارزش پیشنهادی، دارایی ها و شایستگی ها و استراتژی های حوزه کارکردی میشود. اغلب اوقات مفهوم استراتژی کسب وکار مبهم است و به خوبی تعریف نمی شود که این مسئله موجب پراکندگی تمرکز و ارتباطات ضعیف می شود.
تحلیل استراتژیک ساختاریافتهای متشکل از تحلیل های تفصیلی مشتری، رقیب، بازار، محیط و تحلیل داخلی که به فهم پویایی های بازار منجر می شود. این تحلیل ها با نمودار خلاصه جریان، مجموعه ای از سرفصل ها که به آغاز شدن فرایند کمک می کنند و مجموعه ای از فرم های برنامه ریزی همراه شده اند.
مفاهیم تعهد، فرصت طلبی و انطباق پذیری استراتژیک و اینکه چگونه می توانند و باید با هم ترکیب شوند.
رشد کسب وکار از طریق انرژی بخشی به کسب و کار، اهرم کردن کسب وکارها، خلق کسب وکارهای جدید و جهانی شدن. هر گزینه ریسک ها و پاداش های مربوط به خود را دارد و همگی باید بر روی میز تصمیم گیری قرار داشته باشند.
پایه های ارزش پیشنهادی و برندهای قوی. استراتژی بدون ارزش پیشنهادی متقاعدکننده، بازارمحور و موفق نمی شود. باید دارایی های برندی توسعه یابند که از استراتژی کسب وکار پشتیبانی کنند.
ایجاد بازاریابی مبتنی بر هم افزایی در سازمان های سیلویی که سیلوهای آن بر اساس محصولات یا کشورها تعریف شده اند. تمامی سازمان ها محصولات و بازارهای چندگانه دارند و ایجاد همکاری و ارتباطات به جای رقابت و منفرد بودن ابتکاری است که باید به کار گرفته شود.
مواجهه با بازارهای پویا نیازمند استراتژی های مشتری محور و خلاقیت است. کتاب بر منظر مشتری و این واقعیت که هر استراتژی باید ارزش پیشنهادی ای با معنی برای مشتری داشته باشد، تأکید دارد. این کتاب مسیری را نشان میدهد که طی آن تکانه گذشته شکسته شود و استراتژی ها و پیشنهادهای خلاقانه ایجاد شوند.
ارائه ۳۷ استارتاپ در حضور بیش از ۶۰ سرمایه گذار در آوردگاه سرمایه
با توجه به این موضوع که امروزه حوزه استارتاپ ها يكي از اولويت هاي توسعه پايدار و گشايش اقتصادي و همچنين ضرورتي مبرم براي توسعه اشتغال جوانان ميباشد، یکی از موضوعات مهم براي بقا و توسعه استارتاپ ها بحث جذب سرمایه و تامین مالی است که استارتاپ ها در هر مرحله از عمر خود نيازمند آن ميباشد.
کارن کراد به عنوان اولین كارگزار معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري در بحث تامين مالي و سرمايه گذاري استارتاپ ها و شرکت های دانش بنیان در همه حوزه ها در ایران فعالیت مینمايد و سعی دارد بستر مناسبی را جهت ارتباط بین استارتاپ ها و سرمایه گذارها ایجاد کند.
الكامپ استارز يكي از بخش هايي از نمايشگاه الكامپ است كه در آن استارتاپ ها گرد هم مي آيند و به جوانان خلاق كشور اين امكان را ميدهند كه استارتاپ هاي جذاب و متنوع خود را در اين بخش در معرض نمايش قرار دهند.
الکامپ همه ساله با حضور گسترده و چشمگیر دست اندرکاران این حوزه و مخاطبان آنها در محل دائمی نمایشگاههای بین المللی تهران برگزار میشود.
در نمایشگاه الكامپ استارز امسال کارن کراد همكاري جديدي را با کانون نهاد های سرمایه گذاری ایران، صندوق نوآوری و شکوفایی و سازمان نظام صنفي رایانه ای کشور تعریف نمود و به عنوان کارگزار آوردگاه سرمایه نمايشگاه الكامپ استارز انتخاب گردید.
این رویداد بدینگونه اجرا گردید که در ۲ روز اول نمایشگاه ۳۷ استارتاپ در حضور بیش از ۶۰ سرمایه گذار، استارتاپ های خود را ارائه دادند و در ۲ روز بعدي نمایشگاه جلسات خصوصی بین سرمایه گذار ها و استارتاپ ها برگزار گردید.
به منظور توسعه و تعالی اكوسيستم استارتاپي در روز اول نمايشگاه الكام استارز تفاهم نامه اي فی ما بين كارن كراد و پارك علم و فناوري خراسان شمالي منعقد گردید.
در ادامه در روز دوم نمايشگاه الكام استارز در آوردگاه سرمايه كارن كراد، تمامی استارتاپ های شرکت کننده در برنامه آوردگاه سرمایه در حضور سرمايه گذاران طبق برنامه به ارائه استارتاپ های خود پرداختند. غرفه آوردگاه سرمابه در روز دوم نمایشگاه میزبان جناب آقاي واعظي رئيس دفتر ریاست محترم جمهور، جناب آقاي جهرمي وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات، جناب آقاي ناظمي معاونت محترم وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و همچنين جناب آقاي فرجود معاون سازمان فناوري اطلاعات شهرداري تهران جهت بازدید بوده است.
در روز سوم نمایشگاه برنامه آوردگاه سرمایه با جلسات خصوصی بین سرمایه گذار ها و استارتاپ ها شروع گردید که محدوده گفتگو ها پیرامون طرح مالی، طرح کسب و کار، میزان مشارکت، حد نصاب سهام و سایر موضوعات سرمایه گذاری بوده است.
در روز سوم نمایشگاه به تاریخ ۲۹ تیر ماه ۹۸ تفاهم نامه همکاری بین کارن کراد و خانه نوآوری جهت توسعه اکوسیستم و همکاری های جدید به امضا رسید.
در این روز جناب آقای شریعتمداری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز از غرفه آوردگاه سرمايه دیدن فرمودند.
با توجه به ضرورت انتقال تجربیات از کارن کراد درخواست گردید به منظور ارائه تجربیات خود در زمینه “چگونگی جذب سرمایه گذار در شرایط فعلی اقتصادی “جناب آقای امیررضا صادقی مدیر سرمایه گذاری کارن کراد در الکام تاکز حضور پیدا کنند.
در روز چهارم نمایشگاه در رویداد آوردگاه سرمایه ادامه جلسات خصوصی بین سرمایه گذار ها و استارتاپ ها را داشتیم که در مجموع طی این ۲ روز ۳۶ جلسه تشکیل گردید و طبق نظر سرمایه گذارها ۶۰ درصد این مذاکرات جهت بررسی های بیشتر به دور بعدی کشیده شد.
همچنین طی برگزاری جلسات آوردگاه سرمایه جناب آقای ستاری معاون علمی رئیس جمهور در روز یکشنبه ۳۰ تیر ماه ۹۸ در نمایشگاه الکامپ حضور یافتند و از آوردگاه سرمايه نیز دیدن فرمودند.
طی دعوتی که از طرف وزارت جهاد کشاورزی صورت گرفت، کارن کراد در پاویون استارتاپ های کشاورزی که با حضور صاحبان زنجیره های تامین و تولید دامی و استارتاپ های کشاورزی تشکیل جلسه شد، شرکت نمود.
همچنین جناب آقای مختاری مجری راه اندازی کسب و کارهای نوپا در بخش کشاورزی و خبرگزاری آی چیزها حضور به عمل رساندند. در این جلسه به بحث در مورد مشکلات جذب سرمایه و دغدغه های استارتاپ ها پرداخته شد و جناب آقای علیرضا حسینی به عنوان نماینده کارن کراد در این جلسه حضور داشتند و در رابطه با این موضوع که استارتاپ های در زمینه کشاورزی چگونه میتوانند خود را بهتر به سرمایه گذاران ارائه کنند و چگونه نظر آنها را بیشتر به استارتاپشان جلب کنند، صحبت نمودند.
امید بر این است که این شروع همکاری اتفاقات بزرگی را در زيست بوم استارتاپی رقم زند و شاهد تحول های ارزشمندی در این اکوسیستم باشیم.
7 درس از بیش از 100 استارتاپ شکست خورده
یک شوخی در مورد استارتاپها وجود دارد که گفته میشود از هر 10 استارتاپ موجود در بازار 11 استارتاپ شکست میخورند. شما در طول راهاندازی یک استارتاپ در ابتدا فکر میکنید همه چیز را در رابطه با آن میدانید؛ یا حداقل در طول راهاندازی آن را یاد میگیرید. Jason Huertas، نویسنده این متن، در رابطه با استارتاپ شکست خوردهاش میگوید:
" شما فکر میکنید که همه چیز را میدانید، پس همه شما در حال حاضر در ذهن خود افراد موفقی هستید، بنابراین چه کسی به آنچه که دیگران می گویند اهمیت می دهد؟
شما هرروز باید با این افکار خود مبارزه کنید، شما هیچ چیز نمیدانید."
پس از اینکه استارتاپ Jason Huertas شکست خورد و با درک اینکه چگونه و چرا همه چیز اشتباه است، وسواسی شد.
او بیش از 100 استارتاپ شکست خورده را مورد مطالعه قرار داد؛ این مطلب به طور خاص نکات مهمی را به اشتراک می گذارد که به وی تعلق دارند:
۱. بازار برای محصول شما وجود ندارد
در اکثر موارد در شکست یک استارتاپ، یک دلیل اساسی وجود دارد: عدم وجود بازار. Marc Andreessen گفت: من ادعا میکنم که بازار از مهمترین عامل موفقیت یا شکست استارتاپ است.
یکی از دلایل شکست، نبود بازار است. به این ترتیب که اگر محصول شما در بازار از بهترینها باشد، اگر بازار آن موجود نباشد، موفق نخواهد شد.
اگر قصد دارید وقت خود را برای ساخت یک محصول صرف کنید، اطمینان حاصل کنید که یک بازار بزرگ برای آنچه که شما در حال ساخت هستید وجود دارد.
۲. آماده شدن برای شکست در سه سال
وقتی استارتاپ شکست میخورد به نظر میرسد یک شبه اتفاق میافتد. در واقعیت هرگز اینگونه نیست. اغلب اوقات نادیده گرفتن عوامل اشتباهی که قابل مشاهده است باعث شکست میشود. نادیده گرفتن این عوامل برای شرکت نجات ناپذیر میشوند.
تحقیقات نشان میدهد که استارتاپ B2B به طور متوسط 4 سال طول میکشد تا شکست بخورد و استارتاپ B2C به طور متوسط تقریبا 3 سال طول میکشد.
۳. با حقایق، وحشیانه برخورد کنید
تمرکز بر اعتبار! اعتبار سنجی ایده و مدل کسب و کار یک کار تمام وقت است.
یکی از بزرگترین مسائلی که در تحقیق یافت نشد، نبود اعتبارسنجی ایده بود که 17% از استارتاپهای B2C را تحت تاثیر قرار داد.
در بیشتر موارد، ایده های شما مخالف نیاز بازار است. به همین دلیل، از ابتدا، شما باید بدترین منتقد خود باشید. شروع به برانگیختن ارزش محصول خود نکنید، تا مطمئن شوید که چیزی را ایجاد می کنید که مردم نه تنها می خواهند، بلکه نیاز دارند. سعی کنید با مشکل روبرو شوید.
۴. مشتریان بالقوه شما دروغ می گویند
در حالی که در مرحله توسعه مشتری در Clever.do بازخورد مثبت از کاربران بالقوه دریافت شد. اعداد نشان داد که علاقه ای به ایده و محصول وجود دارد. چه عجیب و غریب بود که این دیدگاه کافی به نظر میآمد.
به یاد داشته باشید که خوب بودن یک ایده صرفا به این دلیل نیست که مردم از آن تعریف کنند.
۵. بازاریابی ضعیف شما را می کشد
بازاریابی کاری است که شما انجام می دهید تا بتوانید فروش خود را افزایش دهید و پول بیشتری به دست بیاورید. مهم نیست که محصول شما کامل باشد. حتی یک محصول بزرگ به خودی خود بازار نخواهد داشت.
اگر می خواهید زنده بمانید، باید زمان زیادی را صرف تحقیق در مورد کانال های توزیع کنید. شما باید آنها را شناسایی کنید چرا که بهترین راه برای رسیدن به مخاطبان شماست. شما باید افرادی را استخدام کنید که در بازاریابی منحصر بفردند. مهمترین مسئله این است که محصول خود را به دست مشتریان برسانید.
۶. با از دست دادن پول به آخر میرسید
شما با دریافت اولین مشتری خود میتوانید پولی را دریافت کنید که، در زمان سختی که یک استارتاپ میتواند داشته باشد، سودآور باشد.
شما باید یک برنامه مالی داشته باشید. تا زمانی که مطمئن نشدید که در حال ساختن محصولات مورد نیاز مردم هستید، پولی را برای یک محصولی که هیچکس نمیخواهد خریداری کند هدر ندهید.
زیرساخت های اداری، حق بیمه کارکنان و همه چیز راجع به ثبت نام یک شرکت را فراموش کنید.
۷. برای تصمیمات نهایی صبر نکنید
هر بنیانگذار میداند برای راه اندازی یک استارتاپ، چقدر از زمان، تلاش و پول خود را در توسعه و رشد آن استارتاپ بکار برده است.
شما به عنوان یک کارآفرین همیشه در طول سفر از دره مرگ می گذرید و همیشه وقت آن رسیده است که از آن دره بیرون بیایید، قبل از اینکه آن را به کابوس شخصی و مالی تبدیل کنید، سریعتر این تصمیم را می گیرید.
ساختن یک استارتاپ سخت است، این یک سرگرمی نیست. این ذهنیت و نگرش است که می تواند بهترین و بدترین نکات در زندگی شما باشد.
گزارش کارگاه آشنایی با اظهار نامه مالیاتی اشخاص حقوقی
در روز دوشنبه مورخ 17 تیر 1398 ، «آشنایی با اظهارنامه مالیاتی اشخاص حقوقی» با سخنرانی محمد رضا شهلانی در کارن کراد برگزار شد.در این کارگاه در خصوص چگونه یک اظهار نامه مالیاتی را تکمیل نماییم صحبت شد . اگر بخواهیم نگاهی جامع به به موضوع مطرح شده داشته باشیم میتوانیم به متن ذیل اشاره کنیم :
برای شروع هر کسب و کاری باید با قوانین مالیاتی و چگونگی پرداخت مالیات و حداکثر زمان پرداخت مالیات آشنایی داشت . اظهارنامه مالیاتی کارنامه مالی یک سال کاری شرکت و موسسات و اشخاص حقیقی به سازمان امور مالی جهت محاسبه دقیق مالیات به سازمان امور مالی تحویل میدهند.
مهلت تسلیم اظهارنامه مالیاتی حداکثر تا پایان تیرماه یعنی تا پایان چهارماه پس از سال مالی است. شیوه ی محاسبه مالیات در ایران به دو صورت علی الراس و خود اظهاری است.
خود اظهاری به این معناست که شخص حقوقی اعلام میکند که در سال مالیاتی خود به چه میزان سود داشته و به چه میزان باید مالیات پراخت کند.
روش علی الراس هم بدین صورت است که ممیز مربوطه مالیات را محاسبه نموده و به مودی اعلام می نماید. در این روش نظر ممیز و کارشناس سازمان امور مالیاتی، ملاک پرداخت مالیات میباشد .
قبل از تهیه اظهار نامه مالیاتی موضوعات زیر را نظر میگیریم :
• تکمیل اطلاعات سامانه ثبت نامی
• داشتن شماره حساب بانکی البته این مورد اختیاری میباشد
• اطلاع از وضعیت مالی سال قبل
• رونوشتی از قرار داد اجاره محل
• اطلاعات مربوط به مجوز های فعالیت
• دسترسی به اطلاعات مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره
• اطلاع از وضعیت درصد سهام هریک از سهامداران
• داشتن شماره و تاریخ دفاتر روزنامه و کل سال مالی
• اطلاع از معافیت های مالیاتی در صورت وجود
• داشتن اطلاعات مربوط به کمک های مالی پرداختی در صورت وجود
• آماده سازی تراز آزمایشی و ترازنامه و صورت سودوزیان سال جاری
• رونوشت اظهارنامه مالیاتی سال قبل
• اطلاع از تعداد پرسنل شرکت در سال جاری و سال قبل
مراحل تهیه و ارسال اظهار نامه مالیاتی به این صورت است که ابتدا مودی از طریق سایت نظام مالیاتی ایران ثبت نام کند . وی پس از تایید اطلاعات ارائه شده و تشکیل پرونده در اداره امور مالیاتی مربوطه و اخذ کد اقتصادی ، به عنوان مودی مالیاتی شناخته میشود. بعد از مراحل قانونی ثبت نام ، از طرف سازمان امور مالیاتی به مودی نام کاربری و رمز عبور برای انجام عملیات تکلیف مالیاتی اختصاص داده میشود.
و در آخر به موضوعات زیر پرداخته شد:
کنترلهای مورد نیاز تکمیل اظهارنامه :
1. مقایسه مجموع گزارشات فصلی با اظهارنامه های ارزش افزوده
2. مجموع فروش و درآمد و خرید های اعلامی در سامانه معاملات فصلی و اظهارنامه ارزش افزوده بایستی به عنوان ارقام مرجع جهت گزارش در اظهارنامه مالیاتی مد نظر قرار گیرد.
3. ارقام اعلام شده جهت خرید ها و هزینه های فاقد ارزش افزوده اعلام شده در سامانه معاملات فصلی به عنوان ارقام مرجع در اظهارنامه مالیاتی مد نظر قرار گیرد.
مدیریت بازاریابی | Marketing Management
بازاریابی چیست؟ یادگیری آن از چه نظر اهمیت دارد؟
فارغ از اینکه در چه سازمانی کار میکنید یا مسئولیت شغلی شما چیست، دانستن بازاریابی بسیار ضروری است. چرا که بازاریابی، درک مشتریان و خشنود ساختن آنهاست و بدون مشتریان، سازمانی وجود نخواهد داشت. هر کسی در سازمان میتواند اطلاعاتی از مشتریان به سایر مدیران، تیم اجرایی و یا مدیران پروژه سازمان خود ارائه داده و به این ترتیب فعالیتهای بازاریابی شرکت را بهبود ببخشد.
این کتاب با ارائه مطالب بنیادی در بازاریابی، به شما این امکان را میدهد که به سازمان خود کمک کنید، مطالبی مانند: ارتباط بازاریابی با رسالت شرکت چیست، چه تفاوتهایی بین بازاریابی مصرف کنندهها و بازاریابی سازمانها وجود دارد، از چه راههایی رقبای شرکت را شناسایی و درک کنیم، چطور می توان استراتژی بازاریابی و برنامه ارتباطات بازاریابی را تدوین کرد، تاکتیکهای خلق محصولات و خدمات جدید، روشهای اطمینان از پیاده سازی درست برنامه بازاریابی چیست، چطور بازاریابی مستقیم و بازاریابی رابطهای را به طور مؤثر مورد استفاده قرار دهیم؟
بازاریابی موضوع بزرگی است، به همین دلیل این کتاب مطالب گستردهای را پوشش میدهد. آشنایی با مفاهیم اساسی و ابزارهای موجود، شما را قادر می سازد به سازمان خود در دستیابی به بیشترین ارزش در کسب و کار از طریق فعالیتهای بازاریابی کمک کنید.
بازاریابی: بازاریابی فرآیند برنامهریزی و اجرای مفهوم، قیمت گذاری، ترفيع و توزیع ایدهها، کالاها و خدمات برای مبادله به منظور تامین انتظارات افراد و سازمانها است.
استراتژی بازاریابی چیست؟
استراتژی بازاریابی در بطن خود به این سوال پاسخ میدهد: چرا مشتری باید محصول (یا خدمت) را از شما بخرد و نه از رقیب شما؟ این استراتژی هسته اصلی برنامه بازاریابی شما را برای یک محصول خاص تشکیل میدهد.
استراتژی بازاریابی در سطوح مختلفی در بدنه سازمان شکل می گیرد. در شرکت های بزرگ، افراد استراتژی را در سطح بنگاه مادر، در سطح واحد استراتژیک کسب و کار (SBU) و در سطح محصول تعریف می کنند.
در بسیاری از شرکت های کوچکتر، خلق استراتژی برای هر سه سطح می تواند در یک زمان شکل گیرد. در واقع، مدیر محصول در یک شرکت کوچک در زمان طراحی استراتژی بازاریابی نه تنها با این سوال روبرو است که « این محصول را چگونه باید بازاریابی کنیم؟» بلکه احتمالا باید از خود بپرسد « آیا اصلا باید این محصول را به بازار ارائه کنیم؟»
در قسمت بعد به استراتژیهای طراحی استراتژی بازاریابی، انتخاب آن چیزی که به آن آمیزه بازاریابی گفته می شود، ایجاد تمایز در محصول " و مدیریت برند محصول، و در نهایت انتخاب استراتژیهای بازاریابی مختص محصولات و تفاوت آن با خدمات میپردازیم.
خلق یک استراتژی
در تدوین استراتژی بازاریابی برای محصول، اهداف اصلی شما عبارتند از: ۱- پاسخ به این سوالها، «مزیت رقابتی محصول شما چیست؟» یا، از دیدگاه مشتری «این محصول یا خدمت چه نیازی را بهتر از سایر گزینه های موجود در بازار برآورده می سازد؟» ۲- حصول اطمینان از اینکه محصول یا خدمت شما انتظارات، نیازها و خواسته های مشتری را برآورده می سازد.
برای دستیابی به این دو هدف شما باید اندازه بازار هدف و رفتار معمول افراد (خصوصیات جمعیت شناختی آن) را بدانید، همین طور ارزش اصلی که از محصول ارائه شده شما در ذهن مخاطب وجود دارد. علاوه بر این موارد شما باید:
*حجم فروش، سهم بازار و سودآوری محصول را در چند سال اول ورود آن به بازار تخمین بزنید.
*قیمت گذاری، استراتژی توزیع (اینکه شما چگونه محصول را به مشتری میرسانید) و بودجه بازاریابی سال اول را پایه گذاری کنید.
*فروش و سودآوری دراز مدت محصول را پیش بینی کنید.
مصاحبه اختصاصی
۱- معرفی مختصر از خودتان؟
حامد آقاصادقی هستم مدیر مسئول كانون تبلیغاتی سونما. پس از سالها فعالیت در صنعت تبلیغات كشور، به این نتیجه رسیدم كه ساختار پیش فرض تبلیغات و رسانه های موجود قدرت تاثیرگذاری كافی برای فراگیر شدن محصولات و خدمات را ندارند و یا در صورت تاثیرگذار بودن می بایست هزینه های گزافی پرداخت كرد كه خیلی از شركت ها،موسسات و مخصوصا اكثر استارت آپ ها توانایی پرداخت آنرا ندارند.لذا تمركز ما بر سرویس هایی است كه بر پایه ی خلاقیت انجام می شوند و ضمن حداكثر تاثیرگذاری هزینه های هنگفت رسانه های تبلیغات سنتی را ندارند.
۲- حوزه فعالیتتان؟
حوزه های فعالیت ما :
(Guerrilla Marketing)بازاریابی چریكی
تبلیغات زنده
بازاریابی ویروسی-Viral Marketing
خلق كمپین های BTL
خلق كمپین های مسئولیت اجتماعی
۳- از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
سال 95
۴- چه استارتاپهای موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
سامانه ٣٠٩٠٩٠
سامانه ٣٠۶۴
شركت آرمان نور
اپلیكیشن ملو
اپلیكیشن تیكه
خانه سالم
و...
۵- کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود ؟
اگر استارت آپ ها بر روی راهكارهای بازاریابی خلاق، استراتژی های بازاریابی مناسب با فعالیت خود و شناخت بازار تمركز بیشتری كنند مطمئنا موفقیت های دو چندان كسب می كنند.
۶- بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایهگذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
از نظر من مشكل اصلی عدم ارتباط كافی بین شركت ها و استارت آپ هاست. و همچنین دلیل بزرگ دیگر تورم اقتصادی است.
حمایت دولت و دستگاه های حكومتی نیز به اندازه كافی نیست.
توسعه نرم افزار به روش چابک (Agile)
Agile مجموعهای از ارزشها و اصول جهت توسعه نرمافزارهای کارا توسط تیمهای خود سازمانده میباشد. ارزشها و اصول چابک در سال 2001 توسط 17 نفر از اساتید معتبر جهانی طی بیانیهای با عنوان «بیانیه توسعه چابک» تنظیم و ارائه گردید. اساس و هدف این اصول و ارزشها ارائه نرم افزار کارا به مشتری میباشد.
ضعفهای موجود در روشهای سنتی
ضعفهای موجود در روشهای سنتی لزوم خلق یک روش مدرن نرمافزاری را توسط اساتید ذکر شده باعث شد. در روشهای سنتی نرمافزار به شکل فاز به فاز اجرا میشد و نتیجه کار از قبل به صورت یک طراحی اولیه دقیق پیش بینی میشد. در این حالت زمان زیادی صرف طراحی فاز اولیه پروژه میشد. این روند باعث میشد هزینه تغییرات بسیار بالا باشد و در نهایت به بالا رفتن زمان پروژه و عدم امکان تست محصول میانجامید.
توسعه چابک فرآیند توسعه نرم افزاری می باشد که در آن نرم افزار در چرخه های تکراری و تکاملی قرار می گیرد. در حالیکه روش های سنتی سعی بر آن دارند که روند توسعه و خروجی اولیه را برنامه ریزی نمایند، Agile فرآیند توسعه چابکی است که به توسعه دهندگان این امکان را می دهد تا مسیر توسعه را در طول پروژه تغییر دهند و بنابراین به سرعت به تغییر شرایط پاسخ دهند.
توسعه به روش چابک چهار اصل اساسی را دنبال می کند. در ادامه به تفصیل این چهار اصل را مورد بررسی قرار می دهیم.
1. افراد و تعاملات بالاتر از فرآیندها و ابزارها
2. نرم افزار کارکننده بالاتر از مستندات جامع
3. مشارکت مشتری بالاتر از قرارداد کاری
4. پاسخگویی به تغییرات بالاتر از پیروی از یک برنامه متوالی
اصول توسعه چابک
o رضایت مشتری از طریق تحویل سریع نرم افزار
o استقبال از تغییرات نیازمندیها، حتی در اواخر توسعه
o تحویل کار هفتگی و یا ماهانه
o توسعه پایدار قادر به حفظ سرعت ثابت است
o همکاری نزدیک بین افراد و توسعه دهندگان تیم
o سادگی کار
o خودساماندهی در تیم
o انطباق با تغییرات به طور منظم
Scrum یکی از گسترده ترین فرآیندهای توسعه چابک می باشد. در Scrum، تیم توسعه دهنده در کوتاه مدت بر اساس Sprint های کوتاه و در طول زمان پیش بینی شده اغلب بین یک هفته تا یک ماه کار می کنند. هر sprint با برنامه ریزی آغاز میشود. این در حالیست که محدوده کاری که در انتهای sprint باید انجام شود را تیم تعیین می کند. تیم روزانه جلسات کوتاهی برگزار کرده و تمامی اعضا کارهایی که در روز گذشته انجام داده اند، آنچه در طول روز جاری قرار است انجام شود، و هر مشکلی که با آن مواجه شده اند را شرح می دهند. به این ترتیب، امکان بزرگ شدن مشکلات از بین رفته و ریسک شکست پروژه کمتر می شود. در انتهای sprint، اعضای تیم روند پیشرفت را بررسی می کنند. این چرخه تکراری تا زمانی ادامه پیدا می کند که نسخه اولیه محصول آماده عرضه شود و در برخی موارد، پس از انتشار همچنان برای بهینه سازی کار خود را ادامه می دهد.
گزارش کارگاه آشنایی با قوانین بیمه تامین اجتماعی ویژه کسب و کارهای نوپا
در روز شنبه مورخ 25 خرداد 98، کارگاه «آشنایی با قوانین بیمه تامین اجتماعی ویژه کسب و کارهای نوپا» با سخنرانی محمد رضا شهنانی در کارن کراد برگزار شد. در این کارگاه در خصوص قوانین و الزامات بیمه تامین اجتماعی و چگونگی استفاده از آنها صحبت شد. اگر بخواهیم نگاهی جامع به موضوع مطرح شده داشته باشیم میتوانیم به متن ذیل اشاره کنیم:
در زمان شروع هر کسب و کاری بایستی با قوانین تامین اجتماعی آشنایی داشته باشیم. آشنایی با این قوانین تنها برای آغاز فعالیت نیست بلکه آشنا بودن با این موارد در زمان فعالیت می تواند از بروز هزینه های هر چه بیشتر و همچنین بهره وری بهتر سازمان در استفاده ز مزایای تامین اجتماعی کمک شایانی به سازمانها نماید. امروزه دریافت حق بیمه های تامین اجتماعی توسط سازمان تامین اجتماعی یکی از الزامات هر کسب و کاری بوده و کسب و کارهای نوپا و استارتاپها نیز بایستی در زمان مورد نظر به انجام تعهدات خود در قبال سازمان تامین اجتماعی بپردازند. در این کارگاه سعی است که با فراگیری اساس حق بیمه های پرسنلی و حق بیمههای تامین اجتماعی در به کارگیری از مزایای آنها استفاده حداکثری برای سازمان به وجود آید.
در ابتدای کارگاه مدرس بحث را موضوع مشمولین قوانین بیمه تامین اجتماعی و ضوابط مربط به آن آغاز کرد. که در این خصوص مواردی از قبیل شرایط بیمهای افراد، اقلام حقوق و مزایای مشمول کسر حق بیمه و معافیتها و الزامات آن صحبت شد. در ادامه در خصوص مدارک لازم برای گرفتن کد کارگاه ویژه افراد حقیقی و حقوقی صحبت شد و علاوه بر آن به موارد دیگری اعم از محاسبه حق بیمه کارگر و کارفرما، فرمول آنها و روش محاسبه آنها اشاره شد. در ادامه انواع قراردادهای فی ما بین پیمانکار و کارگر و کارفرما و کارمند صحبت شد و توضیح داده شد که هر کدام از قراردادها شامل چه پیش شرطها و شرطهایی میباشد و چه الزاماتی باید در آنها رعایت شود.
در قسمت پایانی کارگاه نیز به موارد زیر پرداخته شد:
• وظایف کارفرمایان در قبال سازمان تامین اجتماعی
• وضایف پیمانکاران در قبال سازمان تامین اجتماعی
• قراردادهای غیر کارگری مشمول کسر حق بیمه تامین اجتماعی
• بخشنامه ها
• نحوه محاسبه حق بیمه قراردادی
راه و رسم مربیگری | The Coaching Habit
نشریات رهبری مقالههای بیشماری در این باره منتشر کردهاند. اهل فن از هر طیفی این طور اظهار میکنند که مربیگری یکی از رفتارهای ضروری رهبری است. مربیان اجرایی گویی با پیروی از قانون مور تکثیر میشوند؛ حتی دیلبرت هم مربیگری را دستمایه طنز قرار میدهد- و نشانهای بارزتر از این در توجیه موفقیت این جریان غالب نمیتوان یافت.
دنیل گولمن، روانشناس و روزنامهنگاری که به مفهوم هوش هیجانی عمومیت بخشید، بیش از پانزده سال پیش در مقالهاش در هاروارد بیزینس ریویو با عنوان «رهبری آنطور که نتیجه میدهد» قدم اول را برداشت. او شش سبک اصلی رهبری را معرفی کرد. مربیگری یکی از آنها بود و ثابت کرد که اثر «مثبت چشمگیری» بر عملکرد، حال و هوا (فرهنگ) و سودآوری دارد. در عین حال، مربیگری مهجورترین سبک رهبری بود. چرا؟ به نظر گولمن، «خیلی از مدیران بیان کردند که در این اقتصاد پر فشار برای امور بطیء و کسل کننده آموزش افراد و کمک به رشدشان هیچ وقتی ندارند».
دقت کنید این ماجرا به روزهای خوش سال 2000 برمیگردد، وقتی که ایمیل هنوز رحمت بود، نه زحمت؛ جهانی سازی تازه داشت به موضوع داغی تبدیل میشد؛ و ما هنوز معتاد گوشیهای هوشمندمان نشده بودیم. تجربه این روزهای من از کار با مدیران پرمشغله سرتاسر دنیا نشان میدهد اوضاع بهتر که نشده، هیچ، بدتر هم شده است. همهی ما بیشتر از همیشه گرفتاریم. و با اینکه در حال حاضر اصطلاح «مربیگری» بیشتر از قبل بر سر زبانهاست، به نظر نمیرسد تجربه واقعی مربیگری خیلی اتفاق بیوفتد. و وقتی اتفاق میوفتد، گویی که موثر واقع نمیشود.
شما احتمالا قبلا امتحان کردهاید و شکست خوردهاید
احتمال دارد تاکنون به نوعی با مربیگری برخورد داشتهاید. تحقیقات مؤسسه توسعه رهبری بلسینگ وایت در سال ۲۰۰۶ حاکی از آن است که ۷۳ درصد از مدیران گونهای از آموزش مربیگری را دیدهاند. تا اینجا خوب است. با این حال، معلوم است این آموزش خیلی خوب نبوده است. فقط ۲۳ درصد از افراد تحت تعلیم - بله، یعنی کمتر از یک چهارم- معتقد بودند مربیگری اثر چشمگیری بر عملکرد و رضایت شغلیشان داشته است. حتی ده درصد اظهار کردند که مربیگری اثر منفی داشته است. (آیا میتوانید تصور کنید وقتی پایتان را به آن جلسات میگذارید با چه چیزی روبرو میشوید؟ میگویند، «من انتظار دارم بعد از جلسات آموزشیام با شما سردرگمتر و کمانگیزهتر شوم.»)
پس به طورخلاصه؛ شما احتمالا تحت مربیگری چندان اثربخشی نیستید؛ و احتمالا مربیگری آنچنان اثربخشی اعمال نمیکنید.
میتوانم حدس بزنم حداقل به سه دلیل اولین تلاش شما برای پروراندن عادت مربیگری دوام نیاورد. اول اینکه شاید آموزش مربیگریای که دیدهاید بیش از حد نظری، زیادی پیچیده، تا حدی کسل کننده و فارغ از واقعیات زندگی کاری پرمشغلهتان بوده است – احتمالا، یکی از آن دورههای آموزشیای که در ایمیلتان تلنبار شده است.
حتی اگر آموزش دلنشین بودهاست – دلیل شماره دو- حتما چندان وقت صرف نکردهاید تا سر دربیاورید که چطور بینش جدید را در عمل بکار بگیرید تا کارها را متفاوت انجام بدهید. بنابراین، وقتی به دفتر کار برمیگشتید، اینرسی موجود زور بازو نشان میداد؛ شما را تسلیم خود میکرد؛ و وقتی به خودتان میآمدید میدیدید کارها را عینا به روش سابق انجام میدهید.
دلیل سوم اینکه تغییر رفتار به ظاهر ساده کمی کمتر نصیحت کردن و چندتا سوال بیشتر کردن به طور عجیبی سخت است. شما سالها به نصیحت کردن پرداختهایدو بابت آن تشویق و تحسین شدهاید. اینطور به نظر میرسید که «خلق ارزش» میکنید و بابت سروسامان دادن به اوضاع اضافه پاداش دریافت کردهاید. از طرف دیگر، وقتی شما سوال میکنید، شاید در اینکه مفید باشید احساس تردید کنید، مکالمه ممکن است کندتر به نظر برسد و گمان کنید شالوده مکالمه تا حدودی از دستتان خارج شده است (و در واقع همینطور هم هست. به آن میگوییم «توانمندسازی»). اگر اینطور باشد، پیشنهاد چندان خوبی به نظرنمیرسد.
هفت پرسش اساسی
هسته کتاب از هفت پرسش تشکیل شده است که شما را از این سه دور باطل خلاص میکند و سبک کارتان را ارتقا میدهد. پرسشها نهتنها به درد زیردستهای مستقیمتان میخورد، بلکه در برابر مشتریان، تامین کنندهها، همکاران، روسا و حتی (بیشتر اوقات و، مسلما، بدون ضمانت قبلی) فرزندان نوجوان و همسرتان کار میکند. این پرسشها قدرت نهفتهای دارند تا جلسات بررسی تکنفره هفتگی، جلسات تیمی، جلسات فروش و (مخصوصا) مواقعی را که شما بدون قرار قبلی بین برنامهها سراغ کسی میروید زیرورو کنند.
پرسش آغازین روشی برای شروع هر مکالمه است به طوری که هم متمرکز و هم باز باشد. پرسش و دیگر چه –بهترین سوال مربیگری دنیا- در حکم یک ابزار خودمدیریتی و تقویت شش پرسش دیگر این کتاب عمل میکند. پرسش کانونی و پرسش بنیادی برای رسیدن به عمق مشکل است تا توجهتان را به آنچه واقعا مهم است معطوف کنید. پرسش تنبل در وقتتان صرفهجویی میکند، در حالی که پرسش استراتژیک در وقت همکارانتان صرفه جویی میکند. و پرسش یادگیری، که همراه با پرسش آغازین مقدمه و موخره مربیگری را تشکیل میدهد، اطمینان میدهد دیگران از تعامل با شما احساس سودمندی میکنند.
اگر در مقام مدیر در کسب وکاری مشغول به کارید یا به هر نحو مسئولیت تعدادی از همکارانتان را بر عهده دارید و آن قدر متواضعید که فکر میکنید میتوانید بهتر از این با همکارانتان تعامل کنید و دغدغه رشد و پویایی آنها را دارید حتماً این کتاب را بخوانید. این کتاب از یک طرف به منابع معتبر و تحقیقهای علمی پشت گرم است و از طرف دیگر سرشار از تکنیکهای عملی و دم دستی مربیگری است. با خواندن آن تجربه خیلی از موقعیتهایی که کتاب توصیف میکند جلوی چشمانتان میآید و افسوس میخورید که کاش بهتر مدیریت میکردید.
مصاحبه اختصاصی | مرکز نوآفرینی فینووا
معرفی مختصر از شرکتتان؟
مرکز نوآفرینی فینووا یکی از بازیگران اصلی اکوسیستم کارآفرینی ایران است که فعالیت خود را در سال 1394 با راه اندازی اولین فضای کار اشتراکی ایران آغاز کرد. این مرکز ابتدا به عنوان مسئولیت اجتماعی شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا، با حمایت از استارتاپ بستری را ایجاد نمود تا کارآفرینان از فرصت همافزایی، یادگیری و شبکهسازی بهرهمند شوند و با حضور در این فضا شانس بیشتری برای رشد و جذب سرمایه مورد نیاز خود به دست آورند.
فینووا با سرمایهگذاری بر روی استارتاپ و راه اندازی شتابدهنده، زنجیره حمایت خود از اکوسیستم کارآفرینی را تکمیل ساخت. برگزاری رویدادهای تخصصی آموزش محور و حمایت از رویدادهای کارآفرینی از دیگر فعالیتهای این مرکز در رشد اکوسیستم به شمار میآید.
حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
• 500 میلیون تومان برای استارتاپهایی که به تازگی وارد بازار شدهاند.
• 1 میلیارد تومان برای استارتاپهایی که در حال ورود به مرحله رشد هستند.
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
تمرکز سرمایهگذاری فینووا بر روی حوزه فینتک (بخشهای مالی، بورس و بیمه) است.
از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهمترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آنها توجه داشته باشند چیست؟
در حال حاضر، یکی از مهمترین دغدغههای سرمایهگذاران در مراحل بذری و رشد اولیه، یافتن تیم منسجم و با پتانسیل بالا جهت پیشبرد کسب و کار است. از دید سرمایهگذاران علاوه بر تسلط تیم بر جنبههای تخصصی کسب و کار، لازم است که افراد از مهارتهای نرم بالایی جهت ایجاد و حفظ تعامل موثر در شرایط سخت برخوردار باشند.
همچنین موضوع اندازه بازار، شناخت تیم از بازار و مشتریان و استراتژی کسب و کار برای رشد و دریافت سهم از بازار نیز مسائل بسیار مهم و تعیینکنندهای هستند. سرمایهگذاری در حوزههایی که امکان رشد بالایی ندارند تنها در صورتی منطقی خواهد بود که همسو با استراتژیهای کلان و در راستای تکمیل زنجیره و شبکه ارزش شرکای کلیدی سرمایهگذاران باشد.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
در چند سال گذشته، عدم وجود صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه تخصصی که بتوانند با حجم سرمایهگذاری بالا و در قالب یک فضای رقابتی بر روی استارتاپها سرمایهگذاری کنند، یکی از مهمترین مشکلات سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران بودهاست. در حال حاضر، با ایجاد چند صندوق سرمایهگذاری جسورانه تخصصی در ایران، استارتاپهایی که در مراحل بالاتر نیاز به جذب سرمایه دارند، گزینههای بیشتر و هوشمندتری را پیشروی خود میبینند. با این حال، از نگاه سرمایهگذاران، بنیانگذارانی که پس از جذب سرمایه توانایی گسترش تیم و مدیریت مجموعه نسبتا بزرگی را برای رشد سریع کسب و کار داشتهباشند به سختی پیدا میشود.
علاوه بر این، در بسیاری از استارتاپهایی که متقاضی جذب سرمایه هستند تناسبی بین مقدار سرمایه درخواستی و مرحله رشد کسب و کار وجود ندارد. این مسئله عموما بدلیل ساختار نامناسب و محاسبه غیرواقعی هزینههای استارتاپ است. توانایی تیم استارتاپی در پیشیینی و مدیریت صحیح هزینهها موضوع بسیار مهمی است.
مسئله بعدی را میتوان چالش خروج سرمایهگذاران دانست که بدلیل ساختار نوپای اکوسیستم استارتاپی ایران و همچنین عدم عرضه عمومی استارتاپهای موفق و پیشرو در بازار باعث شدهاست تا سرمایهگذاران مراحل بذری و رشد اولیه، چرخه طبیعی بازگشت سرمایه خود را در قالب خروج از استارتاپ و کسب Capital Gain طی نکنند و در نهایت به دنبال کسب سود سالیانه از سرمایهگذاریها باشند.
مصاحبه اختصاصی | بابک نقاش
معرفی مختصر از خودتان؟
بابک نقاش هستم از ابتدای دهه هشتاد به عنوان خبرنگار دانش و فناوری وارد مطبوعات شدم و بعد از ده سال به سمت حوزههای بازاریابی حرکت کردم. از سال 91 تاکنون در این بخش مشغول به کار هستم و عمدتا با شرکتهای بینالمللی که علاقمند به کار در ایران بودند همکاری داشتم. ماهیت این همکاری ایجاب میکرد فرآیندهای بینالمللی با توجه به ساختارهای بومی بازطراحی شوند و این تجربه فوقالعادهای برای من به همراه داشت.
حوزه فعالیتتان؟
در حوزه مطبوعات از خبرنگار تا سردبیر فعال بودهام و بعد از ورود به حوزه مارکتینگ از کارشناس میدانی تحقیقات بازار تا استراتژیست ارشد بازاریابی آفلاین و آنلاین تجربه دارم. سابقه تولید محتوا اهمیت بسیار بالایی در تمام تجارب من داشته زیرا از این طریق توانستهام دایره لغات خود را گسترش دهم و در بیان مفاهیم عملکرد بهتری داشته باشم. ضمن اینکه فعالیت در مطبوعات باعث بلوغ در نگاه به مسائل شده است و ارتباط با مخاطب را از همین طریق فرا گرفتهام.
از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
از سال 94 از طریق رویدادهای حوزه استارتاپی با این حوزه آشنا شدم ولی غیر از زمانی که «مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوهای نوپا» فعال بودم تجربه متمرکز و مستمری در این حوزه نداشتهام.
چه استارتاپ های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
به عنوان مربی با استارتاپ ها همکاری نداشتهام اما در قالب مشاورههای کوتاهمدت، آموزش و ارتباط با رسانهها با برخی استارتآپها همکاری داشتهام.
کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
در بخش اکوسیستم استارتاپی، مشکل منابع انسانی توانمند همیشه مهمترین دغدغه کسبوکارهای نوپا بوده و رشد سریع این فضا در ایران نیز باعث شده تا این ظرفیت متناسب با تقاضای موجود رشد نکند. در بخش استارتاپ ها نیز فکر میکنم مهمترین چالش، در عدم تناسب محصول و بازار است. این تناسب لزوما به معنی عدم نیاز بازار نیست اما گاهی محصول بر اساس یک نیاز واقعی طراحی نشده یا ویژگیهای محصول بهطور کامل نمیتوانند نیاز بازار را پاسخ دهند.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
صرفنظر از اینکه برخی استارتاپ ها در بخشهایی مثل تیم، چشمانداز و محصول دارای ضعف عمده هستند اعتقاد دارم سرمایهگذاران در بازار ایران خطرپذیر نیستند و در خوشبینانهترین حالت نگاهی بورسی و کوتاه مدت به کسبوکارهای نوپا دارند.
برگزاری 400 جلسه سرمایه گذاری برای استارتاپ ها طی 4 روز در کافه سرمایه کارن کراد
جلب نظر سرمایهگذار و جذب سرمایه همواره یکی از بزرگترین دغدغههای کسب و کارهای نوپا به شمار میآید. از سوی دیگر سرمایهگذاران نیز به راحتی نمیتوانند به استارتاپها اعتماد کرده و بر روی آنها سرمایهگذاری کنند. کارنکراد در سال 94 برآن شد تا سامانه ای را تحت عنوان «سامانه تامین مالی جمعی کارنکراد» جهت تسهیل فرآیند جذب سرمایه برای کسب و کارهای نوپا ایجاد کند. فعالیت کارنکراد در ابتدا با عنوان اولین سامانه تامین مالی جمعی مبتنی بر مدل مشارکت در کشور، در راستای فرهنگسازی کرادفاندینگ و ایجاد فرصت سرمایهگذاری برای سرمايهگذارهای خرد بر روی كسب و كارهای نوپا، دانشبنيان، خلاق و فناور پس از اخذ مجوزهای لازم آغاز گردید. این سامانه در سال 97 به عنوان اولین کارگزار رسمی تامین مالی و سرمایهگذاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری معرفی گردید.
به صورت کلی مهمترین هدف کارنکراد حمایت از کسب و کارهای نوپا در تمامی حوزه ها و از تمامی نقاط ایران میباشد که از دیگر خدمات این سامانه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: برگزاری رویدادهای مختلف در حوزه سرمایهگذاری، كارگاههای آموزشی حضوری و آنلاین، مشاورههای تخصصی حقوقی، مالی و ارتباط استارتاپها با منتورها و مشاوران متخصص در سراسر كشور.
یکی از مهمترین رویدادهای سرمایهگذاری کارنکراد برای استارتاپها و سرمایهگذاران، رویداد کافه سرمایه می باشد. رویداد کافه سرمایه گردهمایی تخصصی شرکتها، سرمایهگذاران حقیقی، حقوقی و گروهی از استارتاپهای برتر است که با هدف تسهیل امر جذب سرمایه و ایجاد زمینه رشد برای استارتاپهایی که نیاز به جذب سرمایه دارند برگزار میشود. نحوه برگزاری این رویداد به این صورت است که نماینده هر شرکت یا سرمایهگذار در میز اختصاصی خود مستقر میشوند، و تمامی استارتاپها در مدت زمانی کوتاه به صورت خصوصی خود را به آنها معرفی میکنند. در نهایت نماینده هر شرکت یا سرمایهگذار میتواند به استارتاپ مورد علاقه خود پیشنهاد همکاری ارائه دهد.
کافه سرمایه اولین بار در فروردین ماه 97 با همکاری فرابورس ایران همزمان با نمایشگاه بورس، بانک و بیمه در فیناستارز 2018 برگزار شد. دومین برنامه جذب سرمایه کارن کراد در هفتمین نمایشگاه فناوری و نوآوری اینوتکس، با همکاری پارک فناوری پردیس در تیر ماه 97 برگزار شد. و سومین دوره از رویدادهای کافه سرمایه هم زمان با نوزدهمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهش، فناوری و فنبازار با همکاری همه جانبه پارک علم و فناوری دانشگاه تهران در دی ماه 97 برگزار شد. در طول سه دوره برنامه جذب سرمایه که در سال 97 برگزار شد، بالای 200 استارتاپ و حدود 300 سرمایهگذار در این رویدادها حضور داشتند که از میان استارتاپهای حاضر در جلسات حدود 80 استارتاپ مورد تایید قرار گرفتند. مجموع جلسات تنظیم شده در سه دوره کافه سرمایه حدود 450 جلسه بود که از این میان این جلسات 272 جلسه با موفقیت به دور بعدی مذاکرات راه یافتند.
چهارمین دوره از رویداد کافه سرمایه همزمان با هشتمین نمایشگاه نوآوری و فناوری اینوتکس از 19 تا 22 خرداد ماه 98 با همکاری پارک فناوری پردیس توسط سامانه تامین مالی و سرمایهگذاری کارنکراد برگزار شد. نمایشگاه بین المللی نوآوری و فناوری اینوتکس بستری برای عرضه نوآوری و فناوری در کشور است. برخلاف نمایشگاههای مشابهی که صرفا عرضه و تبادل کالا را هدفگذاری کردهاند، هدف این نمایشگاه تبادل دانش فنی و تکنولوژی و مشارکت میان شرکتها و سرمایهگذاری روی طرحها و استارتاپ هاست.
استارتاپها حدود سه ماه پیش از برگزاری نمایشگاه فرصت ثبتنام در کافه سرمایه را داشتند. در این برنامه بیش از ۱۳۰ استارتاپ در حوزههای IT، BI، AI، سلامت، IOT، آموزش، تولید محتوا، فین¬تک، صنعت، پزشکی، شهرسازی، گردشگری، کشاورزی، هنر، موسیقی، مد و پوشاک، مواد غذایی و خرده فروش در سامانه کارنکراد ثبت نمودند. پس از جلسات بررسی و ارزیابی استارتاپها توسط کارشناسان کارنکراد، 46 استارتاپ مورد تایید قرار گرفتند که لیست استارتاپهای مذکور به 730 سرمایهگذار حاضر در سامانه کارنکراد جهت دریافت لیست علاقمندی و اعلام حضور آنها در جلسات ارسال گردید. در نهایت استارتاپهای مورد تایید فرصت مذاکره 30 دقیقهای با 56 سرمایهگذار را در جلسات حضوری داشتند. در این برنامه 400 جلسه تنظیم گردید که 360 جلسه برگزار شد و این جلسات حدود 180 ساعت به طول انجامید.
محدوده مذاکرات، گفتگو پیرامون مسائلی شامل طرح کسب و کار و طرح مالی، میزان مشارکت و حدنصاب سهام، نحوه مدیریت شرکت، نحوه تامین مالی و تمام موضوعات مرتبطی که توافق بر سر آنها می تواند کمک شایانی به شکلگیری همکاری و سرمایهگذاری بنماید را شامل میشد. با توجه به آمار به دست آمده از بازخورد سرمایهگذاران، 65 درصد این جلسات (233 جلسه) با موفقیت به دور بعدی مذاکرات راه یافتند که نیاز به پیگیری های مجدد داشته و توسط تیم کارنکراد بررسی خواهند شد. سرمایهگذاران شرکتکننده در این رویداد از مجموعههای متفاوتی از جمله صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه، شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، هلدینگها، موسسهها و شرکتهای خصوصی، شتابدهندهها، سرمایهگذاران فرشته و سرمایهگذاران سنتی بودند.
در طی برگزاری رویداد کافه سرمایه در روز سه شنبه 21 خرداد 98 «دکتر علیرضا دلیری» معاون توسعه مدیریت و جذب سرمایه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از کافه سرمایه کارنکراد بازدید نمودند و با حضور ایشان دو تفاهم نامه همکاری فی مابین کارنکراد و «وزارت جهاد کشاورزی» و «شرکت سرمایهگذاری ماد» امضا شد.
مفتخریم اعلام کنیم یک قرارداد جذب سرمایه که پیش از برگزاری رویداد کافه سرمایه منعقد شده بود، در طول برگزاری این رویداد رونمایی شد. کارنکراد در استیج اینوتکس به عنوان یکی از داوران مسابقه اینوتکس پیچ حضور داشت. مسابقه اینوتکس پیچ رقابت سالانه بین تیمهای استارتاپی است که در آن ایدههای نوآورانه رقابت میکنند و یک برنده از بین آنها انتخاب می شود.
یکی دیگر از بخش های جانبی رویداد کافه سرمایه، مسابقه مردمی استارتاپهای کارنکراد بود که 12 تا 21 خرداد 98 برگزارشد. استارتاپها با اعلام حضور در مسابقه و ارسال اطلاعات خود که شامل (متن معرفی استارتاپ، عکس، ویدیو و ..) بود، در مسابقه شرکت نمودند. در این رقابت که 14 استارتاپ شرکت نمودند، مجموع آرای مردمی آنها 2000 رای بود که در نهایت استارتاپ «داستانپ» با 460 رای انتخاب شد و روز چهارشنبه 22 خرداد همزمان با اختتامیه نمایشگاه نوآوری و فناوری اینوتکس به ایشان جایزه نقدی اهدا گردید.
هنر شفاف اندیشیدن | The Art of Thinking Clearly
نویسنده این کتاب رولف دوبلی، پایهگذاری این کتاب را از دعوت وی به جلسهای در مونیخ آلمان با عنوان «تبادل غیر رسمی افکار» بیان میکند. در این جلسه که افراد صاحب فکر و فیلسوفان مطرح آن زمان دعوت بودند او با نسیم نیکولاس طالب که از تاجران و فیلسوفان آن زمان بود هم کلام میشود و در مورد خطاهای اساسی مدیران اجرایی و رهبران تجاری در تصمیمگیری به موضوعات شگفتانگیزی بر میخورند. رولف دوبلی پس از آن جلسه مطالعات خود را در باب خطاهای شناختی ادامه میدهد. پس از تکمیل مطالعات خود شروع به تکیمل فهرستی از این خطاهای متداول شناختی میکند و در نهایت این کتاب حاصل میشود که آرزوی اصلی نویسنده به شرح زیر است:
«اگر ما بتوانیم بزرگترین خطاهای فکری را بشناسیم و از آنها در زندگی شخصی، شغلی یا در دولتمان پرهیز کنیم، ممکن است شاهد جهشی در موفقیت خود باشیم. نیازی به حیلههای جدید، طرحهای نوین، ابزارهای غیر ضروری و کارهای طاقتفرسا نیست؛ تمام آنچه بدان نیاز داریم پرهیز از بیخردی است»
همینطور که نویسنده بیان کرده است برای خواندن این کتاب لازم است به سه نکته توجه کنید:
• فهرست خطاهای این کتاب کامل نیست و قطعا در آینده موارد جدیدتری کشف خواهد شد.
• اغلب این خطاها به هم مرتبطاند و این جای تعجب ندارد چون تمام قسمتهای مغز باهم مرتبط هستند.
• شخص نویسنده بیشتر از هر چیز خود را رماننویس و سرمایهگذار میداند تا دانشمند جامعه شناس و در نوشتن این کتاب بیشتر از همه نقش مترجمی را به خود میدهد که کارش تبیین و جمع بندی چیزی است که خوانده و آموخته، آن هم با بیانی که برای دیگران قابل درک باشد.
اگر بخواهیم خیلی کوتاه، رولف دوبلی نویسنده این کتاب را بشناسیم. او در سال ۱۹۶۶ در کشور سوییس چشم به جهان گشود. با نگاهی به کارنامه تحصیلی وی متوجه میشویم، وی فارغ التحصیل امبیای و دکتری فلسفه از دانشگاه سنت گالن سوییس میباشد. دوبلی همچنین موسس getAbstract، بزرگترین فراهم آورنده خلاصه کتاب است. عمده شهرت وی کتاب هنر شفاف اندیشیدن است که خیلی سریع در صدر جدول کتابهای پرفروش آلمان قرار گرفت.
با مراجعه به فهرست این کتاب متوجه می شویم که از ۹۹ بخش بسیار کوچک تشکیل شده است که در هر بخش در ابتدا نویسنده تلاش نموده است با ذکر چند مثال خطای شناختی بوجود آمده را مشخص و تبیین کند و در آخر هر بخش توصیه خود را برای جلوگیری از این خطا بیان کند. در زیر چند توصیه این کتاب را برای نمونه آوردهایم:
• خطای بقا یعنی افراد دائماً احتمال موفقیت خود را زیاد از حد تخمین بزنند. با سرزدن به قبرستان پروژهها، سرمایهگذاریها و شغلهایی که در زمانی بسیار امیدوارکننده به نظر میرسید، در برابر این خطا موضع بگیر. قدم زدن در این قبرستان، ناخوشایند ولی برای شفاف شدن ذهنت لازم است.
• هر وقت یک شرکت ادعا کرد محصولاتش به خاطر «شهرت بیشتر» بهترند، بدبین باش. چرا یک محصول صرفاً باید به خاطر اینکه بیشتر به فروش میرسد بهتر باشد؟ جمله حکیمانه سامرست موام را به خاطر بسپار: «اگر پنجاه میلیون نفر چیز احمقانهای بگویند، آن چیز کماکان احمقانه است.»
• اگر کسی در فروشگاه سراغت آمد تا از تو بخواهد یک نوشیدنی، یک تکه پنیر یا یک مشت زیتون را تست کنی، پیشنهادش را رد کن. این توصیه من است مگر اینکه دلت بخواهد یخچالت را پر کنی از چیزهایی که هیچ علاقهای به آنها نداری.
• خطای تائید، ریشه در همه تصورهای غلط ما دارد. تمایل به تفسیر اطلاعات جدید به گونهای است که با تئوریهای موجود، باورها و اعتقادات ما هماهنگ باشد. به بیان دیگر، هر داده جدیدی را که با نظرهای کنونیمان تناقض داشته باشند فیلتر میکنیم. یک عادت خطرناک. آلدوس هاکسلی میگوید: حقایق با نادیده گرفته شدن از هستی ساقط نمیشوند.
• با گذراندن وقت خود با کسانی که متفاوت با تو فکر میکنند، کسانی که تجربه و مهارتشان با تو متفاوت است از خودت در برابر اثر خطای در دسترس بودن محافظت کن. ما اطلاعات غلط را به نبود اطلاعات ترجیح میدهیم. به خاطر همین خطای در دسترس بودن است که خیلی از بانکها ضررهای میلیاردی دادهاند. ما برای غلبه بر خطای در دسترس بودن به ورودیهایی از جانب بقیه نیاز داریم.
• همیشه مراقب دانش شوفر باش. هیچ وقت سخنگوی شرکت، رئیس سیرک، گویندهی خبر تلویزیون، سخنران لفاظ، فروشندهی خوشزبان یا یک آدم کلیشه پرداز را با کسانی که واقعاً چیزی بلدند اشتباه نگیر.
• کارشناسان واقعی به مرزهای آنچه میدانند و آنچه نمیدانند واقفاند. اگر احساس کنند خارج از دایرهی تواناییهایشان قرار دارند به سادگی سکوت میکنند یا میگویند «نمیدانم». این جمله را هم بدون عذرخواهی و حتی با افتخار بیان میکنند.
• تصور نکن که مثل یک امپراتور رومی همه چیز را در زندگی در مشت خود داری. خودت را زیاد از حد خونسرد جلوه نده. به همین خاطر، بر چیزهای مهمی که واقعاً رویشان اثر داری تمرکز کن. درباره سایر موارد: هر چه میخواهد بشود، میشود.
در انتها میتوان بیان کرد که این کتاب کلید یافتن شادمانی و مسیرهای منتهی به خوشبختی و موفقیت نیست، بلکه محتوای آن سبب نگرشی متفاوت به نحوه عملکرد ما میشود که این مهم از طریق شناسایی انباشتهای زائد، پیشفرضهای ساختگی، اشتباهات متداول و موقعیتهای کاذب حاصل میشود.
مصاحبه اختصاصی | مؤسسه صندوق پژوهش و فناوری پرشین داروی البرز
معرفی مختصر از شرکتتان؟
مؤسسه صندوق پژوهش و فناوری پرشین داروی البرز با هدف سرمایهگذاری بر روی طرحهای پژوهشی و فناوری نوآورانه در حوزه سلامت در سال 1390 در تهران تاسیس گردید. این مؤسسه با حمایت بخش دولتی و خصوصی بهعنوان سهامداران عمده خود، به کارآفرینان و مجموعه استارتآپ های حوزه سلامت این امکان را میدهد تا با توسعه محصولات فناورانه و دانشبنیان، از ایدههای اولیه خاص، شرکتهای خاص و موفق را بنا کنند. مؤسسه پرشین داروی البرز میکوشد تا سطح سلامت عمومی جامعه را از طریق توسعه محصولات فناورانه، با استفاده از ظرفیتهای علمی و تخصصی موجود در شرکتهای فناور، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، تقویت نماید. این مؤسسه با ارائه طیف گستردهای از مدلهای سرمایهگذاری و همکاری مشترک، زمینه تجاریسازی محصولات دانشبنیان را فراهم کرده و همواره تلاش میکند تا مجموعه خدمات متنوع خود را در راستای تحقق صحیح و اصولی فرآیند ایده تا بازار برای محصولات دانشبنیان حوزه سلامت، جهتدهی نماید.
حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
• سرمایهگذاری ریسکپذیر تا سقف 1 میلیارد تومان از محل منابع مؤسسه و مابقی از طریق سایر سرمایهگذاران همکار تا سقف 20 میلیارد تومان
• ارائه تسهیلات تا سقف 3 میلیارد تومان
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
مؤسسه صندوق پژوهش و فناوری پرشین داروی البرز در حوزههای سلامت (دارو، تجهیزات پزشکی، IT حوزه سلامت) و صنایع غذایی مبادرت به سرمایهگذاری مینماید.
از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهمترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آنها توجه داشته باشند چیست؟
• دارا بودن تیم منسجم و خلاق و دارای ترکیب مناسب و توانمند در برقراری ارتباطات
• توجه به بازار و نیاز و تجربه مشتری بهجای تمرکز بر تواناییهای تیم و تمرکز صرف بر خصوصیات فنی
• عدم افشا ایده بدون مراقبتهای لازم (عقد قرارداد محرمانگی با سرمایهگذاران)
• در اختیار داشتن یک خلاصه اجرایی جامع از کسب و کار مورد نظر جهت ارائه به سرمایهگذاران
• تعیین دقیق هدف استارت آپ، محصول مناسب، بازار هدف و زمانبندی صحیح و منطقی
• دارا بودن شاخصهای موفقیت برای کسب کار (KPI)
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
عدم توانمندی استارتآپها در نفوذ به بازار و عدم توانمندی آنها در توسعه و حفظ تیم
مصاحبه اختصاصی | سامان احسنی زاده
معرفی مختصر از خودتان؟
سامان احسنی زاده هستم. رشته مهندسی صنایع و مدیریت تکنولوژی خواندم. مدتی در زمینه سرمایهگذاری ریسکپذیر و سپس منابع انسانی کار کردم. بعد از دو تجربه در راهاندازی کسبوکار، الان برای بار سوم در زمینه آموزش مهارتهای زندگی و توسعه فردی و همچنین ارائه خدمات کوچینگ فعالیت میکنم. بنیانگذار استارتاپ ریسلف هستم و مسئولیتم برنامهریزی، فروش کوچینگ و تولید محتواست.
حوزه فعالیتتان؟
حوزه فعالیت استارتاپ ریسلف، ارائه آموزش مهارتهای توسعه فردی و مهارتهای زندگی در قالب ویدئو و نوشته است. همچنین به متقاضیان کوچینگ، کوچ معرفی میکنیم.
از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
سال 96 در زمینه فروش اینترنتی عسل طبیعی فعالیتم را شروع کردم. به دلیل اینکه نتوانستم تیم کاری برای کسبوکار تشکیل دهم، این کار متوقف شد. پاییز همان سال وارد مسأله تیم سازی استارتاپی شدم و برنامههایی نیز برگزار کردم ولی باز هم نتوانستم تیمی برای این کار تشکیل دهم. اواخر سال 96 و بهار 97 در زمینه منابع انسانی فعالیت کردم و میخواستم کسبوکاری در زمینه منابع انسانی ایجاد کنم. ورود من به حوزه منابع انسانی باعث شد با کوچینگ آشنا شوم و از تابستان 97 در دوره آموزشی کوچینگ ثبت نام کردم. پاییز 97 نیز حول کوچینگ، استارتاپ ریسلف را شروع کردم که تا کنون ادامه دارد.
چه استارتاپ های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
تا الان بیشتر تمرکزم بر کوچینگ افراد بوده تا منتورینگ و در ادامه هم ترجیح میدهم که چه افراد استارتاپی و چه غیر استارتاپی را کوچ کنم.
کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
فضای کاری برای تیمهای نوپا یا تیمهایی که تعداد کارکنان کمی دارند. به دلیل هزینهی بالای اجاره فضای کاری در شهر تهران، وجود فضاهای کاری اشتراکی بخش مهمی از مشکلات استارتاپ ها را برطرف میکند.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
مشکل استارتاپ فقط پول نیست و ارتباطات و آوردههای غیر مالی سرمایهگذار اهمیت زیادی دارد. سرمایهگذاری ریسکپذیر مالک و کارفرما نیست بلکه یک شریک کلیدی در کار است. از این جهت خیلی مهم است که چه سرمایهگذاری با چه مزایا و امکاناتی میخواهد به استارتاپها کمک کند.
مسابقه مردمی استارتاپ های کارن کراد
مسابقه مردمی سامانه تامین مالی و سرمایهگذاری کارنکراد همزمان با برگزاری رویداد کافه سرمایه در خرداد ماه 98 برگزار میشود. استارتاپها با اعلام حضور در مسابقه و ارسال اطلاعات خود میتوانند در این مسابقه شرکت نمایند. در این رقابت به شرکت کننده منتخب مردمی جایزه نقدی اهدا خواهد شد.
شرایط مسابقه:
1- شرکت کنندگان جهت معرفی استارتاپ خود میبایست متن معرفی استارتاپ، عکس تیمی، ویدیو یا عکس کسب و کار خود، آدرس وب سایت، لوگو و نام اعضای تیم خود را به آدرس ایمیل اعلام شده ارسال نمایند.
* حداکثر تعداد کاراکترهای متن معرفی استارتاپ 120 کلمه باشد.
* فرمت فایل لوگوی ارسالی JPG باشد.
* ویدیو ارسال شده نباید بیشتر از 1 دقیقه باشد.
2- فالو کردن صفحه اینستاگرام سامانه تامین مالی و سرمایهگذاری کارنکراد به آدرس KarenCrowd توسط رای دهندگان الزامی است.
* در غیر اینصورت در رای گیری شرکت داده نخواهند شد.
3- رای گیری با توجه به تعداد لایک انجام خواهد شد.
4- مسئولیت و مالکیت حقوقی اطلاعات ارسال شده برعهده شرکت کنندگان است.
تاریخ ارسال اطلاعات و برگزاری مسابقه:
آخرین مهلت اعلام حضور و ارسال اطلاعات: 7 خرداد 98
شروع مسابقه: 12 خرداد 98
اعلام نتایج: 22 خرداد 98
اعلام حضور و ارسال اطلاعات: info@karencrowd.com
* لازم به ذکر است که زمان اعلام حضور و ارسال اطلاعات تمدید نخواهد شد.
خرید سهام و صدور سهام جدید در شرکتهای سهامی خاص به چه معناست؟
گاهی اوقات در قراردادهای سرمایهگذاری در استارتاپها از الفاظ مختلفی استفاده میشود. به عنوان مثال برای سرمایهگذاری در شرکت سهامی خاص، مدل قراردادی خرید سهام بکار میرود؛ این در حالی است که خرید سهام و صدور سهام جدید درنتیجه سرمایهگذاری؛ دو فرآیند متفاوت هستند که در ادامه توضیح داده میشود:
الف- خرید سهام: یکی از شیوههای رایج برای خروج سهامداران و یا کاهش نصاب سهام آنها در شرکتها، نقل و انتقال سهام آنان از طریق قراردادهای خرید و فروش یا صلح سهام است. در این روش، سهامدار متقاضی خروج از شرکت یا کاهش سهام خود در آن، تمام یا بخشی از سهام خود را به سایر اشخاص و یا حتی دیگر سهامداران حاضر در شرکت میفروشد یا منتقل میکند. در این حالت مبلغ مابهازای سهام خریداریشده، به فروشنده سهام پرداخت میشود.
ب- صدور سهام: یکی از روشهای سرمایهگذاری در استارتاپها، ورود به شرکت در قالب افزایش سرمایه است. در این روش، شرکت سرمایهپذیر در مقابل سرمایههایی که سرمایهگذار یا سرمایهگذاران به شرکت تزریق مینمایند، به آنها بدهکار میشود. در این حالت، مجمع عمومی فوقالعاده با تصویب افزایش سرمایه از طریق صدور سهام جدید، با سرمایهگذارِ طلبکار، تصفیه حساب میکند. در این روش تعداد سهام سهامداران سابق شرکت کاهش نمییابد؛ بلکه نصاب سهام آنها تغییر میکند. بدینترتیب اگر تعداد سهام یک سهامدار در یک شرکت سهامی خاص 10 سهم از 100 سهم باشد و با افزایش سرمایه، شرکت 100 سهم جدید دیگر صادر کند، مجموع سهام شرکت به 200 سهم افزایش مییابد. در این حالت، سهامدار یادشده 10 سهم در 200 سهم دارد و نصاب سهام وی از 10 درصد به 5 درصد کاهش مییابد. آنچه لازم است بدان توجه شود آن است که در روند افزایش سرمایه از طریق صدور سهام جدید، تعداد سهام سهامداران سابق در شرکت کاهش نمییابد؛ بلکه تنها نصاب سهام آنان تعدیل میشود.
با این همه مدلهای قراردادی وجود دارند که با سازوکارهای حقوقی جداگانه هر دو عمل خرید سهام و صدور سهام جدید را با هم و در یک قرارداد واحد بکار میگیرند. در این حالت، گویی سرمایهگذار، سهام جدید صادر شده در فرآیند افزایش سرمایه را از شرکت خریداری میکند و مبلغ مابه ازای آن را به حساب شرکت واریز مینماید و اینگونه وارد مجموعه سهامداران میشود. گاهی اوقات نیز هر دوی این روش ها بر اساس توافق طرفین با یکدیگر ادغام می شوند.
خصوصیات یک مدیر اجرایی تاثیرگذار چیست؟ | برگرفته از کتاب رهبری
آیا از این که به طور مادرزادی رهبر نیستید نگران هستید؟ از این که کاریزما، استعداد مناسب یا برخی مولفههای مخفی دیگر را ندارید نگران هستید؟ لازم نیست نگران باشید چرا که یک مدیر اجرایی تاثیرگذار، به مفهومی که به طور رایج استفاده میشود، لازم نیست حتما یک «رهبر» هم باشد. مدیران اجرایی، شخصیتها، نگرشها، ارزشها و نقاط قوت بسیار متفاوتی دارند. در میان آنها، از برونگرا تا تقریبا منزوی، از بردبار تا سخت گیر، از سخاوتمند تا صرفهجو و از چشماندازمحور تا آمارمحور وجود دارد.
پس مدیران اجرایی موثر چه وجه اشتراکی دارند؟ برای آن که به یک مدیر اجرایی موثر در سازمان خود تبدیل شوید، تنها لازم است با پیروی از هشت روش ساده، کارهای درست را به شیوه درست انجام دهید:
1- بپرسید چه کاری باید انجام شود. جک ولش هنگامی که به سمت مدیر عاملی شرکت جنرال الکتریک منصوب شد و این سوال را از خود پرسید، به این نتیجه رسید که خلاص شدن از چند شرکت وابسته به جنرال الکتریک که نمیتوانستند در صنعت خود شماره یک یا شماره دو باشند، ضرورت دارد و گسترش فعالیتهای شرکت به آن طرف آبها اولویت شرکت نیست. به محض آن که متوجه شدید چه کاری باید انجام شود، کارهایی را شناسایی کنید که در انجامشان بهتر عمل میکنید و یک به یک روی آنها متمرکز شوید. پس از تکمیل یک کار، اولویتها را طبق واقعیتهای جدید بازنگری کنید.
2- بپرسید چه کاری به صلاح سازمان است. خودتان را با فکر کردن درباره صلاح مالکان، سرمایه گذاران، کارمندان یا مشتریان عذاب ندهید. تصمیمهایی که به صلاح سازمان باشند، در پایان به صلاح سهامداران خواهد بود.
3- دانش خود را به عمل تبدیل کرده و «برنامه اقدام» تدوین کنید. برنامههایی طراحی کنید که نتایج مطلوب و محدودیتها را مشخص کنند (آیا این اقدام قانونی است و با ماموریت، ارزشها ئ خط مشیهای شرکت سازگار است؟). در این برنامه، زمانهایی برای بررسی اهداف و الزاماتی برای چگونگی صرف وقتتان بگنجانید و برنامهها را بازبینی کنید تا فرصتهای جدید را در آنها لحاظ کنید.
4- مسئولیت تصمیمها را برعهده بگیرید. مطمئن شوید که مسئول اجرای هر تصمیم مشخص باشد، چه موقع باید به اجرا گذاشته شود، چه کسانی تحت تاثیر آن قرار میگیرند و چه کسانی باید از آن آگاه شوند. تصمیمها، به خصوص استخدامها و ترفیعها را به طور مرتب بازنگری کنید. این کار به شما کمک میکند تا تصمیمهای ضعیف را پیش از وارد آمدن خسارت اصلاح کنید.
5- مسئولیت ایجاد ارتباطات را برعهده بگیرید. نظر مافوقها، زیردستها و همتایان خود را درباره برنامه اقدامتان جویا شوید. هر یک از آنها را مطلع کنید که برای انجام کار به چه اطلاعاتی نیا دارید. به نیازهای اطلاعاتی همتایان و مافوقهای خود به میزان مساوی توجه داشته باشید.
6- بیش از مشکلات روی فرصتها تمرکز کنید. با بهرهبرداری از فرصتهاست که به نتیجه میرسید، نه با حل مشکلات. تغییرات درون و بیرون سازمان را شناسایی کنید (فناوریهای جدید، نوآوری در محصولات، ساختارهای جدید بازار) و از خود بپرسید «چگونه میتوانیم از این تغییرات به نفع سازمان بهرهبرداری کنیم؟» سپس بهترین افراد را برای کار روی بهترین فرصتها انتخاب کنید.
7- از پاسخگویی در سراسر شرکت اطمینان حاصل کنید، جلسات پرباری برگزار کنید. هدف از هر جلسه (ابلاغ خبر، ارائه گزارش و غیره) را به صراحت بیان کنید. به محض رسیدن به هدف مورد نظر، جلسه را به پایان برسانید. با استفاده از ارتباطات کوتاه، خلاصه سازی تصمیمها، ابلاغ وظایف کاری جدید و تعیین ضربالاجل برای اتمام کارها، اهداف جلسه را پیگیری کنید. تسلط افسانهای مدیر جنرال موتورز، آلفرد اسلون، بر پیگیری موضوع جلسات به تثبیت سلطه صنایع جنرال موتورز در اواسط قرن بیستم کمک کرد.
8- بیاندیشید و به جای «من»، «ما» بگویید. اختیاراتتان از اعتماد سازمان به شما نشات میگیرند. برای کسب بهترین نتایج، همواره نیازها و فرصتهای موجود برای سازمان را بر نیازها و فرصتهای موجود برای خود مقدم بدانید.
دو روش نخست دانش مورد نیاز مدیران اجرایی را در اختیارشان قرار میدهد. چهار روش بعدی، به آنها کمک میکند تا این دانش را به اقدام موثر تبدیل کنند. دو روش آخر، تضمین میکند که همه سازمان، احساس مسئولیت و پاسخگویی داشته باشند.
در این مطلب هشت روش کاری مدیران اجرایی موثر را بررسی کردیم، اما میخواهیم به عنوان حسن ختام، یک روش نهایی دیگر نیز اضافه کنیم. این روش آن قدر مهم است که در حد اعتبار یک قانون باید به آن بها نهاد: ابتدا گوش کنید، سپس صحبت کنید. به یاد داشته باشید که اثربخشی یعنی انضباط و مانند هر انضباط دیگری، میتوان و باید آن را یاد گرفت.
برگرفته از کتاب: "رهبری"، انتشارات آموخته، اصفهان،1396
برنامه مذاکرات جذب سرمایه فین استارز 2019
همزمان با دوازدهمین دوره از نمایشگاه بین المللی بورس، بانک و بیمه، کارنکراد امسال نیز مانند سال گذشته همکاری خوبی را با شرکت فرابورس ایران شکل داد. این همکاری که ریشه در سابقه طولانی همکاری کارنکراد با فرابورس داشته، با برنامه مدون و مشترک این دو مجموعه آغاز گردید. در این برنامه استارتاپهای منتخب و فعال حوزه فینتک فین استارز پلاس به سرمایهگذاران تخصصی و شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری معرفی شدند و جلسات خصوصی استارتاپها و سرمایهگذاران کارنکراد ۳ تا ۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ برگزار شد. برنامه مشترک جذب سرمایه امسال از چهار بخش اساسی تشکیل یافته است.
بخش اول شامل هماهنگی جلسات بین استارتاپهای حوزه فینتک و سرمایهگذاران جهت ایجاد بستر سرمایهگذاری مشترک co-investment برای استارتاپهای منتخب فیناستارز پلاس بود. با توجه به علاقمندی و تمایل سرمایهگذاران کارنکراد به سرمایهگذاری مشترک برآن شدیم تا جلسات B2B جهت سرمایهگذاری مشترک را در رویداد فیناستارز پلاس برگزار نماییم. در این سه روز تعداد ۱۰ جلسه سرمایهگذاری مشترک برگزار گردید.
بخش دوم برنامه شامل جلسات استارتاپهای شرکتکننده در رویداد فیناستارز پلاس جهت تامین مالی بود که تعداد ۴۵ جلسه برگزار شد. امیدواریم در مذاکرات آتی فرآیند جذب سرمایه را برای این استارتاپها فراهم آوریم.
بخش سوم فعالیت کارنکراد در این برنامه شامل جلسات مشاوره بود که از سوی شرکت فرابورس ایران برای متقاضیان مشاوره تعداد ۲۵ جلسه مشاوره تنظیم گردید.
در بخش چهارم حدود ۲۵ جلسه بین سرمایهگذاران و سامانه تامین مالی و سرمایهگذاری کارنکراد برگزار گردید، محدوده مذاکرات ایجاد بستری مناسب جهت همکاری در آینده و ضرورت ورود به اکوسیستم کسب و کارهای نوپا بود. همچنین در روز چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۹۸، کارگاه «مالیات ویژه کسب و کارهای نوپا» با سخنرانی محمدرضا شهنانی برگزار شد.
به طور کلی همکاری کارنکراد و شرکت فرابورس ایران در رویداد فین استارز در راستای تسهیل امر جذب سرمایه برای استارتاپها و ایجاد نقشی موثر در راستای تعالی زیست بوم کسب و کارهای نوپا شکل گرفت. امیدواریم با ادامه این همکاری بتوانیم به رشد و پیشرفت اکوسیستم کمک شایانی نماییم.
با تشکر از همکاری شرکت فرابورس ایران که بستری مناسب را برای برگزاری جلسات در این رویداد فراهم نمود و تشکر ویژه از تمامی عزیزانی که همواره در این مسیر یار و همراه ما هستند.
مصاحبه اختصاصی | صندوق سرمایه گذاری جسورانه فناوری بازنشستگی
معرفی مختصر از شرکتتان؟
صندوق سرمایهگذاری جسورانه فناوری بازنشستگی با هدف سرمایهگذاری بر روی کسب و کارهای نوپا و تامین مالی طرحها و شرکتهای دانشبنیان به منظور کسب بازده از یک طرف و ارتقای سطح زندگی بازنشستگان عزیز از طریق توسعه استارتاپها از طرف دیگر تشکیل شده است. این صندوق در تاریخ 6 شهریور ماه 97 با شماره ثبت 45407 نزد مراجع ثبت شرکتها و موسسات غیرتجاری استان تهران ثبت گردید و در تاریخ 18 شهریور ماه 97 تحت شماره 11603 نزد سازمان بورس و اوراق بهادار به ثبت رسیده است. همچنین واحدهای سرمایهگذاری صندوق با نماد «فنابا» از طریق بازار ابزارهای نوین فرابورس عرضه عمومی شدهاند. شرکت سرمایهگذاری و خدمات مدیریت صندوق بازنشستگی کشوری با تشکیل کمیته سرمایهگذاری شامل افراد مجرب و متخصص در این حوزه مدیریت صندوق را بر عهده دارد.
حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
سرمایه صندوق جسورانه فناوری بازنشستگی برابر 100 میلیارد ریال میباشدکه بر اساس امیدنامه صندوق حداکثر 40 درصد مبلغ فوق را میتواند بر روی یک استارتاپ خاص سرمایهگذاری نماید. اما از آنجا که این صندوق زیر نظر هلدینگ مالی صندوق بازنشستگی کشور تاسیس شده است، امکان مشارکت سایر شرکتهای زیر مجموعه صندوق بازنشستگی کشوری در فرآیند سرمایهگذاری وجود دارد. بنابراین مشکل چندانی برای سرمایهگذاری بر روی استارتاپهایی که نیاز به سرمایه بیشتر نسبت به مبلغ فوقالذکر دارند وجود ندارد.
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
بر مبنای اساسنامه صندوق، این صندوق تنها بر روی دو طیف از استارتاپها امکان سرمایهگذاری دارد.
اول استارتاپهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات مرتبط با بازنشستگان همچون استارتاپهای حوزه سلامت دیجیتال، خدمات مرتبط با توریسم برای بازنشستگان و ... میباشد. اما حوزه دوم استارتاپهای حوزه فینتک با تمرکز بیشتر بر روی اینشورتک را تشکیل میدهد.
از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهمترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آنها توجه داشته باشند چیست؟
1. تشکیل تیم مدیریت استارتاپ که شامل افراد متخصص در زمینههای مختلف با انگیزه بالا میباشد
2. توجه به مدلهای درامدی و هزینهای استارتاپ و پیشبینی جریانات نقدی آتی
3. مطالعه دقیق بازار شامل توجه به میزان نیاز بازار به محصول یا خدمت ارائه شده، اندازه بازار و شناسایی رقبا
4. توجه به بازاریابی مناسب
5. توجه به قوانین و مقررات حقوقی مرتبط با کسب و کار
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
از جمله مشکلات رایج در اکوسیستم استارتاپی کشور میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
• نبود یا ابهام در قوانین و مقررات مربوط به استارتاپها
• کمبود دانش در اکوسیستم استارتاپ که هم از جانب استارتاپها و هم از جانب سرمایهگذاران وجود دارد
• کمبود سرمایه در اکوسیستم
مصاحبه اختصاصی | علیرضا اکرمی
معرفی مختصر از خودتان؟
علیرضا اکرمی هستم، دارای بیش از 10 سال سابقه کار در مدیریت و اجرا و در حال حاضر مدیر استارت آپ سامانه برقیار(سامانه معرفی متخصص)
کارشناسی کامپیوتر سخت افزار
کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار آنلاین و EMBA
دغدغه من از جایی شروع شد که به عنوان مدیر IT علاقمند بودم واحدIT به طور مستقیم درآمدزایی کند و به همین دلیل به MBA و دیجیتال مارکتینگ علاقهمند شدم.
حوزه فعالیتتان؟
من از کارآموزی و کارمندی شروع کردم و بعد از چند سال مدیر عامل شدم. بازاریابی دیجیتال و توسعه کسب و کار، من را به استارتاپها نزدیک کرد، وقتی با استارتاپها تجربه همکاری و مشاوره پیدا کردم متوجه رشد و اهمیت آنها در ایران شدم. جذابیت استارتاپ به قدری برایم زیاد بود که پس از چند سال همکاری با شرکتهای سنتی به سمت کسب و کار استارتاپها رفتم و تمام وقت خود را صرف استارتاپ کردم و اکنون دیگر تنها یک مشاوره نیستم بلکه درگیر کارهای اجرایی و مدیریت در استارتاپ شدهام.
به نظر من پنج آیتم برای حرفهای بودن لازم است:
• انگیزه: نسبت به کاری که انجام می دهید انگیزه داشته باشید. یعنی اگر گفتید آخ جون فردا جمعه است و سر کار نمیرم! یعنی به اون کار علاقهای ندارید.
• خلاقیت: با تمرینات فراوان بر روی خلاقیت خود کار کنید.
• کار تیمی: نحوه تعامل و همکاری در کار تیمی را بیاموزید، چیزی که در ایران کمبود آن به صورت واضح دیده می شود.
• آموزش: ترندهای کاری خودتان را پیدا کنید و آموزش ببینید
• راه حل گرا باشید: اگر به بن بست خوردید ناامید نشوید. همواره به دنبال راه حل، خلاقیت، کار تیمی و آموزش و... باشید.
از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
شروع کار من از سال 95 با حضور در استارتاپ لک لک و ارتباط نزدیک با مدیریت آن بود، برگزاری کارگاه بازاریابی دیجیتال در باشگاه کارآفرینی تیوان من را به دنیای استارتاپ ها نزدیکتر کرد، با بوم کسب و کار قبلا آشنا بودم اما وقتی وارد کسب و کار استارتاپ ها شدم آن را کاملا درک کردم. بین کسب و کارهای سنتی و استارتاپ ها دنیایی فاصله است، از نحوه کار کارمندها تا مدیریت مجموعه ها همراه با دیدگاه ها و استراتژی های متفاوت..
چه استارتاپ های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
نقش مشاور در استارتاپها و تجربه مربی بودن را در مدرسه کسب و کار نوپا را داشتهام اما بیشتر، از استارتاپها تجربه کسب نمودم. به عنوان مثال: احساس مسئولیت، کارتیمی و از همه مهم تر انگیزه...
کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
عدم شناخت بازار و تحقیقات بازاریابی از مهمترین کمبودهای اکوسیستم استارتاپی ایران است. شرکتی که بتواند گزارش درست از بازار را به ما دهد به صورت واضح مشاهده نکردهام، تاکید کنم: «گزارش درست و صحیحی که بتوان نسبت به آن تدوین استراتژی کرد.» در اکوسیستم کسب و کارهای نوپا از دولت حمایت بیشتری (در بخش مالیات، بیمه و ...) نیاز داریم تا بتواند راه پیشرفت کسب و کارهای نوپا را فراهم کند و موانع را از جلوی آنها بردارد.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
وقتی در برخی از استارتاپها پول بدون محاسبه خرج شود، شرایط برای آنهایی که دارای کسب و کار کوچکتری هستند ولی ارزش پیشنهادی بهتری دارند سختتر میگردد. سرمایهگذاران در سالهای 95- 96 در تب و تاب سرمایهگذاری روی استارتاپها بودند ولی در سال 97 کار برای جذب سرمایه سختتر شد.
امید است استارتاپها در سال 98 حتی با سختتر شدن فضای کار بتوانند در بازار حضور خود را تثبیت نمایند.
شتابدهی | Accelerate
این روزها زیاد میشنویم که در عصر تغییرات پرشتاب و پیشبینی نشده سازمانهای کنونی قادر به پاسخگویی به نیازهای فردا نیستند. به عبارت دیگر، مزیتها و قابلیتهای امروز سازمانها برای رویارویی با چالشهای آینده کارایی ندارد و تغییر برای همۀ آنها، چه بزرگ و چه کوچک، لازم است، بنابراین، سازمانها باید برای پاسخ به چالشهای ایجادشده از سوی رقبا و محیط تغییر کنند و به سلاح نوآوری مجهز شوند.
وقتی صحبت از تغییر میشود، شرکتها میان انجام درست کارهای فعلی و حفظ سطح عملکرد حال حاضر خود از یک سو و ایجاد تغییر و مدیریت آن از سوی دیگر سردرگم میمانند؛ اگر دست از کارهای معمول سازمان بردارند و بر انجام عملکرد صحیحشان تمرکز نکنند ممکن است از آنچه هستند ضعیفتر شوند و اگر به تغییرات پیرامونشان بی توجه بمانند و برای همگام شدن با آن کاری نکنند از رقبا عقب میافتند و باز هم در گذر زمان کارایی خود را از دست میدهند. همین سردرگمی باعث میشود بیشتر مدیران با وجود درک لزوم ایجاد و مدیریت تغییر از مواجهه و اجرای فرایندهای مرتبط با آن باز بمانند.
جان پی کاتر، استاد برجستۀ دانشگاه هاروارد و یکی از افراد شاخص در زمینۀ مدیریت و رهبری، طی سالها تجربۀ همکاری با سازمانها متوجه سردرگمی و مسئلۀ شرکتها در زمان پیاده سازی فرایند تغییر شده است. او کتابهای زیادی در این حوزه نوشته و در آنها با زبانی ساده به پیچیدگی های تغییر پرداخته است. کاتر در کتاب شتابدهی، ابتدا به توصیف موقعیت سازمانها میپردازد و سپس با استفاده از اصول هشتگانه خود راهکاری ساده و عملیاتی ارائه میدهد.
مسئلهای که کاتر در کتاب خود به آن پاسخ داده در میان سازمانهای ایرانی نیز شایع است. سازمانهایی که به مرور زمان بزرگ شدهاند و طی این فرآیند، نوآوری و چابکی خود را از دست دادهاند و باید به فرصتها و تهدیدهایی که در اثر تغییر فضای کسب و کار و ظهور کسب وکارهای مبتنی بر وب و شبکههای اجتماعی ایجاد شده است، پاسخ دهند.
ممکن است در نگاه اول، این طور تصور شود که مخاطب کتاب فقط شرکتهای بزرگ چندملیتی با صدها هزار نیروی انسانی هستند اما دقت در ایدههای کتاب، اثر و منفعت آن برای کسبوکارهای متوسط و حتی کوچک را نیز نمایان میکند.
مخاطب فارسی زبان اما باید با کمی دقت بیشتر کتاب را مطالعه کند. در سالهای گذشته، فضای کسبوکار کشور دستخوش تغییر و تحول بسیار بوده است و هنوز بسیاری از شرکتها در حال تقویت زیرساختهای خود هستند و ممکن است محتوای کتاب، جلوتر از فضای متوسط کسبوکار ایران به نظر آید. شاید این طور باشد؛ اما سرعت تغییرات و اثر آنها که سنگ بنا و پیش فرض تمام استدلالهای کتاب است، کاملاً با شرایط کنونی کشور مطابقت دارد. در چند سال اخیر شاهد بهبود روابط تجاری با سایر کشورها بودهایم و این امر، فرصتها و تهدیدهای بسیاری را برای شرکتهای ایرانی به همراه داشته است. تغییرات در ساختارهای سیاسی کشورهای همسایه نیز بر فراوانی این فرصتها و تهدیدها افزوده است. روند پیوستن به سازمانهای تجاری/اقتصادی منطقهای و جهانی نیز به همین صورت عمل خواهد کرد. بنابراین، به رغم ضعفهای ساختاری محتمل در برخی شرکتها، هنوز هم محتوای کتاب برای بسیاری از شرکتهای ایرانی، مناسب و مرتبط است.
نکته دیگری که باید مدنظر مخاطب فارسی زبان باشد، ظرافتهای فرهنگی ضمنی برای جا انداختن چنین ساختاری در بدنۀ شرکتها است. طبیعتاً کتاب در یک بستر فرهنگی خاص و متفاوت از ایران نوشته شده است و برای استفاده بهینه از ایدههای آن، باید به ترجمۀ این بستر فرهنگی نیز توجه داشت. البته همانطور که در متن کتاب نیز آمده است، اصولاً جوانترها نسبت به این گونه تغییرات آغوش بازتری دارند و راحتتر با موضوعات جدید این چنینی کنار خواهند آمد اما به هر حال، باز کردن برخی بحث ها و آماده کردن سازمان برای پذیرایی از موضوعی جدید، تلاشی دوچندان از رهبری سازمان میطلبد.
کارن کراد در فین استارز 2019
فین استارز چیست؟
فین استارز، مجموعه رویدادهای تخصصی و فرآیندهای متنوع مربوط به استارتاپهای فعال در حوزه تکنولوژی مالی (فینتک) ایران است که به همت شرکت فرابورس ایران برگزار میشود. در این رویداد صاحبان استارتاپها، شتابدهندهها، فرشتگان سرمایهگذار و صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه مجالی برای شبکهسازی، دیالوگ سازنده، معرفی ایدهها و فرصتآفرینی در فضایی تعاملی پیدا میکنند. این رویداد که ترکیبی از فضای نمایشگاهی، میزگردهای تخصصی، رقابت استارتآپی، فضای شبکهسازی، جلسات تخصصی مشاوره، کارگاههای آموزشی و جلسات B2B است، فرصتی بینظیر برای صاحبان ایده، استارتاپهای حوزه فینتک، شتابدهندهها، صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه و فعالان حوزه سرمایهگذاری فراهم میآورد تا با تعامل هدفمند و سازنده به شبکهسازی، یادگیری، شناسایی و بررسی چالشها و روندهای مطرح در این صنعت نوظهور و اثرگذار در اقتصاد جهانی بپردازند.
نگاهی کوتاه به فین استارز 2018
یازدهمین نمایشگاه بینالمللی بانک، بورس و بیمه تهران که 27 الی 30 فروردین ماه 1397 برگزار شد، با حضور دکتر سورنا ستاری معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری، دکتر شاپور محمدی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار ایران، دکتر عبدالناصر همتی رئیس کل بیمه مرکزی و دیگر مقامات ارشد اقتصادی کشور دوشنبه 27 فروردین ماه افتتاح شد.
در حاشیه برگزاری این نمایشگاه با حضورمان در فیناستارز برای استارتاپهایی که قبلا در برنامه جذب سرمایه فین استارز 2018 و سامانه تامین مالی و سرمایهگذاری کارنکراد ثبت نام کرده بودند زمینه رشد را برای آنها فراهم نمودیم و با همکاری شرکت فرابورس ایران برنامهای تحت عنوان جذب سرمایه تدارک دیدیم که در این برنامه حدود 20 استارتاپ مستقیما با 20 سرمایهگذار جلسه حضوری داشتند. در این جلسات استارتاپها خودشان را در جلسات 30 دقیقهای به سرمایهگذاران معرفی میکردند و در این راستا تفاهمنامههایی را امضا کردند تا در ادامه به قرارداد سرمایهگذاری منجر گردد. در طول 130 جلسه برگزار شده، حدود 78 جلسه با موفقیت به دور مذاکرات بعدی راه یافتند و تخمین قراردادهای در حال انعقاد به ارزش حدود 1.5 میلیارد تومان رسید.
فین استارز پلاس
در راستای توسعه فضای کسب و کارهای نوپا و به منظور تسهیل فرآیند جذب سرمایه و همکاری کسب و کارهای نوپا در رویداد فین استارز 2019، فرابورس ایران "فین استارز پلاس" را برگزار خواهد کرد. در این برنامه استارتاپهای فعال در حوزه فینتک به سرمایهگذاران تخصصی و شرکتهای بزرگ حوزه کاری خود مرتبط خواهند شد که کارنکراد در این رویداد با فین استارز پلاس همکاری میکند. تیمها پس از وارد کردن اطلاعات و تکمیل برنامه کسب و کار، مورد بررسی و ارزیابی تخصصی قرار خواهند گرفت و در صورت صحت اطلاعات وارد شده، طرح کسب و کار آنها در وبسایت سامانه تامین مالی و سرمایهگذاری کارنکراد قرار خواهد گرفت و در ادامه این اطلاعات بهصورت چکیده به سرمایهگذاران ارسال خواهد شد و در صورت علاقهمندی سرمایهگذاران جلسات خصوصی استارتاپها و سرمایهگذاران در نمایشگاه برگزار خواهد شد. هدف از تشکیل این جلسات در فضای نمایشگاهی و در کنار یکدیگر، امکان وقوع سرمایهگذاری مشترک (Co-Investment) بر روی استارتاپها میباشد. امیدواریم با حضور پرشور و پررنگ سرمایهگذاران و شرکتهای بزرگ، شاهد سرمایهگذاریهای مشترک بر روی استارتاپهای فعال در حوزه فینتک در رویداد فیناستارز پلاس باشیم.
چه اشخاصی میتوانند اسناد و اوراق شرکت ها را امضا کنند؟
شرکتها اشخاص حقوقی هستند که فعالیتهای خود را از طریق نمایندههای حقیقی خود انجام می دهند. ازجمله این امور، امضای عقود و قراردادها، اسناد و اوراق تعهدآور و اورای عادی و اداری است. اینکه چه اشخاصی میتوانند امضاکننده این دسته از اوراق باشند، امری است که هیات مدیره درخصوص آن تصمیمگیری میکند. علاوه بر این هیات مدیره میتواند تصمیم بگیرد که چند شخص لازم است این اسناد را امضا کنند. بنابراین ممکن است هیات مدیره تصمیم بگیرد به منظور اعمال برخی نظارتها، برای اسناد و اوراق تعهدآور مانند قراردادها، چک یا سفته و مانند آن، مدیر عامل به همراه یکی از اعضای هیات مدیره، دو نفر از اعضای هیات مدیره، مدیرعامل به همراه رئیس هیات مدیره و مانند آن امضاکننده باشند. انتخاب هر کدام از حالات یادشده توسط هیات مدیره امکانپذیر است.
حال ممکن است هیات مدیره تصمیم بگیرد، امضای اوراق عادی و اداری که تعهدی برای شرکت به همراه ندارند توسط شخص مدیر عامل و یا هر کدام از اعضای هیات مدیره بهتنهایی صورت بگیرد و یا آنکه امضای این دسته از اوراق نیز مانند اسناد تعهدآور شرکت نیازمند دو یا سه امضا باشد. بنابراین دیده میشود که هیات مدیره میتواند تعیینکننده اشخاص صاحب امضای مجاز شرکت باشد و میتواند این اشخاص را هر زمان که تصمیم گرفت تغییر دهد و یا آنکه روش دیگری را برای امضای اوراق عادی یا تعهدآور برگزیند.
گاهی اوقات ممکن است هیات مدیره تصمیم بگیرد که تنها اسناد مالی یا اوراق تعهدآوری که از یک مبلغ مشخصی بالاتر هستند، نیازمند امضای دو شخص باشد و برای سایر اسناد تعهدآور کمتر از آن مبلغ، یک امضا کفایت کند. همانطور که گفته شد، اینها مواردی هستند که هیات مدیره درخصوص آنها تعیین تکلیف میکند.
5 مهارت اصلی هوش هیجانی برای ارتقاء عملکرد رهبران | برگرفته از کتاب رهبری
هر کسی در سازمانهای تجاری فعالیت کرده باشد، احتمالا شاهد چنین ماجرایی بوده است: مدیر اجرایی بسیار باهوش و فوقالعاده ماهری به سمت رهبری ترفیع پیدا میکند و دست آخر از پس آن بر نمیآید، از طرفی شخصی با تواناییهای ذهنی و مهارت فنی بی کم و کاست(اما نه فوقالعاده) به سمتی مشابه ترفیع پیدا کرده و پلههای ترقی را یکی پس از دیگری طی میکند.
چنین حکایتی مهر تاییدی بر این باور رایج است که شناسایی افراد دارای "قابلیت لازم" برای رهبری بیش از آن که علم باشد، یک هنر است. گذشته از آن، رهبران ایدهآل سبکهای شخصیتی متفاوتی دارند: برخی آرام و تحلیلگرند در حالی که سایرین عقایدشان را جار میزنند. مهم این است که موقعیتهای مختلف، نیازمند سبکهای متفاوتی از رهبری هستند. موثرترین رهبران یک وجه اشتراک حیاتی دارند: همه آنها "هوش هیجانی" بالایی دارند. این بدان معنا نیست که ضریب هوشی و مهارتهای فنی نقشی در موثر بودن آنها ندارد، این عوامل نیز اهمیت دارند اما بیشتر به عنوان "حداقل قابلیت لازم"؛ یعنی از الزامات اولیه مشاغل اجرایی به حساب میآیند. با این وجود تحقیقات نشان میدهد، هوش هیجانی شرط لازم رهبری است. بدون هوش هیجانی، یک فرد میتواند بهترین دورههای کارآموزی در جهان را بگذراند، ذهنی تحلیلگر و نافذ و منبع بیپایانی از ایدههای هوشمندانه داشته باشد اما باز هم به رهبری عالی تبدیل نشود.
هوش هیجانی (که به آن هوش احساسی و یا هوش عاطفی نیز گفته میشود) نشان دهنده قدرت شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای یک فرد است. هوش هیجانی مجموعهای از پنج مهارت است که بهترین رهبران را قادر میسازد عملکرد خود و زیر دستانشان را بیشینه کنند. در ادامه به معرفی و توضیح کوتاهی از این پنج مهارت خواهیم پرداخت:
خوآگاهی:
افرادی که خودآگاهی بالایی دارند، تاثیر احساساتشان بر خود، سایرین و عملکرد شغلی آنها تشخیص میدهند. فرد خودآگاهی که میداند نزدیک شدن به ضربالاجلها عملکردش را به شدت کاهش میدهد، برای زمانش با دقت برنامهریزی میکند و کارش را به خوبی پیش از موعد مقرر به پایان میرساند. او میتواند با مشتری سرسخت کار کند. او تاثیر مشتری بر حالات روحی خود و دلایل عمیقتر برای کلافه شدن خودش را درک میکند، سپس گامی به جلو بر میدارد و عصبانیت خود را به عاملی سازنده تبدیل میکند.
خودآگاهی به درک یک فرد از ارزشها و اهدافش تعمیم مییابد. فردی که خودآگاهی بالایی دارد میداند که چرا و به کدام سمت در حرکت است؛ پس برای مثال، قادر خواهد بود تا پیشنهاد شغلی که از لحاظ مالی وسوسهانگیز است اما با اصول اخلاقی یا اهداف بلندمدت وی همخوانی ندارد، با قاطعیت رد کند. تصمیمات افراد خود آگاه با ارزشهایشان سازگار است در نتیجه در اغلب موارد، کارشان را انرژیبخش میدانند.
مدیریت عواطف:
امیال زیستی عامل محرکه عواطف ما به شمار میروند. امکان اجتناب از آنها وجود ندارد اما میتوانیم به شکلهای فراوانی کنترلشان کنیم. مدیریت عواطف، که شبیه به یک گفت و گوی درونی و همیشگی است، آن مولفه از هوش هیجانی است که ما را از دام احساساتمان آزاد میکند. افرادی که در گیر چنین گفت و گویی شدهاند، به اندازه سایرین حالات روحی و انگیزههای عاطفی ناخوشایند را احساس میکنند اما روشهایی برای کنترل آنها مییابند و حتی به طریق سودمندی، از آنها بهره میگیرند.
انگیزه:
اگر یک خصیصه باشد که تقریبا همه رهبران کارآمد آن را دارند، آن انگیزه است. این رهبران در پی این هستند که به فراتر از انتظرات (چه انتظارات خود و چه انتظارات دیگران) دست پیدا کنند. واژه اصلی در این جا دستیابی به موفقیت است. عوامل بیرونی انگیزه بسیاری از افراد را شکل میدهند. از جمله این عوامل میتوان به این موارد اشاره کرد: حقوق بالا، سمتی که عنوان دهنپرکنی دارد یا عضویت در یک شرکت معتبر. در مقابل، افرادی که ظرفیت رهبری دارند انگیزهشان از میلی نشات میگیرد که به خاطر خود موفقیت تا اعماق وجودشان ریشه دوانده است. چنین افرادی به دنبال چالشهای خلاقانه میگردند، عاشق یادگیریاند و به انجام بدون اشکال یک کار افتخار میکنند. همچنین انرژی پایانناپذیری برای انجام بهتر کارها از خود نشان میدهند. افرادی با این انرژی اغلب در برابر وضع موجود بیقرارند. آنها روی پرسشهایشان درباره این که چرا برخی چیزها به یک روش خاص انجام میشوند به جای این که به روش دیگری انجام شوند، پافشاری میکنند و مشتاق کشف رویکردهای جدید در کارشان هستند.
همدلی:
از میان همه ابعاد هوش هیجانی، همدلی راحتتر از بقیه قابل تشخیص است. همدلی برای یک رهبر به معنای قبول احساسات دیگران مانند احساس خود و تلاش برای راضی نگه داشتن همه محسوب نمیشود. چنین چیزی یک کابوس خواهد بود و هرگونه اقدامی را ناممکن خواهد ساخت. بلکه، همدلی به معنای احاظ کردن متفکرانه احساسات کارمندان (در کنار سایر عوامل) فرآیند تصمیمگیری هوشمندانه است.
دشوری رهبری یک تیم را در نظر بگیرید. همان طور که هر کسی با تجربه کار تیمی میتواند تصدیق کند، تیمها دیگی پر از عواطف جوشانند. آنها اغلب مسئولیت رسیدن به توافق را بر عهده دارند. مسئولیتی که با دو نفر نیز به اندازه کافی سخت است و هر چه تعداد بیشتر باشد، بسیار سختتر خواهد شد. رهبر یک تیم باید قادر باشد تا نظر و دیدگاه همه افراد دور میز را احساس و درک کند. این سوال پیش میآید که رهبران پگونه میتوانند تصمیماتی سخت بگیرند و در همان حال "احساسات" همه افرادی که تحت تاثیر این تصمیمات هستند را در نظر داشته باشند؟ اما رهبرانی که توانایی همدلی دارند کاری بیش از دلسوزی با افراد پیرامونشان انجام میدهند، آنها برای بهبود و ارتقای شرکتشان، از دانش خود به شیوههایی نامحسوس، ولی با تاثیرات مهم استفاده میکنند.
مهارت اجتماعی:
سه مولفه اول هوش هیجانی مهارتهای مدیریت فردی محصوب میشوند. دو مولفه دیگر، یعنی همدلی و مهارت اجتماعی، به توانایی شخص برای مدیریت روابطش با دیگران مربوط است. مهارت اجتماعی، به عنوان یکی از مولفههای هوش هیجانی، از آن چیزی که به نظر میرسد پیچیدهتر است. افرادی که از مهارت اجتماعی بالایی برخوردارند به ندرت گستاخ هستند، ولی مهارت اجتماعی فقط داشتن روابط دوستانه نیست. به عبارت دیگر، مهارت اجتماعی به معنای داشتن روابط دوستانه هدفدار؛ یعنی سوق دادن افراد در مسیر مورد نظرشان است، خواه این مسیر توافق در مورد یک راهبرد بازاریابی جدید باشد، خواه اشتیاق برای یک محصول جدید. افراد دارای مهارت اجتماعی بالا تمایل دارند دایره وسیعی از آشنایان داشته باشند و برای یافتن زمینههای مشترک با افراد گوناگون (توانایی ایجاد تفاهم) استعداد خاصی دارند. این افراد فرضشان این است که هیچ کار مهمی را به تنهایی نمیتوان انجام داد. چنین افرادی هنگامی که زمان عمل فرا میرسد، به شبکهای از افراد آماده به کار دسترسی دارند.
اگر ادعا کنیم ضریب هوشی بالا و توانایی فنی ویژگی لازم برای ایجاد رهبری مقتدرانه نیست، حرف احمقانهای زدهایم. ولی دستورالعمل ایجاد این نوع رهبری بدون هوش هیجانی کامل نخواهد بود. پس جای بسی خوشبختی است که هوش هیجانی را میتوان یاد گرفت. این کار فرآیند سادهای نیست چون نیازمند صرف زمان زیاد و بیش از هر چیز، نیازمند تعهد است اما فوایدی که هوش هیجانی رشد یافته برای فرد و شرکت دارد، موجب میشود که این کار ارزشش را داشته باشد.
برگرفته از کتاب: "رهبری"، انتشارات آموخته، اصفهان،1396
ارزش گذاری استارتاپ ها | بخش چهارم: مهم ترین روش های ارزش گذاری استارتاپ ها
• روش کاهش جریان نقد (Discounted cash flow):
هنگامی که استارتاپ شروع به تولید جریانهای نقدی میکند و مطمئن است جریانهای نقدی در آینده بکار خواهند رفت، اینجاست که روش کاهش جریان نقد (DCF) میتواند برای اهداف ارزشگذاری مورد استفاده قرار گیرد. اولین گام در این روش، برآورد جریانهای نقدی آزاد در آینده و کاهش دادن آنها به ارزش فعلی می باشد. این روش میزان جذابیت سرمایهگذاری/پروژه را تعیین میکند. اگر ارزش حاصل از این روش، بیشتر از هزینه سرمایهگذاری باشد، این فرصتی مثبت خواهد بود.
هنگامی که کسب و کار شروع به رشد در سرعت ثابت میکند و اعتقاد بر این است که این کسب و کار برای یک دوره نامحدود، نقدینگی تولید خواهد کرد، ارزش نهایی (TV)، اینگونه محاسبه میشود:
TV = CFn1
r-g) n)
بطور کلی، در این روش استارتاپها به مجموعه جریان نقدی که در آینده وارد کسب و کار میشود، مبتنی است. در واقع این روش پیش بینی میکند که چه میزان جریان نقدی وارد شرکت میشود.
• روش ارزش نقدینه سازی (Liquidation value):
روش ارزش تسویه حساب (نقدینه سازی)، همان گونه که از نامش پیداست، عبارتست از بها و ارزش مادی شرکت آنگاه که از کسب و کار خارج میشود. ارزیاب ارزش منصفانه یک دارایی را زمانی که شرکت منحل شده و حسابهایش تسویه میگردند یا اگر دارایی دیگر قابل استفاده نباشد، تعیین میکند.
این روش، فقط دارایی های ملموس و عینی نظیر کارخانه و ماشین آلات، تجهیزات، موجودی و غیره را در نظر می گیرد و داراییهای غیرملموس با وجود تمام ارزشهایی که دارند، در این روش محاسبه نمی شوند.
کسی باید ارزش خالص تسویه حساب (نقدینهسازی) را که از طریق کمکردن ارزش بدهیها از ارزش کلی تسویه حساب تمام داراییها محاسبه میشود، تعیین کند. این ارزش ممکن است در نشان دادن این موضوع که شرکت در مقایسه با کل داراییهایش، میزان بدهیهای بیشتری دارد، خوب عمل نکند و در واقع منفی باشد. به عبارت دیگر، میزان دارایی شرکت برای پرداخت بدهیهایش کم است.
• روش ارزش دفتری(Book value):
روش ارزیابی مبتنی بر دارایی به عنوان ارزیابی ارزش دفتری نیز شناخته میشود. این روش به ایده یک سرمایهگذار باهوش به نام بنیامین گراهام در تعیین ارزش دفتری یک شرکت بر اساس جنبه ها و صورت های متعدد بر می گردد، اما ارزیابی مبتنی بر دارایی، به عنوان ارزیابی ارزش دفتری شناخته میشود. این قطعا سادهترین راه برای سرمایهگذاران برای درک ارزش واقعی است، اما، بنابراین آنچه که یک ارزیابی دارایی حقیقی است، اینست که در این نوع ارزشیابی، بهای واقعی کل داراییها با هزینه نقص و استهلاک تنظیم میشود. ارزش کلی داراییهای فیزیکی به هر ترازنامه، ارزش، پول نقد در دست، بدهیهای حساب، دیگر اقلام مثبت موجود در ترازنامه و سپس بدهیهای هنگفت بلند مدت یا بدهیهای ناچیزاضافه میشوند و یا هزینهها از مبلغ کل کم میشوند تا به ارزیابی مبتنی بر دارایی دست پیدا کنیم. اکنون، به وضوح یک تخمین وجود دارد. طرح و پروژههایی وجود دارد که میبایست انجام دهید. صادقانه بگویم، ارزیابی مبتنی بر دارایی نمیتواند ارزشهای ذاتی ایده جانشینان آتی را در نظر بگیرد، درست است؟ اما شما میتوانید سرمایهها، بدهیها و جریان نقدی پیش بینی شده را اعمال کنید. با این حال، شما هنوز کمی جریانهای مخالف با ارزیابی مبتنی بر دارایی را ایجاد می کنید، که برخی از معیارهای ارزیابی ذاتی در آنها وجود ندارد.
به عبارتی دیگر، ارزش دفتری یک دارایی به معنای قیمت ثبت شده دارایی در ترازنامه، کمتر ازاستهلاک انباشته شدهاش میباشد. ارزش دفتری از طریق کم کردن داراییها و بدهیهای نامشهود از بهای کل داراییهای مشهود محاسبه میشود. این روش به طور کلی برای ارزشیابی استارتاپها در نظر گرفته نمیشود، زیرا فقط دارایی های مشهود را در نظر گرفته است، در حالی که استارتاپها بیشتر بر روی دارایی های غیرمستقیم و نا مشهود نظیر حق انحصاری، حق نسخه برداری و غیره متمرکز هستند.
تفاوت اساسی بین ارزش دفتری و ارزش تسویه حساب (نقدینهسازی) در این است که ارزش دفتری نشان دهنده هزینهای است که درآن داراییها، طبق روال گذشته در یک ترازنامه خالص کاهش بها (استهلاک)، اعمال میشوند و ارزش تسویه حساب، ارزشی است که در آن فرض بر اینست که دارایی شرکت از کار خارج میشود. ارزش تسویه حساب، میزان دریافتی سهامداران پس از خروج شرکت از کسب و کار، را منعکس میکند و ارزش دفتری برعکس، مبلغ سرمایهگذاری شان در کسب و کار را نشان میدهد. این روش ارزشیابی بر اساس داراییهای ملموس شرکت انجام میگیرد.
• روش شیکاگو:
روش شیکاگوی اول، برای اولین بار توسط بخش سرمایه ریسک اولین بانک شیکاگو، متصدی پیشین شرکت های سهام خصوصی مدیسون دیربورن همکاران و GTCR، توسعه پیدا کرد و در نتیجه به این نام نام گذاری شد.
روش شیکاگوی اول، پرداختهای هنگفتی(غرامتی) را برای دارندگان سرمایهگذاریهای خاص در یک شرکت از طریق طول مدت نگهداری در شرایط مختلف در نظر می گیرد؛ به میزان عدم اطمینان در امور مالی شرکت ها نگاه کنید. در بیشتر موارد این روش دارای ساختار زیر می باشد:
یک "مورد عالی" یا "بهترین سناریو" (اغلب، طرح کسب و کار ارائه شده)
یک "مورد پایه""
یک مورد "نزولی" یا "بدترین سناریو".
هنگامی که این ساختارها، شکل گرفته باشد، ارزیابی به شرح خواهد بود:
اول، برای هر یک از سه مورد، یک سناریوی خاص با پیش بینی منسجم درونی در خصوص جریانهای نقدی، که برای سالها بواسطه سرمایهگذار یکسان خصوصی به عدم بهرهوری منجر گردیده بود، ساخته شده است.
بعد اینکه، ارزش سلب شده به عنوان مثال ارزش ترمینال، با فرض چند خروجی منطبق با سناریو مورد نظر مدلسازی میشود. سپس جریانهای نقدی و قیمت خروج با استفاده از بازده مورد نیاز سرمایهگذار، کاهش مییابد و مجموع اینها، ارزش کسب و کار تحت سناریوی مورد نظر است.
در نهایت، هر یک از سه سناریوی ارزش، از طریق یک احتمال منطبق با هر سناریو (که به وسیله سرمایهگذار برآورد شده است) ضرب میشود. سپس ارزش سرمایهگذاری مساویست با مجموع احتمال سه سناریو است.
این روش به ویژه در ارزیابی شرکتهای رو به رشد بکار گرفته میشود که در اغلب موارد نتایج مالی با سابقه ای ندارند و میتواند برای تجزیه و تحلیل شرکتهای مشابه و قابل مقایسه مورد استفاده قرار گیرند. ضرب نمودن نتایج مالی واقعی درمضرب ارزیابیهای مشابه، اغلب ارزش زیادی برای شرکت دارد که با توجه به چشم انداز و دورنمای کسب و کار، به لحاظ عینی بسیار کم است.
شایان ذکر است که این روش در زمینه بررسی امکان یک استارتاپ، میتواند واقعا موجب ترقی آن شوند یا برعکس موجب افت وسقوط آن شوند. انجام این روش 3 ارزشگذاری مختلف را پیش روی صاحبان کسب و کار قرار خواهد داد که عبارتند از:
• بدترین شکل قضیه
• سناریوی معمول طبیعی
• بهترین سناریو
ارزش گذاری استارتاپ ها | بخش سوم: مهم ترین روش های ارزش گذاری استارتاپ ها
روشهای مختلفی در مورد ارزشگذاری استارتاپها وجود دارند که نمونههایی از آنها عبارتند از:
• روش سرمایه ریسک (روش VC):
روش سرمایه ریسک، همانطور که از نامش بر می آید، بیشتر درصنایعی با سرمایهگذاری های پر خطر و ریسک پذیر و نیز در ارزیابی سرمایهگذاری های مخاطره آمیز استارتاپها به کار رفته است. سرمایهگذاران به دنبال تبدیل سرمایهگذاریشان از طریق خروج از چرخه ی عمر استارتاپ درزمانهایی در آینده می باشند
روش اول شیکاگو یا روش سرمایه ریسک، یک رویکرد ارزیابی کسب و کار است که در روش سرمایه ریسک و توسط سرمایهگذاران خصوصی استفاده می شود که ترکیبی از عناصرروش ارزیابی چندپایه و روش ارزشگذاری جریان نقدی کاهش یافته (DCF) است.
این روش، یکی از روشهایی است که برای نشان دادن ارزش پول پیش از شروع سرمایهگذاریهای پیش درآمد مورد استفاده قرار میگیرد. این مفهوم ابتدا توسط پروفسور بیل سالمن در مدرسه بازرگانی هاروارد در سال 1987 معرفی شد. در این روش از فرمول زیر استفاده میشود:
بازده سرمایهگذاری =(ROI) ارزش نهایی (یا برداشت) - ارزش پول پس انداز
ارزش پول پس انداز = ارزش نهایی- پیش بینی سود ROI
ارزش نهایی (یا برداشت)، قیمت پیش بینی شده فروش در آینده است که با استفاده از انتظارات معقول برای فروش و برآورد درآمد تخمین زده میشود.
• روش برکوس (Berkus):
روش برکوس، در واقع ارزیابی سرمایهگذاری در مراحل اولیه می باشد. این روش برای اولین بار در دهه 1990 ایجاد شد، اما زمانی که در سال 2001 ، توسط هاروارد و استیونسون در کتاب (حامیان مالی برنده) منتشر شد، بتدریج توسعه یافت و سپس تحت عنوان "روش برکوس" شناخته شد.
این روش که توسط سرمایهگذاری به نام دیوید برکوس تعریف و بکارگرفته شده است، برآورد و تخمین زیاد است. دلیل برکوس برای ایجاد این روش اینست که او شخصا متوجه شد که پیش بینی درآمدهای طولانی مدت، به ندرت پیش می آمد که دقیق باشند. براساس اظهارات برکوس، تنها یکی از 20 استارتاپ، به درآمد پیش بینی شده اش می رسد، بنابراین او با استفاده از چند عنصر کلیدی، رویکرد "کره چشم" را انتخاب کرد. این روش برای شرکتهای فن آوری بهتر است، اما میتواند در سایر محصولات و خدمات نیز کارایی داشته باشد.
در این روش ارزشگذاری استارتاپها مبتنی به 5 اصل کلیدی است که عبارتند از:
• ایده (ارزش اساسی)
• نمونه اولیه (کاهش خطر فن آوری)
• تیم مدیریت کیفیت (کاهش خطر اجرائی)
• روابط استراتژیک (کاهش خطر بازار)
• فروش محصول (کاهش خطر تولید)
• روش ارزیابی کارت امتیازی:
این روش، شرکت هدف را با سرمایهگذاری خاص حامی مالی استارتاپ مقایسه کرده و ارزش گذاری متوسط شرکت های تازه سرمایهگذاری شده در منطقه را جهت ایجاد یک ارزش پیش پرداختی موردنظر تعدیل می کند. چنین مقایسههایی فقط برای شرکتهایی که درمرحله ی یکسانی از توسعه هستند، قابل انجام است.
اولین گام در استفاده از روش کارت امتیازی (Scorecard) این است که متوسط پیش پرداخت شرکت های پیش بازده در منطقه و بخش تجاری شرکت هدف تعیین گردد. ارزشگذاری پیش پرداخت ها با اقتصاد و محیط رقابتی سرمایهگذاری های استارتاپ در یک منطقه تفاوت دارد. در اکثر مناطق، ارزشگذاری پیش پرداختها به طور قابل توجهی از یک بخش تجاری به بخش تجاری دیگرتفاوت خاصی ندارد.
روش ارزیابی کارت امتیازی استفاده از میانگین وزنی ارزش(Weighted average value) با بررسی ارزش شرکت مشابه انجام میشود.
• روش جمعآوری فاکتور خطر:
یکی دیگر از روشهای پیش پرداخت برای ارزشگذاری یک شرکت پیشبازده، روش جمع فاکتور خطر (روش RFS) می باشد. برکوس طیف وسیعی از معیارها را برای دستیابی به ارزیابی پیش پرداخت یک شرکت پیش بازده در نظر نگرفته است. روش RFS طیف گسترده تری از معیارها را که شامل برخی ازعوامل بیرونی می شود را محاسبه کرده است.
در این روش یکی از ارزش های ابتدایی استارتاپ از طریق ارزیابی استارتاپهای مشابه، تعیین می گردد و سپس فاکتورهای ریسک(عوامل خطر) در این ارزش به صورت مضرب هایی از 250k $ ارزشگذاری می شوند. این مضرب ها از (ریسک پایین: 550k $) تا (ریسک بالا:550k $-) متغیر هستند.
در این روش ارزشگذاری استارتاپها مبتنی بر ارزش پایهای که بر اساس 12 ریسک استانداری که یک استارتاپ میتواند دارا باشد، شکل میگیرد. این 12 ریسک عامل عبارتند از:
1- مدیریت
2- مرحله کسب و کار
3- قانون/ریسک سیاسی
4- خطر ابتلا به سرطان
5- ریسک فروش و بازاریابی
6- سرمایهگذاری/ ریسک افزایش سرمایه
7- ریسک رقابت
8- ریسک فناوری
9- ریسک دادرسی
10- ریسک بین المللی
11- ریسک اعتبار
12- خروج پتانسیل سودآور
نقطه ضعف این روش در اینست که یافتن کسب و کار مشابه به عنوان استارتاپ، دشوار و پر زحمت است.
• روش معاملات مشابه (comparable transaction):
روش معاملات مشابه (comp transaction)، مبنایی برای ارزشیابی یک شرکت است که در معامله ادغام و خرید (M & A) هدف قرار می گیرد. دریافت کنندگان، با سرمایهگذاران بانکی خود، به دنبال معاملات مشابه هستند - هرچه آن معامله جدیدتر باشد، بهتر خواهد بود - که این امر شرکت هایی با یک مدل کسب و کار مشابه را با شرکت مورد ارزشیابی، مربوط کرده است. همچنین، هرچه اطلاعات مربوط به معاملات مشابه بیشتر باشد، ارزشیابی عادلانه و بهتری نیز حاصل خواهد گشت. این روش ارزشیابی می تواند به نزدیک کردن قیمت هدف پاکسازی بازار که سهامداران حاضر به پذیرش آن هستند، کمک کند. روش معاملات مشابه بر اساس سه شاخص کلیدی عملکرد یک شرکت مشابه انجام میشود.
ارزش گذاری استارتاپ ها | بخش دوم: عواملی که ارزش یک استارتاپ را تعیین میکند
ارزشگذاری بیشتر یک هنر است تا علم. اما بیایید هر دو را بررسی کنیم.
پرسشی که در خصوص ارزشگذاری استارتاپها وجود دارد، پرسشی است که بنیانگذاران استارتاپها اغلب درمراحل اولیه فعالیتشان با آن درگیر میشوند. شما اگر پیشبازده باشید و یا حتی از قبل جریان نقدی داشته باشید چگونه شرکت خود را ارزشگذاری خواهید کرد؟ یک راه این است که "ارزش" را به عنوان چیزی که فراتر از قواعد پولی است، در نظر بگیرید. لیلی بالفور از مشاوران آتِلیر، می گوید: «ارزشگذاری هم هنر است و هم علم. "علم، بخش آسانتر ماجراست، ارزشیابی شرکتهای مشابه و ایجاد درآمد یا EBITDA چندگانه. بخش هنری این داستان، ذهنیتر است. تیم چقدر قوی است؟ احتمال وجود سرب در خط لوله چقدر است؟ تکنولوژی تا چه حد نوآورانه است؟" اینها جنبههای مبهمتری از "ارزش" میباشند. جنبه دیگر، ارزیابی شرکتهای مشابهی است که در بازار کنونی وجود دارند.
جورجین هوانگ، مدیر عامل ارشد شرکت Fairygodboss می گوید"استارتاپ ها، بر اساس تعریفی که از آنها وجود دارد، سابقه طولانی از نظر بازدهی مالی ، درآمد، و یا جریان نقدی(اگر وجود داشته باشد) ندارند، از همین روی نسبت زیادی از تمرینهای ارزشیابی از طریق نگاه کردن به جایگاه شرکت های مشابه در بازار و درک این موضوع که چگونه صنعت برای نوعی استارتاپ شرکتهای داخل آن را ارزش گذاری می کند، است.
این ها اولین قدم ها هستند: اندیشیدن به ارزش، به عنوان چیزی فراتر از قواعد پولی و سپس با صراحت درباره ارزش پولی شرکت های مشابه فکر کردن. اما، مانند بسیاری از چیزها در دنیای استارتاپ ها، بیش از یک راه برای سنجیدن و ارزشیابی استارتاپ وجود دارد.
عوامل زیر مواردی هستند که بر ارزش یک استارتاپ تاثیر میگذارند:
عوامل مثبت:
• کشش:
یکی از بزرگترین عوامل اثبات ارزش گذاری این است که نشان دهد که شرکت شما دارای مشتری است. اگر شما 100،000 مشتری دارید، یک شوت خوب برای افزایش 1 میلیون دلاری زدهاید.
• اعتبار:
اگر شما یک ایده خوب یا یک کسب و کار موفق داشته، یا محصول، روش و سرویس شما در حال حاضر دارای شهرت خوبی باشد، این احتمال بیش از پیش وجود دارد که استارتاپ شما ارزیابی بالاتری داشته باشد.
• نمونه اولیه:
نمونه اولیهای که یک کسب و کار میتواند داشته باشد همچون محصول با خدمات، در روند ارزشگذاری کمک بسیاری خواهد داشت.
• درآمد:
جریانهای درآمدی مانند شارژ کردن کاربران باعث میشود که شرکت ارزش بیشتری کسب کند.
• عرضه و تقاضا:
هر چه تقاضا برای محصول، خدمات و سرویس شما بیشتر باشد، ارزش کسب و کار شما نیز بالاتر خواهد رفت.
• کانال توزیع:
اگر شما یک کانال توزیع خوب داشته باشید، ارزش استارتاپ به احتمال زیاد بالاتر خواهد بود.
• افتخار صنعت:
اگر یک صنعت خاص پرطرفدار یا محبوب (مانند بازی موبایل) داشته باشید به این معنی است که استارتاپ شما ارزش بیشتری دارد.
عوامل منفی:
• صنعت ضعیف:
اگر استارتاپ در حوزهای از صنعت فعالیت کند که اخیرا دچار ضعف عملکرد شده باشد، ممکن است از بین برود.
• حاشیههای پایین:
برای برخی از راه اندازیها در صنایع و یا فروش محصولات با حاشیههای کم، سرمایه گذاری کمتری لازم است و به طبع اعتبار آن کاهش میابد.
• رقابت:
در برخی از صنایع رقابتهای بسیاری وجود دارد و صاحبان کسب و کار برای موفقیت در بازار به نوعی مسابقهای جدی آغاز میکنند. هر چه در یک صنعت رقابت جدیتر باشد، احتمال سرمایهگذاری نیز کمتر میشود.
• مديريت:
اگر گروه مديريت استارتاپ هيچ سابقه يا اعتباري نداشته باشند، احتمال سرمایهگذاری کمتر میشود.
• محصول:
اگر محصول کشش کافی نداشته باشد، به نظر نمیرسد ایده استارتاپ موفقیت آمیز عمل کند.
ارزش گذاری استارتاپ ها | بخش اول: درباره ارزش گذاری استارتاپ ها بیشتر بدانیم
یک استارتاپ چیست؟
استارتاپ یک شرکت نوبنیان است که به تازگی شروع به توسعه کرده است. استارتاپ ها معمولا کوچک هستند و در ابتدا توسط تنی چند از بنیانگذاران و یا فقط یک نفر سرمایه گذاری شده و شروع به فعالیت می کنند. این شرکت ها محصول یا خدماتی را ارائه می دهند که در حال حاضر در جای دیگری در بازار عرضه نمی شوند و یا بنیانگذارانش بر این عقیده اند که به گونه ای پایین تر ارائه می شود.
سرمایه گذاری یک استارتاپ
هزینه های شرکت های استارتاپی، در مراحل ابتدایی فعالیتشان، یعنی زمانیکه آنها مشغول توسعه، آزمایش و بازاریابی ایده های خود هستند، بیشتر از درآمدشان می شود. به همین ترتیب، آنها اغلب نیاز به تامین مالی دارند. استارتاپ ها ممکن است سرمایه مورد نیاز خود را از طریق وام های سنتی کسب و کار که بانک ها یا مؤسسات اعتباری اعطا می کنند، وام های دولتی اختصاص یافته به کسب و کارهای کوچک از طرف بانک های محلی و یا کمک های مالی از طرف سازمان های غیر انتفاعی و ادارات دولتی، تامین نمایند. انکوباتورها می توانند هم سرمایه و هم مشاوره ی مورد نیاز استارتاپ ها را فراهم نمایند، درحالی که دوستان و خانواده ممکن است به آنها مبلغی را به عنوان قرض یا هدیه در نظر بگیرند. استارتاپی که بتواند پتانسیلش را اثبات کند، ممکن است بتواند سرمایه گذاری های بزرگ و ریسکی را در قبال واگذاری بخشی از مدیریت و درصدی از مالکیت شرکت جذب کند.
به عبارتی دیگر، استارتاپها نوعی سرمایه گذاری در مسیر کارآفرینی هستند که بر مبنای یک ایده جدید راه اندازی شده و به سرعت مسیر رشد خود را طی میکنند. بر اساس تعریفی که استیو پلنگ یکی از مهمترین پروفسورهای دانشگاه استنفورد ارائه داده است، یک استارتاپ سازمانی است که جهت یافتن یک مدل کسب و کار تکرار پذیر و مقیاس پذیر فعالیت خود را آغاز میکند.
البته اگر بخواهیم تعاریف در حوزه استارتاپ را بیان کنیم، ساعتها زمان لازم است زیرا اختلاف نظر در تعریف استارتاپ بسیار به چشم میخورد اما با وجود این امر یکی از اصلیترین اشتراکات در تعاریف استارتاپ وجود یک ایده خلاقانه است که در مسیر رفع نیاز بازار آغاز به کار میکند. در واقع استارتاپ با استفاده از تکنولوژیهای به روز درصدد تولید محصول یا خدمتی برمیآید که میتواند مسائل بسیاری را حل کند.
از آنجا که یک استارتاپ با هدف یافتن یک مدل کسب و کار فعالیت میکند، عمر آن زیاد طولانی نیست و عموما بعد از گذشت زمانی کوتاه به موفقیت میرسد یا پس از اتمام بودجه با شکست رو به رو میشود. یک استارتاپ برای ابتدای راه نیاز به بودجه بسیاری ندارد اما میتواند خیلی زود به دلیل موفقیتهایی که به دست آورده، مورد توجه سرمایه گذاران قرار گرفته و مسیر رشد خود را تسریع ببخشد.
تمام آنچه شما باید در مورد روشهای ارزش گذاری استارتاپها بدانید
روشهای ارزیابی استارتاپها راههایی هستند که به وسیله آن صاحبان کسب و کار میتوانند ارزش شرکت خود را در مرحله قبل از کسب درآمد به دست آورند. در واقع با این روش پیش بینی میشود که یک کسب و کار نوپا تا چه حد موفقیتآمیز خواهد بود و به نتیجه خواهد رسید.
روشهای ارزش گذاری استارتاپها چیست؟
روشهای ارزشگذاری استارتاپها، راههایی هستند که مالک یک کسب و کار استارتاپی میتواند ارزش شرکت خود را از طریق آنها به دست آورد. این روشها به این دلیل دارای اهمیت هستند که در مرحله پیش درآمد انجام میشوند؛ در واقع پیش بینیهایی که در مورد نحوه کار اتفاق میافتد، می بایست مورد ارزیابی قرار بگیرد، از همین رو چندین روش وجود دارد که میتواند به ارزشگذاری استارتاپها کمک کند. از طرف دیگر صاحبان کسب و کار میخواهند بازدهی سرمایهگذاری خود را ببینند تا بتوانند برای آینده تصمیمگیری کنند.
تفاوت بین ارزشیابی استارتاپ و ارزش گذاری کسب و کار بالغ
کسب و کارهای استارتاپی معمولا یا سود و درآمد کمی دارند یا بدون هیچ گونه درآمدی فعالیت میکنند. در واقع آنها در وضعیت بیثباتی قرار داشته و نتوانستهاند به ثبات مورد نیاز یک کسب و کار دست یابند. به همین دلیل است که ارزشیابی این نوع کسب و کارها دشواریهای بسیاری دارد زیرا نمیتوان به راحتی در مورد نحوه فعالیت آنها در آینده و موفقیت و عدم موفقیت آنها نظر داد.
اما در مورد کسب و کارهای بالغ باید بگوییم شرایط متفاوت است به این نحو که درآمد، سود، هزینه و مواردی از این دست واضح بوده و این امکان را فراهم میکند که آن شرکت بر همین مبنا ارزشگذاری شود.
چرا ارزش گذاری استارتاپ مهم است؟
هنگامی که یک سرمایه گذار در اوایل کار تلاش میکند تصمیم بگیرد که آیا باید برای یک استارتاپ سرمایه گذاری کند یا خیر، نیاز دارد تا بر اساس روشهای ارزشگذاری، استارتاپ را مورد بررسی قرار دهد. در واقع اگر یک صاحب کسب و کار از روشهایی برای نشان دادن ارزش استارتاپ خود استفاده کرده باشد و نشان دهد آن استارتاپ داری ارزش زیادی است، احتمال بیشتری وجود دارد که بتواند آن سرمایه گذار را قانع کند تا وارد عمل شده و برای کسب و کار او سرمایه گذاری کند.
کافه سرمایه کارن کراد در اینوتکس 2019
نگاهی کوتاه به کافه سرمایه کارن کراد در سال 1397
رویداد کافه سرمایه گردهمایی تخصصی شرکتها، سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی و گروهی از استارتاپهای برتر است؛ که اولین بار در فروردین ماه 97 با همکاری فرابورس ایران همزمان با نمایشگاه بورس، بانک و بیمه در فیناستارز 2018 برگزار شد. نحوه برگزاری این رویداد بدین صورت است که نماینده هر شرکت یا سرمایهگذار در میز اختصاصی خود مستقر میشوند، و تمامی استارتاپها در مدت زمانی کوتاه به صورت خصوصی خود را به آنها معرفی میکنند. در نهایت نماینده هر شرکت یا سرمایهگذار میتواند، به استارتاپ مورد علاقه خود پیشنهاد همکاری ارائه دهد.
دومین برنامه جذب سرمایه کارن کراد در هفتمین نمایشگاه فناوری و نوآوری اینوتکس، با همکاری پارک فناوری پردیس در تیر ماه 97 برگزار شد. و سومین دوره از رویدادهای کافه سرمایه همزمان با نوزدهمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهش، فناوری و فنبازار با همکاری همه جانبه پارک علم و فناوری دانشگاه تهران در دی ماه 97 برگزار شد. رویداد کافه سرمایه کارن کراد جهت تسهیل امر جذب سرمایه و ایجاد زمینه رشد برای استارتاپهای برتری که نیاز به جذب سرمایه داشتند تدارک دیده شد.
رویداد کافه سرمایه کارن کراد در آمار و ارقام
استارتاپ های ثبت نام کرده: 150+
سرمایه گذاران حاضر در رویداد: 290
استارتاپ های مورد تایید در جلسات: 77
سرمایه گذاران مایل به سرمایه گذاری در جلسات: 81
جلسات برگزار شده در سه رویداد: 400+
جلسات موفق در سه رویداد: 272
همکاران: شرکت فرابورس ایران | پارک فناوری پردیس | پارک علم و فناوری دانشگاه تهران | مرکز فن بازار ملی ایران
ثبت نام در کافه سرمایه کارن کراد، در هشتمین نمایشگاه فناوری و نوآوری اینوتکس
رویداد کافه سرمایه کارن کراد در سال 1398 همزمان با برگزاری هشتمین نمایشگاه فناوری و نوآوری اینوتکس 22-19 خرداد برگزار خواهد شد. استارتاپ ها و کارآفرینان علاقمند به شرکت در کافه سرمایه می توانند با توجه به دستورالعملی که در زیر قرار داده شده است در سامانه ثبت نام نمایند.
جهت مشاهده راهنمای ثبت نام بر روی لینک مقابل کلیک نمایید: راهنمای ثبت نام
جهت ثبت نام بر روی لینک مقابل کلیک نمایید: ثبت نام
آخرین مهلت ثبت نام: 5 اردیبهشت 1398
مکان: محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران
تفکر طراحی در کسب و کار | Design Thinking
آدم ها چرا کار می کنند؟ سؤالی ساده که پاسخ دادن به آن ساده نیست. اولین پاسخی که به ذهن بسیاری از ما می رسد «پول» است. آدم ها کار می کنند که درآمد داشته باشند. پاسخ درستی است اما خیلی ها کارهایی می کنند که آن کارها درآمد زیادی ندارند، مثلاً فعالیت های مدنی یا خیرخواهانه. خیلی ها هم هستند که ثروت زیادی دارند و به کار نیاز ندارند اما هر روز صبح شال و کلاه می کنند و مشتاقانه سرکار می روند. پس آدم ها فقط برای پول کار نمی کنند. منزلت اجتماعی و اعتبار در جامعه هــم دلیــل دیگری است که خیلی ها برای کار کردن دارند. آدم ها دوست دارند که تحسین شوند و موقعیتشان در جامعه موجب افتخار باشد. اما این هم به تنهایی کافی نیست. در کنار پول و منزلت، یک دلیل دیگرهم برای کار کردن وجود دارد که تا همین اواخر کمتر دربارۀ آن صحبت می شد. آدم ها کار می کنند چون احتمالاً از کاری که انجام می دهند «لذت» می برند. این کتاب برای کسانی است که از کار فقط به دنبال درآمد و اعتبار نیستند بلکه می خواهند از کاری که انجام می دهند لذت هم ببرند. اگر از آن دسته افرادی هستید که فقط برای پول کار می کنید یا فقط دنبال تحسین و پرستیژ هستید احتمالاً این کتاب برای شما جذاب نخواهد بود. اما اگر از کارتان لذت می برید در هر شغلی که باشید این کتاب برای شما خواندنی و لذت بخش است.
در دنیای امروز رقابت باعث افزایش هزینه و ریسک است و اینترنت و ظهور شبکهها، اندوختن انحصاری دانش را غیرممکن کردهاند. از طرفی دیدگاههای ما در مورد ریشههای خلاقیت در حال گسترش هستند و هرروز در حال یادگرفتن چیزهای جدیدی در مورد مغزمان و فهمیدن حالتهای ادراکی متفاوت هستیم. ما بهدنبال جعبه ابزاری جدید میگردیم و تفکر طراحی جعبه ابزاری برای راهحلیابی خلاق است.
طراحان فردا را به وجود میآوردند، طراحی اوج هنر ذهن است، ذهنی که طراحی میکند یعنی از هیچ، چیزی را خلق میکند که وجود ندارد، برای دستیابی به رشد باید در آینده چیزی را خلق کنیم که با زمان حال متفاوت باشد. طراح کسی است که قدرت خلق دارد و از خلق کردن لذت میبرد. تفکر طراحی تکنیک نیست، روش هم نیست بلکه مهارت ذهنی است. تفکرطراحی یا بهعبارتی مانند طراحان اندیشیدن رویکردی اساسا متفاوت به تفکرهای تحلیلی مرسوم کسبوکار است. این روش رویکردی نظاممند برای طرح مساله است که با مشتریان و توانایی خلق آیندهای بهتر برای آنها آغاز میشود و اقرار میکند که احتمالا از همان ابتدا به این هدف نایل نمیشویم.
هدف ما از بهکارگیری این رویکرد این است که بتوان بهکمک درک عمیق و بیواسطه نیازهای واقعی مشتریان و شرایط کسبوکار، راهحلهایی را توسعه داد که اقبال بیشتری برای موفقیت دارند و درصورت دست نیافتن به موفقیت با حداقل ضرر ممکن و حصول حداکثر یادگیری بتوان از ادامه آن مسیرها دست کشید. استفاده از این رویکرد و ابزارهای آن در رویارویی با شرایط ابهام و عدم قطعیت بسیار کارآمد است. اما این به معنی بیفایده بودن رویکردهای مرسوم در کسبوکار نیست این ابزار جدید میتواند در کنار جعبه ابزارهای تفکر تحلیلی قرار بگیرد تا فرد در مواجهه با مسایل مختلف امکانهای متنوعی در اختیار داشته باشد. تفکر طراحی کمک میکند نوآوریهای موفقتر و سودآورتری داشته باشیم.
طراحان و مدیران هردو نقش مهمی در فرآیند رشد و نوآوری دارند. اگر مدیر هستید این کتاب روشهای بصری را که برای ایجاد همکاریهای ارزان و انسان محور به آنها نیاز دارید به صورت گام به گام به شما نشان میدهد. اگر طراح هستید این صفحات به شما کمک میکند تا از زیباسازی و ظاهرگرایی به تمرکز بر انتخاب مساله، صورت بندی و در نهایت حل آن ارتقا پیدا کنید.
کتاب «تفکر طراحی در کسبوکار» با اشاره به نمونههای واقعی و ملموس به داستان مدیرانی میپردازد که به متفکر طراحی تبدیل شده اند. و با ابزارهای تفکر طراحی پیرامون آنها این فرایند را از ابتدا تا انتها به صورت کاربردی و فهمپذیر تشریح میکند. این کتاب به عنوان نخستین مرجع فارسی این روش مانند راهنمایی گام به گام با طرح پرسشهای کلیدی و ارایه ابزارهای کاربردی به کارآفرینان و نو آفرینان کمک میکند تا در مسیر موفقیت قرار بگیرند. کتاب تفکر طراحی در ۶ فصل «چرایی و چگونگی تفکر طراحی»، «چه وضعیتی هست؟»، «چه میشود اگر؟»، «چه چیزی شگفتآور است؟»، «چه چیزی جواب میدهد» و «هدایت رشد و نوآوری در سازمان شما»، تدوین شده است.
ایدهای جالب برای ارائه یک استارتاپ در مقابل سرمایه گذار | برگرفته از کتاب نوآفرینی (بخش دوم)
در این بخش قصد داریم مواردی را عنوان کنیم که با استفاده از آنها میتوانید نظر سرمایهگذار به خود جلب کنید:
مورد اول: بحثتان را با ذکر نقاط ضعف خود شروع کنید این گونه میتوانید مخاطب را خلع سلاح کنید
مورد دوم: شروع بحث با محدودیتها، این گونه باعث میشود باهوشتر به نظر برسید
مورد سوم: بیان ایرادات ایدهتان در ابتدای کار باعث میشود قابل اعتمادتر شوید.
مورد چهارم: از پیش گفته استفاده کنید؛ به دلیل انحرافی که در پردازش اطلاعات در افراد وجود دارد، استفاده از این روش باعث میشود که ارزیابی مطلوبتری از خود ایده در اختیار مخاطبان قرار میدهد.
در قسمت قبل برای روشن شدن مورد اول داستانی را برایتان شرح دادیم، حال می خواهیم راجع به موارد دیگر در این بخش صحبت کنیم:
مورد دوم: شروع بحث با محدودیت ها یک ایده است: باعث می شود باهوش به نظر برسید. روفوس گریسکام این را نخست در آغاز زندگی شغلی اش کشف کرد، زمانی که در صنعت نشر به کار مشغول شده بود. او متوجه شد،((هیچ چیز خجالت آورتر از نوشتن نقدی که بیش از حد مثبت باشد نیست.)) حتی اگر نقد نویسان عاشق کتابی بودند، احساس می کردند مجبورند در پایان نقدشان پاراگرافی اضافه کنند و به کاستی های آن کتاب اشاره کنند. به گفته گریسکام، آنها از این طریق می گویند، ((من ساده لوح نیستم؛ نویسنده کاملاً هم سیاه نکرد. من تیز بینم.)) وقتی او به سرمایه گذاران در مورد مشکلات ببل می گفت، نشان می داد که ایده هایش خودش را محسور نمی کند یا تلاش نمی کند سر آنها کلاه بگذارد؛ او داوری تیزبین برای کاستی های خودش است. آن قدر باهوش است که خود را آماده و برخی از مشکلاتی را که آنها تشخیص خواهند داد پیش بینی کند.
مورد سوم: بیان ایرادات ایده هایتان در ابتدای کار این است که باعث می شود قابل اعتمادتر شوید. وقتی گریسکام موانع پیش رو را در کسب و کار خود تشریح کرد، نه تنها فرد مطلعی به نظر رسید، بلکه صادق و فروتن نیز جلوه کرد. البته، اگر مخاطب از قبل نقاط ضعف را نداند، برجسته ساختن آنها می تواند نتیجه عکس بدهد؛ می تواند بهانه به دست آنها بدهد که ایده شما را ساقط کنند. اما مخاطبان گریسکام از قبل بدبین بودند، و به هرحال خوشان، طی بررسی مقتضی پیش از خرید، متوجه بسیاری از مشکلات می شدند. گریسکام توضیح می دهد: وظیفه سرمایه گذاران این است که از ایرادات شرکت سردرآوردند. من، با گفتن ایرادات مدل کسب و کار به آنها، این کار را برایشان انجام می دادم این باعث ایجاد اعتماد می شد.((همچنین، صحبت کردن صریح در مورد نقاط ضعف کسب و کار به نوبه خود باعث می شد سخنانش هنگامی که در باره نقاط قوت صحبت می کند قابل اعتماد تر باشد. گریسکام می گوید: برای فروتن بودن و بیان نقاط ضعفتان، نخست باید اعتماد به نفس داشته باشید. اگر خودم مایل باشم به آنها بگویم کسب و کارم چه ایرادی دارد، سرمایه گذاران فکر می کنند"حتماً موارد مثبت زیادی هم دارد" دیزنی آنقدر به گریسکام اعتماد کرد که بعد از این که ببل را خریدند او را وارد هیئت مدیره کردند تا برای دو سال، در مقام معاون رئیس شرکت و مدیر کل، واحد کسب و کار شرکت را اداره کند. او در آنجا نقش کلیدی در پدید آوردن استراتژی دیجیتالی ((دیزینی اینتراکتیو)) ایفا کرد. پدیده ساریک دوباره کار خودش را کرده بود.
مورد چهارم: شیوه پیش گفته این است که به دلیل انحرافی که در طرز پردازش اطلاعات در افراد وجود دارد، ارزیابی مطلوب تری از خود ایده در اختیار مخاطبان قرار می دهد. برای نشان دادن این انحراف، اغلب از مدیران می خواهم بعد از فکر کردن به ویژگی های مثبت زندیگشان، قضاوت کنند چقدر خوشبخت اند. به یک گروه از افراد تکلیف می کنم سه چیز خوب درباره زندگی هایشان بنویسند: گروه دیگر باید دوازده چیز را خوب فهرست کنند. همه انتظار دارند گروه دوازده تایی خوشحال تر باشد: هر چه موهبت بیشتری را برشمرید، احساس بهتری در مورد شرایط خود دارید. اما در بیشتر موارد، عکس این درست است. ما وقتی سه چیز خوب را فهرست می کنیم، خوشحال تر از زمانی هستیم که دوازده چیز را فهرست می کنیم.
این اتفاقی بود که وقتی گریسکام نقاط ضعف ببل را ذکر می کرد برای سرمایه گذاران رخ می داد. با اذعان به جدی ترین مشکلات شرکتش، او کار سرمایه گذاران را برای ارائه ایده های خودشان در مورد ایرادات شرکت دشوار می کرد. وقتی آنها خود را به سختی در حال فکر کردن برای تشخیص دغدغه های دیگر می یافتند. به این نتیجه می رسیدند که مشکلات ببل واقعاً هم چنان حاد نیست. گریسکام در جلسه اول ببل هنگامی که برای اولین بار درخواست جذب سرمایه اش را وارانه به آزمایش گذاشت شاهد رخ دادن این مسئله بود. (( وقتی قبل از همه عواملی را بیان کردم که می توانست شرکت را نابود کند، واکنش هیئت مدیره دقیقاً بر عکس بود: خوب این موراد چندان هم بد نیست. قانون سوم نیوتن می تواند در مورد دینامیک انسانی هم درست باشد: هر کنش واکنشی برابر و در جهت مخالف خود دارد.))
درست همانطور که ارائه کردن موارد منفی می تواند به شکل طعنه آمیزی فکر کردن به آنها را برای مخاطبان دشوار تر کند. اظهار نظر اثر بخش به این بستگی دارد که پردازش ویژگی های مثبت را آسان تر کنیم.
مصاحبه اختصاصی | محمدرضا شهنانی
معرفی مختصر از خودتان؟
محمدرضا شهنانی هستم، مشاور در زمینه های بیمه و مالیات (عملکرد و ارزش افزوده) دارای مدرک کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد حسابداری بازرگانی از دانشگاه قزوین هستم. پیش از ورود به فضای استارت آپی کشور، دارای 14 سال سابقه کار به عنوان مشاور و مدیر مالی شرکتهای خدماتی، بازرگانی و تولیدی بودم که فضای کسب و کارهای نوپا و همکاری و انتقال تجربه به جوانان کشور برایم حائز اهمیت به نظر رسید و توانستم با ورود به شرکت بامیلو فعالیت خود را آغاز نمایم.
حوزه فعالیتتان؟
پس از ورود به فضای استارت آپی، کسب و کارهای نوپا نیاز به مشاوره هایی در خصوص حق بیمه های قراردادهای پرسنلی ، حق بیمه های قراردادهای خدماتی، موضوع مالیاتهای مستقیم و مالیات بر ارزش افزوده داشتند که با توجه به ارتباط با مدیران آنها این گونه خدمات به آنها ارائه گردید.
همچنین با توجه به عدم آشنایی مدیران مربوطه این گونه کسب و کارها، پرداخت هزینه های قانونی که از حق بیمه ها و مالیات شامل شرکتها می گردد قبل از شروع عملیات مالی آنها با مراجعه حضوری و ارائه مشاوره به این کسب و کارها تا حد زیادی از پرداخت هزینه های قانونی جلوگیری به عمل می آید.
از طرفی با راه اندازی یک موسسه حسابداری مختص کسب و کارهای نوپا و استارت آپها و ارائه پکیج های مقرون به صرفه در مسائل بیمه و مالیات و مشاوره در زمینه های مربوطه تا حد قابل توجهی هزینه های استخدامی و پرسنلی بخش مالی این گونه کسب و کارها مدیریت می گردد.
از چه سالی فعالیت در حوزه استارتاپی را شروع کردید؟
پس از 14 سال تجربه شخصی در زمینه امور مالی و مالیاتی که بیشتر در شرکتهای خدماتی و پیمانکاری بود با توجه به شباهت بسیار زیاد کسب و کارهای نوپا و استارت آپها با تجربه کاری بنده در سال 1394 در دانشگاه با درخواست نیاز یکی از اساتید محترم و چند جلسه مصاحبه با مدیران وقت Bamilo به استخدام آنجا در آمده و تا پایان سال 1395 با استارت آپ مذکور همکاری نمودم. همچنین قبل از اتمام همکاری با این استارت آپ در هفته نامه شنبه نیز 4 مقاله از بنده در زمینه بیمه و مالیات استارت آپ ها و لزوم آشنایی این گونه فعالیت ها منتشر گردید. قبل از ترک Bamilo با توجه به شروع فعالیت شرکت Tap30 به عنوان مشاور مالی و مالیاتی استارت آپ مذکور نیز شروع به فعالیت نمودم که این همکاری تا کنون ادامه دارد.
از طرف دیگر با توجه به لزوم آشنایی مدیران و بنیان گذاران این گونه کسب و کارها کلاس های آموزشی بیمه و مالیات استارت آپها را با همکاری اتحادیه کسب و کارهای مجازی برگزار نمودیم که حدود 50 استارت آپ مختلف در این گونه مباحث حضور جدی داشتند. همچنین در سال جاری جلسات آشنایی کسب و کارهای نوپا و استارت آپ ها با قوانین بیمه و مالیات آنها را در دو مرکز نوآوری دانشگاه خواجه نصیر و مرکز نوآوری دانشگاه امیر کبیر (فینوا) را ترتیب داده ام که با استقبال خوبی مواجه گردید.
چه استارتاپ های موفق تحت مربیگری تا به حال داشتید؟
پس از بیان موفقیت ها یک موضوع حائز اهمیت است که خوب است به آن اشاره کرد. با توجه به رشد سریع استارت آپها یکی از موضوعات با اهمیت مبحث استفاده از استانداردهای حسابداری مربوطه می باشد که بنده با توجه به آشنایی با این استانداردها تجربیات موفقی را در استارت آپهای طرف همکاری داشتم.
البته دو استارت آپ مذکور و چند استارت آپ کوچک نیز که واحد حسابداری آنها زیر نظر بنده فعالیت نموده همیشه از آنها به عنوان قوی ترین تیم های مالی در خاطر بنده مانده و می ماند.
کمبود چه چیزهایی در اکوسیستم استارتاپی احساس می شود؟
به بازار کسب و کارهای نوپا و استارت آپها که می نگریم قطعا با توجه به اینکه اکثر نیروهای آنها شامل جوانان کم سن و سال و در عین حال باهوش، خلاق و ساعی می گردد عدم آگاهی به قوانین کسب و کارها و همچنین موارد قانونی و حقوقی این فعالیت هاست . از طرفی با توجه به روند عدم سود دهی این نوع کسب و کارها و به تبع آن کمتر هزینه کردن در واحدهای ستادی و پشتیبانی (که آن خود نیز از عدم آگاهی ناشی می شود) نیروی انسانی کارآمد تر و مجرب تر داخل این شرکتها خیلی کمتر از جاهای دیگر مشاهده می گردد. همچنین عدم سود دهی این گونه کسب و کارها آن هم بعد از مدت 2 سال از شروع فعالیت یکی دیگر از ایرادات مدیریت آنهاست.
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
از نظر بنده چند مشکل بزرگ در بحث سرمایه گذاری خطر گذیر در اکو سیستم استارت آپی ایران وجود دارد که می توانم به شرح ذیل به طور مختصر توضیح دهم:
- عدم تزریق وجه نقد به عنوان سرمایه اولیه توسط بنیان گذاران کسب و کارهای نوپا و استارت آپها
- عدم وجود سازمانها و موسسات پشتیبانی و قانون گذار در فضای این گونه کسب و کارها
- عدم سیاست گذاری های صحیح توسط ارگان های نظارتی و دولتی
- عدم وجود دسترسی راحت به فضای کسب و کارهای بین المللی
- عدم آشنایی مدیران مربوطه با قوانین حقوقق و قانونی
مصاحبه اختصاصی | صندوق سرمایهگذاری جسورانه یکم آرمان آتی
معرفی مختصر از شرکتتان؟
صندوق سرمایهگذاری جسورانه یکم آرمان آتی با دریافت مجوز از سازمان بورس اوراق بهادار و ثبت نزد مرجع ثبت شرکتها به عنوان اولین صندوق سرمایهگذاری جسورانه (Venture Capital fund) موضوع بندهای 20 و 21 ماده 1 قانون بازار اوراق بهادار و بند ه ماده 1 قانون توسعه ابزارها و نهادها مصوب آذرماه 1388 در دی ماه سال 1395 ثبت گردید.
موسسان صندوق عبارتند از شرکت مشاور سرمایهگذاری آرمان آتی، مدیریت سرمایه ارزشآفرین کوروش از شرکتهای زیرمجموعه گروه صنعتی گلرنگ، شرکت سرمایهگذاران فناوران تکوستا (تکوست) و شرکت مدیریت پندار فناور ایده گستر (مپفا )که همگی در حوزههای فعالیت خود به نوآوری و پیشرو بودن شناخته شدهاند.
مدیر صندوق شرکت مشاوره سرمایهگذاری آرمان آتی، اندازه صندوق 100 میلیارد ریال و دوره سرمایهگذاری 2 سال از لحظه آغاز است که قابل تمدید میباشد.
حداکثر سقف سرمایه گذاری شرکتتان چقدر است؟
200 الی 700 میلیون توما. در رقم های بالاتر در صورت تایید تمایل به co-invest داریم
آیا تمرکز شرکت شما برای سرمایه گذاری روی حوزه های خاصی است؟ اگر بله، چه حوزههایی؟
تمرکز اصلی این صندوق سرمایهگذاری بر روی صنعت فنآوری اطلاعات و ارتباطات، کسبوکارهای اینترنتی، موبایلی و نرمافزار بویژه در حوزه فناوری مالی یا فینتک (Fintech) است و در مراحل ابتدایی چرخه عمر استارتاپها (Early Stage) سرمایهگذاری میکند.
از نظر شما به عنوان سرمایه گذار، مهمترین جنبه هایی که استارتاپ ها باید به آنها توجه داشته باشند چیست؟
تیم قوی و پرپتانسیل و خلاق
بزرگترین مشکلی که در بحث سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران داریم چیست؟
ضعف در ارزیابی طرح ها به طوری که اکثر استارتاپ ها overvalue ارزش گذاری میشوند.